فردای اقتصاد: مدیران امروزی با چالشهای متعدد و مرتبط با یکدیگر مواجه هستند، از عدم قطعیت اقتصادی گرفته تا چندپارگی ژئوپلیتیک و بحران آب و هوا. پیچیدگی این مسائل، مستلزم تمرکز مجدد بر ویژگیهایی است که یک مدیر اثرگذار را شکل میدهد.
در طول ۵۳ سال گذشته، مجمع جهانی اقتصاد بسیاری از چنین افراد اثرگذاری را از دولتها، مشاغل و جامعه مدنی گرد هم آورده است تا درباره ایدهها بحث کنند، بهترین شیوهها را به اشتراک بگذارند و در راه حلها همکاری کنند. این افراد قادر به غلبه بر چالشها، الهام بخشیدن به دیگران، و دستیابی به تأثیر معنادار بر صنایع و جوامع هستند.
نویسنده مقالهای که در فوربس منتشر شده است یکی از موسسان و مدیران اجرایی مجمع جهانی اقتصاد است که این فرصت را داشت که با ملاقات با بسیاری از این افراد در طول پنج دهه گذشته، تعریفی ساده و در عین حال کاربردی را از ابعاد کلیدی مدیریت مؤثر شکل دهد.
۱. روح: هدف روشن
مدیران اثرگذار در هر کاری که انتخاب میکنند به یک جهت روشن نیاز دارند. نیروی محرکه این هدف ممکن است ناشی از باورها یا ارزشهای عمیقی باشد که آنها آرزوی تحقق آن را دارند، یا ممکن است ناشی از چشماندازی بلندپروازانه باشد که به دنبال تحقق آن هستند. هدف، رویاهای زندگی یک رهبر را در بر میگیرد و دستیابی به آن هدف به آنها کمک میکند تا میراث خود را تعریف کنند و در عین حال تأثیر مثبتی بر جهان بگذارند.
۲. مغزها: حرفه گرایی
مدیریت تاثیرگذار، مستلزم شایستگی و مهارت برای انجام موفقیتآمیز جهت دستیابی به اهداف است. هوش متنی یا بافتی ( Contextual Intelligence) نیز ضروری است، به ویژه در حال حاضر، زیرا ما در چنین محیطی به سرعت در حال تغییر زندگی میکنیم. رهبران باید ظرفیت تفکر سیستمی را برای دیدن تصویر بزرگ و اتصال نقاط ایجاد کنند.
۳. دل: شور و شفقت
نیروی احساسی پشت اعمال مهم است. اغلب اوقات موفقیت میتواند چالشبرانگیز باشد زیرا موانع میتوانند فرصتها را از بین ببرند. اما افراد اثرگذار با اشتیاق به کارشان و تأثیر بالقوه آن، و نیز دلسوزی برای دیگران، میتوانند افراد، جوامع و مؤسسات را پشت یک تعهد قانعکننده به یک هدف مشترک درگیر کنند.
۴. عضلات: پشتکار برای تبدیل ایدهها به عمل
مدیران مؤثر انرژی لازم را برای به دست آوردن نتایج و دستیابی به تأثیر، فراهم میکنند. هدف، حرفهای بودن و اشتیاق نمیتواند چندان پیش برود مگر اینکه رهبران همچنین قدرت و پشتکار لازم را برای اجرای ایدههای خود داشته باشند.
۵. اعصاب خوب: طرز فکر مثبت
همه مدیران با ناملایمات، اختلالات و بسیاری از منابع دیگر استرس مواجه میشوند. انعطافپذیری و طرز فکر مثبت برای تسلط بر چنین موقعیتهایی و حتی قویتر شدن، ضروری است. یک عبارت لاتین به معنای «ذهن سالم در بدن سالم»، احتمالاً بهترین دستورالعمل برای انعطافپذیری است، زیرا قدرت حفظ تعادل خوب در زندگی - از نظر ذهنی، فیزیکی و عاطفی را برجسته میکند.
هر پنج بعد مدیریت اثرگذار برای مقابله موفقیتآمیز با پیچیدگی چالشهای امروزی مورد نیاز است. بیش از هر زمان دیگری نیاز داریم که با روح، مغز، قلب، عضلات و اعصاب خوب مدیریت کنیم!
منبع: فوربس
نویسنده: کلاوس شواب، موسس و مدیر اجرایی مجمع جهانی اقتصاد
مترجم: شادی آذری حمیدیان