فردای اقتصاد: اگر افرادی باشند که راز خوشبختی را بدانند، قطعا همان‌هایی هستند که حرفه خود را وقف مطالعه درباره آن کرده‌اند. نخستین چیزی که آن‌ها به شما می‌گویند چیست؟ همیشه شاد بودن، یک هدف عملی یا حتی مطلوب نیست.

استلا گریزونت، کارشناس روانشناسی مثبت اندیش، بنیانگذار و مدیر عامل  Woopaah، که بر سلامت روانی محیط کار تمرکز دارد، می‌گوید: «موضوع مربوط به داشتن یک صورتک زرد نیست. بلکه مربوط به صادق بودن با خود و تمام احساساتی است که به وجود می‌آید." او می‌گوید به جای تلاش برای وارونه کردن یک اخم، شادی واقعی از احاطه کردن خود با عشق فراوان، خدمتگزار بودن و داشتن اوقات خوش ناشی می‌شود."

گریزونت یکی از ۱۸ کارشناس برجسته حوزه شادی است که توسط نشریه تایم در مورد عادات روزانه این کارشناسان و بینش‌های حرفه‌ای که به احتمال زیاد در زندگی شخصی خود اعمال می‌کنند، مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج روشن‌کننده هستند و می‌توانند به همه ما کمک کنند خلق و خو و تندرستی خود را تقویت کنیم.

معنای خوشبختی تا حدی ذهنی است. اما تقریباً هر متخصصی که عاداتش مورد بررسی قرار داده شد، بر یک ترکیب از موارد تأکید داشت: احساس کنترل و استقلال بر زندگی، هدایت شدن بر اساس معنا و هدف، و ارتباط با دیگران. و آنها تا حد زیادی موافق بودند که شادی را می‌توان اندازه‌گیری کرد، تقویت نمود و آموزش داد. گریزونت می‌گوید: «هرچه بیشتر متوجه شوید که چقدر خوشحال یا چقدر سپاسگزار هستید، این احساس‌ها بیشتر رشد می‌کنند.»

پرسش‌های دیگری که تایم پرسید- مانند "آیا خوشبختی یک انتخاب است؟" - باعث اختلاف نظر شد. اکثر کارشناسان در جایی بینابینی قرار گرفتند، به خصوص که متغیرهای خارجی بی‌شماری بر خلق و خو تأثیر می‌گذارند. تال بن شهر، یکی از بنیانگذاران آکادمی مطالعات شادی آنلاین، می‌گوید: «بخشی از آن یک انتخاب است، بخشی از آن ذاتی است. "و بخشی که یک انتخاب است، انتخاب این گزینه است که برای آن سخت تلاش کنیم."

کارشناسان در مورد اینکه آیا می‌توان شادی را خرید یا خیر، اختلاف نظر داشتند. همانطور که گرچن روبین نویسنده و فرد مشهور دنیای پادکست‌ها می‌گوید: «با پول نمی‌توان خوشبختی را خرید، اما پول می‌تواند چیزهای زیادی را بخرد که به خوشبختی کمک بزرگی می‌کند»، مانند تجربیات هیجان‌انگیز. خرج کردن پول برای دیگران نیز با شادی مرتبط است. با این حال، بسیاری از مطمئن‌ترین راه‌ها برای افزایش سطح شادی، رایگان هستند، مانند مراقبه و تمرین شفقت، قدردانی و نوع‌دوستی.

در این بررسی، یکی از برجسته‌ترین درس‌ها بر اهمیت پذیرش احساسات منفی به جای سرکوب آنها متمرکز بود. این کارشناسان همگی موافق بودند این ایده که طفره رفتن از حس‌هایی همچون رنجش، ترس یا خشم، خوب است، یکی از تصورات غلط عمده درباره شادی است. جودیت تی. موسکوویتز، استاد علوم اجتماعی پزشکی در دانشکده پزشکی فاینبرگ دانشگاه نورث وسترن، می‌گوید، وقتی فرض می‌کنیم که تمرکز بر شادی به معنای رفتار کردن مانند پولیانا، نادیده گرفتن مشکلات واقعی زندگی است، اشتباه می‌کنیم. در عوض، کارشناسان می‌گویند، هدف ما باید این باشد که احساسات دشوار را بپذیریم و به طور مناسب با آن مواجه شویم.

پس چه عاملی موثر است؟

کارشناسانی که نشریه تایم مورد بررسی قرار داد، چند عادت شادی مشترک داشتند. گذراندن وقت با خانواده در خارج از خانه، و با دوستان در یک محیط غیرحرفه ای، عمده موارد بود: اکثریت هر دو را حداقل یک بار در هفته انجام می‌دادند، و بسیاری از آنها سه تا چهار بار در هفته دور هم جمع می‌شدند. جان زلنسکی، استاد روانشناسی در دانشگاه کارلتون، روابط اجتماعی را به عنوان عناصر سازنده اصلی شادی توصیف می‌کند. او می‌گوید همه ما از دوستی‌های نزدیک، شرکای عشقی و «احساس احترام و تعلق عمومی در یک جامعه» بهره‌مندیم.

دنبال کردن سرگرمی‌هایی مانند هنر، موسیقی، آشپزی یا مطالعه نیز از اهمیت زیادی برخوردار بود. اکثر پاسخ‌دهندگان برای این علایق ۵ تا ۶ بار در هفته فضا در نظر گرفتند. سلامت روانی مدت‌هاست که با خواب کافی مرتبط است و پاسخ‌دهندگان ما داشتن حداقل هفت ساعت در شب را در اولویت قرار داده‌اند. تمرینات ورزشی یا بازی‌های ورزشی یکی دیگر از عادت‌های مشترک بود که پاسخ‌دهندگان گفتند که سه تا شش بار در هفته به آن مشغول می‌شوند.

یک کلید دیگر برای باز کردن قفل شادی ممکن است غوطه‌ور شدن در طبیعت باشد. بیش از نیمی از کارشناسان حوزه شادی گزارش کردند که حداقل سه بار در هفته این کار را انجام می‌دهند. امیلیانا سیمون توماس، مدیرعلمی گریتر گود در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، خاطرنشان می‌کند که وقتی استرس دارد، قدم می‌زند و «از تماشای گل‌ها، گیاهان، پرندگان و حشرات شگفت‌زده می‌شود».

این خانم کارشناس همچنین تمرین‌های تنفسی، خواندن شعر و تماشای استندآپ کمدی را از جمله راهکارهای مقابله‌ای در روزهای بد می‌داند. سایر متخصصان با مراجعه مجدد به کتاب‌های مورد علاقه‌شان، گوش دادن به آهنگ‌های شاد یا یادداشت روزانه از افکار، اضطراب‌ها و عوامل استرس‌زا غلبه می‌کنند. برخی توصیف کردند که با درخواست از یک دوست برای در آغوش گرفتنشان یا با یک گریه خوب، همه احساسات بد را رها کرده‌اند.

جن لیم، نویسنده کتاب فراتر از خوشبختی، وقتی احساس ناراحتی می‌کند، کارهایی را انجام می‌دهد که می‌داند باعث لبخندش می‌شود، مانند غافلگیر کردن یک عزیز با یک هدیه. او همچنین به خود یادآوری می‌کند که کنجکاو بماند و با خودش مهربان باشد. او علاوه بر مکث، برای «شناسایی و پذیرش» احساساتش، از خود می‌پرسد که آیا آن روز بد در کنترل او بوده یا خارج از آن. او می‌گوید: «اگر تحت کنترل من باشد، می‌توانم بهتر روی آن عمل کنم. و اگر در کنترل من نباشد، می‌دانم که باید آن را رها کند.»

باربارا فردریکسون، استاد روانشناسی در دانشگاه کارولینای شمالی در چپل هیل، مرتباً تعریف شخصی خود از شادی را مرور ‌کند: انتخاب برای پرورش لحظات معنادار و لذتبخش. او می‌گوید: وقتی اوضاع تیره وتار به نظر می‌رسد، به خودم یادآوری می‌کنم که هر چیزی که با آن روبرو هستم، دیگران نیز با آن مواجه شده‌اند. به هر حال شاد بودن یک کار جهانی و باستانی است. باید دانست  حتی افرادی که غرق در تخصص علم شادی هستند هم گاهی اوقات آن را یک مفهوم گریزان می‌یابند و اینکه این افراد اجازه نمی‌دهند که شادی آنها را از نزدیک شدن به آن باز دارد.

منبع: TIME

نویسنده: آنجلا هاوپت

مترجم: شادی آذری حمیدیان