۳۰ مرداد ۱۴۰۱ - ۲۱:۱۶

حمله روسیه به اوکراین دوره طولانی و طلایی همکاری نفت و گاز بین روسیه و اروپا را به سرعت به سمت زمان پایانی خود می‌برد. همکاری راهبردی که حتی در زمان جنگ سرد بین غرب و شرق ادامه داشت و به‌عنوان نمونه بارزی از همکاری‌های اقتصادی بین دو طرف رقیب و حتی متخاصم جلوه داشت. برای تحلیل این اتفاق و اثر آن بر گاز ایران به چند نکته زیر اشاره می‌شود:

۱. همکاری بین روسیه و اروپا از زمان به قدرت رسیدن پوتین گسترش بیشتری پیدا کرد. وقتی پوتین بر سر قدرت آمد، الگوی توسعه روسیه را بر راهبرد توسعه ظرفیت‌های نفت و گاز استوار کرد. ظرفیت و تولید نفت و گاز خود را به تدریج افزایش داد. برای تحقق این کار، پوتین بنای مسالمت و تنش‌زدایی با غرب را گذاشت و برای جذب سرمایه‌گذاری‌های غرب به‌ویژه در بخش نفت و گاز تلاش کرد.  قبل از سال ۲۰۰۰ میلادی تولید نفت روسیه حدود ۵ میلیون بشکه در روز بود. این مقدار به سرعت رو به افزایش گذاشت و در کمتر از ۵ سال به ۸ میلیون بشکه و در سال ۲۰۱۲ به ۱۰ میلیون بشکه رسید. تولید گاز در روسیه نیز مشابه همین سیر را طی کرد. تولید گاز در سال‌های اولیه دهه ۲۰۰۰ میلادی حدود ۵۵۰ میلیارد متر مکعب BCM در سال بود که اکنون به حدود ۷۴۰ میلیارد متر مکعب رسیده است. مهم‌ترین راهبردی که درخصوص توسعه این بخش اتخاذ شد همکاری با شرکت‌های غربی و جذب سرمایه‌گذاری مستقیم از خارج بود. شرکت انگلیسی بی پی، جزو اولین شرکت‌های خارجی بود که به سرمایه‌گذاری و مشارکت برای تولید نفت و گاز پرداخت و به بزرگترین سرمایه‌گذار خارجی در روسیه بدل شد. شرکت شل نیز سرمایه‌گذاری بسیار عظیمی را در نفت و گاز انجام داد. شرکت‌های اکسون موبیل آمریکا، توتال فرانسه، میتسویی و میتسوبیشی ژاپن، هالی برتن آمریکا، او ام و اتریش، اکینور نروژ، انی ایتالیا، انجی فرانسه، شورون آمریکا، لینده آلمان، و این اواخر سی ان پی سی چین به‌عنوان سرمایه‌گذار و حامی مالی نیز از جمله سرمایه‌گذاران و شرکای بزرگ میادین نفت و گاز روسیه شدند. شرکت‌های خارجی نه تنها تکنولوژی و سرمایه می‌آوردند، بلکه خود سهامدار عمده میادین نفتی و گازی شدند. سهام شرکت‌های بزرگ نفت و گاز روسیه نظیر روزنفت و نواتک به این شرکت‌ها واگذار شد.

۲. بدین ترتیب روسیه که در دهه ۱۹۹۰در دوره حضیض فروپاشی فرو رفته بود سربلند می‌کند. اقتصاد خود را عمدتا با توسعه بخش نفت و گاز تقویت می‌کند. تولید ناخالص داخلی روسیه از کمتر از ۴۰۰ میلیارد دلار در سال‌های اولیه دهه ۲۰۰۰  به حدود ۲۰۰۰ میلیارد دلار در سال‌های آخر دهه ۲۰۱۰ رسید. به همین خاطر هم روسیه در زمره کشورهای بریکس یا اقتصادهای نوظهور قلمداد شد.

۳. توسعه بخش نفت و گاز نه تنها اقتصاد روسیه را ارتقاء داد بلکه روسیه را در صحنه جهانی به بازیگر اقتصادی و سیاسی مهمی تبدیل کرد. تولید ۱۰ میلیون بشکه نفت روزانه و بیش از ۷۰۰ میلیارد متر مکعب گاز و صادرات آن به اروپا در غرب و کمی هم به چین و شرق به روسیه امکان بازیگری سیاسی بسیار قوی داد. در این خصوص و برای تقویت این بازیگری روسیه به دو امر مهم پرداخت. اول ساماندهی مجدد خطوط لوله گاز خود به اروپا و کاهش وابستگی این خطوط لوله از کشورهایی که ترانزیت از آنها مشکل داشت و متنوع کردن آنها، و دوم توسعه ال ان جی. توسعه ال‌ان‌جی در نیمه اول دهه ۲۰۰۰ شروع شد و با سرمایه‌گذاری مستقیم شل و توتال و گرفتن تکنولوژی از آنها  انجام گرفت. ابتدا میدان ساخالین ۲ و سپس میدان یامال توسعه یافت. صادرات ال‌ان‌جی روسیه از میدان اول حدود ۹.۵ میلیون تن و میدان دوم ۱۷.۵ میلیون تن در سال است. صادرات ال‌ان‌جی روسیه از حدود ۲۰۱۴ به بعد شروع شد. روسیه و شخص پوتین برای تولید ال‌ان‌جی و ایجاد زمینه‌های صادرات آن از طریق شرکت‌های جدید و غیر انحصاری دولتی تلاش زیادی کرد.    

۴. روسیه با تلاش‌های بالا و قبل از حمله به اوکراین به کشوری تبدیل شده بود که با تامین ۴۰ درصد از گاز مورد نیاز اروپا، کشورهای اتحادیه را به خود وابسته کرد بود و از نظر نفت نه تنها در اروپا بلکه در اوپک پلاس هم‌دوش عربستان، در سطح جهان به‌طور موثری بازیگری اقتصادی و سیاسی می‌کرد. اما با حمله به اوکراین و عکس‌العمل شدید غرب در برابر این حمله روسیه مورد تحریم قرار گرفت و کشورهای اروپایی هر کدام داوطلبانه کاهش واردات نفت و گاز از روسیه را آغاز کرده‌اند و صادرات روسیه به اروپا به‌شدت کاهش یافته و پیش‌بینی می‌شود تا حل بحران اوکراین این روند ادامه یابد. اروپا هم در صدد است که به‌عنوان یک راهبرد مبادی واردات گاز خود را متنوع سازد و اساس وابستگی خود را به سوخت‌های فسیلی کاهش دهند. البته تا زمانی که چنین آرمانی تحقق یابد راه نسبتا درازی را باید بپیمایند.

۵. ایران دارای دومین ذخایر گاز جهان است. به عقیده نگارنده چون سرمایه‌گذاری کافی روی اکتشاف میادین گاز انجام نشده، بنابراین ذخایر بالقوه ایران به‌درستی معلوم نیست و احتمال دارد ایران ذخایر اول دنیا را داشته باشد. ایران هنوز نتوانسته است از این ثروت ملی استفاده لازم و موثری را بکند. گاز و همچنین نفت هر دو ثروت‌های کمیابی هستند که هم می‌توانند موتور رشد و توسعه اقتصادی کشور باشند و هم می‌توانند اهرم قوی سیاسی در روابط بین‌المللی به شمار بروند. در چند دهه گذشته اتفاقی که افتاده است این است که این هر دو به صورت حد اقلی فقط برای مصرف داخلی به کار گرفته شده‌اند. زیرا شرایط برای استفاده‌های دیگر از این ثروت هرگز فراهم نشده است. توسعه بخش نفت و گاز به سرمایه‌گذاری هنگفت، تکنولوژی روزآمد و به راهبرد اجماعی نیاز دارد. این هر سه نیازمند فضای امن و بدون تنش بین‌المللی و داخلی است.

۶. از دهه‌های قبل موضوع صادرات گاز ایران به اروپا از طریق خط لوله مطرح بود. ایران با توجه به ذخایر عظیمش می‌توانست در متنوع‌سازی واردات گاز اروپا موثر باشد و شاید تنها رقیب قدر روسیه در این زمینه ایران است زیرا می‌تواند به‌صورت پایدار بخشی از نیازمندی‌های گاز اروپا را تامین کند. اما همه می‌دانیم که به دلیل تنش‌های بین‌المللی که در روابط خارجی داشتیم و نیز تحریم‌های اقتصادی سناریوهای مختلف خط لوله گاز ایران به اروپا تحقق پیدا نکرد. حتی در زمانی که شرکت اتریشی او ام و، طرح نابوکو را مطرح کرد و تعدادی از کشورها عضو آن شدند تا با مشارکت یکدیگر خط لوله به اروپا را از طریق ترکیه و با گاز ایران و آذربایجان طراحی کنند، روسیه و ترکیه از مشارکت ایران جلوگیری کردند و روسیه در نهایت طرح را به شکست کشانید و در برابر آن طرح "ترک استریم و ساوث استریم" را راه انداخت. گویی که بازار گاز اروپا خط قرمز روسیه است؟

۷. اکنون ایران در برابر دو اتفاق قرار دارد. اول کاهش اجباری صادرات گاز روسیه به اروپا و دوم در برابر احتمال توافق برجام و کاهش تحریم‌ها. این هر دو ممکن است فرصت‌های جدید بسیار استراتژیکی برای اقتصاد کشور و برای بخش گاز و به تبع آن اهرم سیاسی جدید برای کشور فراهم کند. واقعیت این است که اروپا با جدیت هرچه تمام‌تر در صدد کاهش وابستگی گاز خود به روسیه است. اروپا حدود ۱۷۰ تا ۱۹۰ میلیارد متر مکعب BCM گاز از روسیه وارد می‌کند. جایگزینی این مقدار با دیگر حامل‌های انرژی مانند ذغال‌سنگ، انرژی‌های تجدیدپذیر و انرژی هسته‌ای هر کدام مسائل خود را دارد. جایگزین کردن روسیه با منابع دیگر شروع شده ولی کفاف نمی‌دهد. آمریکا،  قطر، استرالیا، الجزایر و نیجریه در لیست قرار گرفته‌اند و فعلا کشورهای آذربایجان و نیز ترکمنستان از طریق ایران به‌ فکر کمک به این جایگزینی هستند. ایران با دخایری که دارد و با تولید سوم جهان سالانه در حدود ۳۵۰ میلیارد متر مکعب از نظر بزرگی در حدی است که می‌تواند برای تأمین بخش مهمی از نیازمندی گاز اروپا برنامه‌ریزی کند. همه کشورهایی که در بالا از آن اسم برده شده حداکثر می‌توانند حدود ۳۰ الی ۵۰ میلیارد متر مکعب از گاز روسیه را جایگزین کنند، ولی به گمان من ایران با یک برنامه‌ریزی دقیق و البته به‌ شرط‌ها و شروط‌ها می‌توانند با افزایش ۲۰ درصد در تولید خود به تنهایی تا حدود ۷۰ میلیارد متر مکعب گاز به اروپا به‌صورت پایدار صادر کند. البته این کار به سرعت میسر نیست و چند سالی طول می‌کشد و به تدریج اتفاق می‌افتد.

۸. یکی از سناریوی خوب می‌تواند این باشد که به شرط برداشته شده تحریم‌ها و اتخاذ رویکرد تنش‌زدایی در روابط بین‌المللی از یک‌سو و فراهم شدن فضای اجماعی در داخل کشور ظرفیت تصمیم‌سازی های راهبردی برای بخش نفت و گاز فراهم شود. در صورت فراهم شدن این زمینه می‌توان به فکر توسعه بخش گاز افتاد. استفاده از سرمایه‌گذاری خارجی و تکنولوژی از طریق مشارکت با شرکت‌های دارای فن‌آوری‌های روز از شرایط لازم برای توسعه ظرفیت‌ها می‌باشد. به گمان نگارنده در بخش گاز باید به ایجاد ظرفیت ال‌ان‌جی روی آورد. در اوایل دهه ۲۰۰۰ میلادی و تقریبا همزمان با روسیه ایران به فکر ایجاد ال‌ان‌جی بود و سه طرح برای آن تعریف کرد. ایران ال‌ان‌جی، پارس ال‌ان‌جی و پرشین ال‌ان‌جی. که جمع ظرفیت این سه طرح با طرح توسعه آنها به حدود ۲۵ میلیون تن در سال می‌رسید. جالب اینجاست که قطر هم در حدود همین سال‌ها به ایجاد و توسعه ظرفیت‌های ال‌ان‌جی خود پرداخت. قطر و روسیه هر دو دعوت از شرکت‌های خارجی دارای تکنولوژی ال‌ان‌جی،  سرمایه خارجی و فن‌آوری لازم را فراهم کرده و ظرفیت‌های خوبی را ایجاد کردند. قطر البته تولید ال ان جی خود را تا مرز ۷۷ میلیون تن در سال توسعه داد. اکنون هم با تعریف چند طرح جاه‌طلبانه و انعقاد قرارداد با شل و توتال و اکسون موبیل قصد دارد تولید خود را به ۱۱۰ و ۱۲۰ میلیون تن برساند.    

۹. نتیجه اینکه ایران می‌تواند در صورت تحقق شرایط سه‌گانه بالا، توافق در برجام و برداشته شدن تحریم‌ها، تنش‌زدایی در روابط بین‌المللی و فراهم شدن فضای تصمیم‌سازی اجماعی در داخل، اقدام به جذب مشارکت خارجی کرده و در قدم اول پروژه ایران ال‌ان‌جی را احیا کند و همزمان نظیر پروژه‌های پارس ال‌ان‌جی و پرشین ال‌ان‌جی را باز تعریف کند. این کار به رشد و توسعه اقتصاد ایران کمک کرده و ایران را به یک بازیگر سیاسی اقتصادی در صحنه جهانی بیش از پیش تبدیل می‌کند. البته باید توجه داشته باشیم که ایجاد ظرفیت ال‌ان‌جی با روسیه که خود هنوز مستقلا صاحب تکنولوژی نیست، نمی‌تواند اقدامی قابل توجیه برای این کار باشد.

دبیرکل سابق مجمع کشورهای صادرکننده گاز (GECF)