انتخاب: بر این اساس در ماجرای تحرکات یکی دو شب اخیر میتوان ردپای اوکراین را هم تصور کرد. حال اینکه آنها عمل کردند یا در جریان آن بودند یا نه، بحثی است که باید مشخص شود. ولی اینکه موضوع اسرائیلیها و اوکراینیها پس از حادثه اصفهان مطرح میشود، و امریکاییها بلافاصله هر گونه نقش خود در این ماجراها را تکذیب میکنند، حاکی از این است که سمت و سوی این اتفاقات به عملکرد و سیاست خارجی و آنچه در بیرون از مرزهای ما اتفاق میافتد، مربوط میشود.
ابوالقاسم دلفی در گفتوگو با «انتخاب» در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا در ماجرای انفجار در اصفهان، میتوان عامل دیگری غیر از اسرائیل را متصور بود، گفت: «باید در نظر داشت که این اتفاق تنها در اصفهان نبوده بلکه بر پایه خبرهای منتشر شده در نقاط دیگری هم اتفاقاتی مشابه رخ داده است. حال باید بررسی کنند و بگویند آنچه در این نقاط رخ داده، ارتباطی با یکدیگر داشته یا نداشته است. همچنین روایات مختلفی از اینکه انجام عملیات از بیرون کشور یا داخل انجام شده هم مطرح است که باید کار تخصصی شود و مراجع ذی ربط روی آن نظر دهند و بعد تحلیل جامعتری را ارئه داد. اما آنچه مهم است این است که بر اساس حدس و گمانی که در تحولات وقایع اخیر میتوان داشت، این روزها در سرزمینهای اشغالی اتفاقات زیادی دارد رخ میدهد از جمله اینکه تعدادی از اتباع اسرائیلی در داخل سرزمینهای اشغالی مورد حمله قرار گرفتند و کشته شدهاند.»
وی ضمن بیان اینکه همزمان در داخل سرزمینهای اشغالی تحولات سیاسی علیه دولت نتانیاهو هم وجود دارد، افزود: «معمولا در سوابق اسرائیلیها این امر وجود دارد که هر وقت در داخل سرزمین دچار معضلاتی سیاسی بزرگی میشوند و مسئله اختلافات سیاسی بین جناحهای صهیونیستی تشدید میشود، سعی میکنند با انتقال بحران و تنشها به بیرون از سرزمینهای اشغالی، مقداری از توجهات نسبت به مسائل داخلی را دور کنند و سراغ مسائلی از قبیل وجود دشمن خارجی و تهدید امنیت اسرئیل بروند. از طرفی در گذشته، غالب اتفاقاتی که در داخل کشور مثل ترور دانشمندان هستهای، تعرض به برخی از مراکز هستهای و نقاط حساس کشور رخ داده، انگشت اتهام به سمت اسرائیلیها بوده است. البته رژیم صهیونیستی رسما مسئولیت را برعهده نمیگرفت ولی ادعا میکرد که اگر ضربه به آنها وارد شود حتما پاسخ خواهند داد. کمااینکه در همین اتفاقات اخیر هم نتانیاهو حدود دو سه شب گذشته در اظهاراتی که در کابینه داشت، مطرح کرده بود که فلسطینیها بهای این تحرکات را خواهند پرداخت.»
دلفی ادامه داد: «بنابراین یکی از نقاطی که در درجه اول رسانهها و بعد هم برخی از جریانهای امنیتی در مسائلی این چنینی به سمتش گرایش پیدا میکنند، مقصر دانستن اسرائیل است که دور از ذهن نیست. بر این اساس مسئولان امنیتی کشور باید بررسی و پاسخ سوالات مطروحه در مورد عاملین این اتفاقات را که چه اسرائیل و چه تشکیلات دیگر، باشند بدهند که چگونه این فرصت برای آنها بهوجود آمده که در داخل کشور ما دست به عملیات یا فعالیتهای خرابکارانه بزنند.»
مدیر کل پیشین اروپای وزارت امورخارجه درخصوص فرض دیگری که ممکن است در انفجار اصفهان نقش داشته باشد، بیان کرد: «پس از حادثه اصفهان یک اظهار نظری از سوی یکی از مقامات رسمی اوکراین قریب به این مضمون شده بود که این اتفاقات نتیجه پهپادهایی است که ایرانیها به روسها دادند و در جنگ اوکراین بکار گرفته شده است. یعنی یک بحث هم بر سر این است که موضوع و اشکالاتی که ما در ماجرای اوکراین با آن در گیر هستیم در این قضایا مطرح است و از طرف غربیها و اروپاییها متهم به قرار گرفتن در کنار کشور متجاوز یعنی روسها هستیم و با دادن پهپاد و اخیرا هم موشک، از آنها حمایت میکنیم. گرچه مقامات وزارت خارجه مواضع خود را اعلام کرده و این مسائل را نادرست میدانند ولی هنوز آثار و تبعات این روند ادامه دارد. بنابراین هم از نظر نظامی و سیاسی و هم از نظر افکار عمومی، مخصوصا از سوی اروپاییها، به شدت نسبت به نقش ما در اوکراین حساسیت وجود دارد چراکه تبعات جنگ اوکراین برای اروپا بسیار سنگین بوده است.»
این کارشناس سیاست خارجی در ادامه عنوان کرد: «اروپاییها احساس میکنند که در بحث اوکراین ضرر کردهاند و گمانشان این است که ما در این قضه نقش داشتهایم. البته اینکه پهپادهای ما چه میزان در میدان جنگ اوکراین موثر بوده را متخصصان نظامی باید بگویند ولی اروپاییها در این قضیه به شدت ناراضی و طلبکار هستند. بر این اساس در ماجرای تحرکات یکی دو شب اخیر میتوان ردپای اوکراین را هم تصور کرد. حال اینکه آنها عمل کردند یا در جریان آن بودند یا نه، بحثی است که باید مشخص شود. ولی اینکه موضوع اسرائیلیها و اوکراینیها پس از حادثه اصفهان مطرح میشود، و امریکاییها بلافاصله هر گونه نقش خود در این ماجراها را تکذیب میکنند، حاکی از این است که سمت و سوی این اتفاقات به عملکرد و سیاست خارجی و آنچه در بیرون از مرزهای ما اتفاق میافتد، مربوط میشود.»
وی در ادامه تاکید کرد: «با این تفاصیل باید حواسمان به این نکته باشد که باید برای هر تحرکی که در خارج از کشور علیه ما و به ما نسبت داده میشود، حساس بوده و راهحل پیدا کرد تا سمت و سوی اتهام را از خود دور کنیم در غیراینصورت بلافاصله افکار عمومی را تهییج میکنند.»
دلفی ضمن اشاره به شرایط داخلی کشور، گفت: «نکته دیگر که باید توجه داشت این است که وضعیت کشور و شرایط داخلی حساس است و در گیرکردن مجموعه امنیتی و نظامی کشور به موضوعاتی از قبیل اینکه پاسخ هر ضربه را باید بلافاصله بدهیم و به دنبالش یک حرکت پینگ پنگی رخ دهد، کشور به سمت درگیری، تشنج و مشکلات بیشتری میرود که به فشارهای بیشتری برای افکار عمومی و تنش بیشتر پیش میرود. با این تفاصیل، در شرایط فعلی باید عقلانیت بهتری را خصوصا در بعد سیاست خارجی، گفتوگو با دنیا و طرفهایی که ما را خطاب قرار میدهند، در پیش گیریم و توجه داشته باشیم که پنجره مذاکرات هستهای و گفتوگو با جامعه بینالملل که میتواند نقطه اتکایی برای کشور جهت کم کردن از فشارها باشد، همچنان به عنوان یک راهحل در دسترس است. آنهایی که دنبال خروج از این وضعیت بحرانی و کم کردن تنش هستند بهتر است به این راهحل بیشتر فکر کنند.»
وی در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه باتوجه به رزمایش مشترکی که چندی پیش آمریکا و اسرائیل داشتند، اسرائیل با این حمله چه پیامی را ارسال کرده است، گفت: «اسرائیلیها یا کشورهای عربی حوزه خلیجفارس یا همسایگان دور و نزدیک، از اینگونه فعالیتها به عنوان رزمایش مشترک با یکدیگر انجام میدهند. اینکه اسرائیل و آمریکا با انجام رزمایش پیامی برای ما داشته باشند، چندان مطرح نیست چراکه به هر حال در ماههای گذشته نیروهای نظامی ج اسلامی ایران نیز برای آمادگی نیروها، خود چندین نوبت رزمایش در خشکی، دریا و هوا داشتهاند و به تعبیری رزمایش نظامی بسیاری را انجام داده است که وظیفه سازمانی آنهاست. طرفهای دیگر هم به دنبال امنیت خود بوده و مدعی هستند که برای آمادگی مقابله با متخاصمین خود تحرکاتی دارند و پیشبینیهای لازم را انجام میدهند. به گمانم اینها عمل و عکسالعملهایی است که اگر با تدبیر به سراغش برویم، لازمه هوشیاری ماست لیکن با توصل به تحلیلهای رسانهای و تکرار و تدام این بازی، منجر به تشدید تنشها خواهد شد.»
مدیر کل پیشین اروپای وزارت امور خارجه ادامه داد: «به هر حال ادعای همیشگی صهیونیستها این است که امنیتشان در معرض خطر است و این امنیت را فلسطینیها و غیر فلسطینیها همواره تهدید میکنند، و از این راه حمایت غربیها و بضا شرقیها را جلب میکنند. از طرف دیگر رژیم اسراییل معتقد است که روابطشان را با بیشتر کشورهای عربی در چارچوب قرارداد آبراهام تنظیم کرده و از حالت تخاصم در آورده و تنها جایی که مانده و به عنوان نقطه بحرانزا و تشنجآفرین تلقی میکنند، جمهوری اسلامی و بحث محور مقاومت در برخی کشورهای منطقه میداند که علیه این رژیم فعالیت میکنند.»
وی ادامه داد: «با این تفاصیل فعالیتهایی که انجام میدهند صرفا برای ارسال پیام خاصی نیست بلکه به باور بسیاری، روندی است همیشگی و ادامهدار خواهد بود. همچنین آمریکا هم که همواره اعلام میکند که امینت اسرائیل، اولویت اول واشنگتن در منطقه است؛ لذا چه جمهوریخواه در حکومت باشند و چه دموکرات، دفاع از امنیت اسرائیل جزو اولویتهای امریکا است. بنابراین تا زمانی که ادعای خطر برای اسرائیل وجود داشته و مدعی باشد که در منطقه مورد تهاجم قرار گرفته، امریکا و به دنبالش غرب، با اسرائیل همسو و همراه است و از آن حمایت و پشتیبانی میکند.»
دلفی ضمن بیان اینکه برگزاری چنین رزمایشهایی جدا از فضای تبلیغاتی و رسانهای که مشخصههای این نوع تحرکات است، روندی طبیعی است، افزود: «آنها مدعی هستند که برای حفظ امنیت خود و آمادگی برای دفاع از خطراتی که ممکن است سرزمینهای اشغالی و رژیم صهیونیستی را مورد تهدید قرار دهد، باید چنین رزمایشهایی را انجام دهند. بنابراین فضای رسانهای مطرح شده مبنی بر اینکه این رزمایش زمینه تحرکات اخیر است یا در این مقطع پیام خاصی دارد، به نظر من باید در سطح کلان به آن نگاه کرد که در هر صورت اسرائیل و وجود رژیم صهیونیستی در منطقه تا زمانی که ادعای عدم امنیت وجود دارد نوع تحرکات همین است، واین وضعیت ایجاب میکند که تبعات آن مورد توجه باشد. برگزاری این رزمایشها چندان مسئله فوقالعادهای نیست چراکه در گذشته هم بوده و در آینده هم خواهد بود. کمااینکه ما هم انجام چنین رزمایشهایی را برای آمادگیهای خود در دستور کار داشته و داریم. لیکن باید توجه داشت از آنچه میتواند زمینهساز تنش و تحرکات منطقهای و بینالمللی علیه کشور شود، با محاسبه سود و زیان آن برای منافع ملی با آن برخورد شود.»