فردای اقتصاد: معمولا به نقشی که مدیران ارشد موثر - افرادی که معمولاً مسئولیت‌های مهمی در ایجاد ارزش دارند، توجه کمتری می‌شود.

این یک اشتباه است. درک تأثیر واقعی این مدیران ارشد به توضیح اینکه چرا کارخانه‌ها در صنایع محدود، مانند خودروسازی، به میزان قابل‌توجهی در بهره‌وری متفاوت هستند -  کمک می‌کند.

تحقیق جدیدی که توسط نویسنده این مقاله و سولداد جیاردیلی (از دانشگاه ادینبورگ) و جاناتان ویلیامز (از دانشگاه ویرجینیا) انجام شده است، نشان می‌دهد که یک مدیر موثر می‌تواند بهره‌وری سازمان را تا ۳۰ درصد بهبود بخشد.

در این تحقیق، صنعت خودروی ایالات متحده مورد بررسی قرار گرفت و دوره مدیریتی ۱۱۵ مدیر کارخانه در یک بازه بین سال‌های ۱۹۹۳ تا ۲۰۰۷ ردیابی شد تا بفهمیم چگونه مدیران بر بهره‌وری کارخانه تأثیر می‌گذارند. به طور خاص، تأثیر «تغییرگرها» - یعنی مدیرانی که به کارخانه‌های مختلف نقل مکان کردند - بررسی شد تا اثربخشی مدیر از سایر متغیرهایی که ممکن است بر بهره‌وری تأثیر بگذارند، مانند فناوری برتر، متمایز شود.

نتایج این بررسی:

• هر یک از مدیران کارخانه‌ها نقش مهمی در توضیح سطوح مختلف بهره‌وری در کارخانه دارند. به طور خاص، هویت‌های فردی تقریباً ۷ درصد از تغییرات کلی در بهره‌وری را تشکیل می‌دهند.
• قرار دادن یک مدیر با عملکرد بالا در کارخانه‌ای که قبلاً توسط یک مدیر با عملکرد پایین هدایت می‌شد، بهره‌وری کارخانه را تا ۳۰ درصد بهبود می‌بخشد.
• به ازای هر سال اضافی که یک مدیر در کارخانه به دنبال تغییر مدیر می‌ماند، بهره‌وری در آن کارخانه ۱.۶ درصد افزایش می‌یابد.

محققان همچنین تصمیم گرفتند که محرک‌های این بهره‌وری بهبود یافته را بهتر درک کنند. آن‌ها دریافتند که اگر مدیران کارخانه تجربه قبلی نظارت بر تولید یک مدل خودرو در کارخانه متفاوت را داشته باشند، بهره‌وری به طور قابل توجهی افزایش می‌یابد. این یافته با توجه به کاهش قابل اندازه‌گیری بهره‌وری – ۲۲ درصد – مرتبط با معرفی یک مدل جدید به یک کارخانه اهمیت دارد.

همانطور که انتظار می رود، این تنوع در بهره وری پیامدهای مالی نیز دارد.

بنابراین، چه چیزی را از این تحقیق در می یابیم؟

نخست، بهره‌وری به‌جای اینکه در سطح بالا تحقق یابد، نتیجه‌ای است که در سطح کارخانه به دست می‌آید. حتی با توجه به تفاوت‌های مدل‌های تولید شده، فناوری، راه‌اندازی مدل‌های جدید، روندهای زمانی و میزان برون‌سپاری، می‌تواند تغییرات زیادی در بهره‌وری وجود داشته باشد.

ثانیاً، این تحقیق نشان می‌دهد که انتصاب یک مدیر با تجربه و کارآمد به طور قابل توجهی بهره‌وری کارخانه را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به صرفه‌جویی میلیون‌ها دلار شود.

این که مطالعه ما یکی از معدود مواردی است که تأثیر مدیران کارخانه بر بهره وری را به طور تجربی مورد بررسی قرار می‌دهد، با توجه به مسئولیت قابل توجهی که به این افراد محول شده است، قابل توجه است. نه تنها مدیران کارخانه اغلب مسئول تولید، ایمنی و کنترل کیفیت هستند، بلکه کارکنان را نیز استخدام و مدیریت می‌کنند. هر یک از این اهرم‌ها، محرک‌های قابل‌توجهی برای بهره‌وری در سطح کارخانه هستند.

گر چه این تحقیق در حوزه خودروسازی آمریکا متمرکز بود، اما نشان داد که در همه صنایع استخدام و حفظ مدیران ارشد خوب برای شرکت‌هایی که در طیف وسیعی از صنایع فعالیت می‌کنند بسیار مهم است.

در حالی که بعید به نظر می‌رسد توجه به مدیران ارشد و پاداش آنها نسبت به ایجاد ارزش کاهش یابد، بسیار مهم است که تأثیر بسیار واقعی و قابل‌اندازه‌گیری یک مدیر ارشد خوب را بر موفقیت یک شرکت نادیده نگیریم.

زیرا در حالی که به آسانی پذیرفته شده است که شرکت‌ها برای جذب رهبران برتر میزان دلار بالایی می‌پردازند، اما مدیران ارشد اغلب نسبت به ارزشی که اضافه می‌کنند دستمزد کمتری دریافت می‌کنند. شرکت‌هایی که برای حفظ این استعداد برتر تلاش می‌کنند، پاداش خواهند گرفت.

منبع: مدرسه کسب‌وکار لندن

نویسنده: کامالینی رمدس، استاد علم و عملیات مدیریت مدرسه کسب‌وکار لندن و کارشناس نوآوری

مترجم: شادی آذری حمیدیان