۱۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۰۸:۵۵

پروفسور توفیق موسیوند اهل روستایی در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی همدان است او به کانادا رفت و نخستین پمپ مصنوعی قلب را اختراع کرد.

عصر ایران: قلب مصنوعی یک دستگاه مکانیکی است که ابعاد آن به اندازه یک پرتقال است. قلب مصنوعی یا به قلب برای کمک به بهبود عملکرد آن وصل می‌شود و یا به جای قلب از کار افتاده، در سینه بیمار قرار داده می‌شود. قلب مصنوعی دارای چند دریچه، مکانیزمی برای حرکت دادن خون به سمت جلو و یک یا چند حفره است.

هنگامی که قلب مصنوعی در جای خود قرار می‌گیرد، وظیفه پمپاژ خون در سراسر بدن را بر عهده می‌گیرد و گردش خون سالم را بازیابی می‌کند. قلب مصنوعی کامل در واقع یک پمپ مکانیکی است که وقتی قلب آن طور که باید کار نمی‌کند، جایگزین قلب می‌شود. جراح، یک قلب مصنوعی را در قفسه سینه بیمار قرار می‌دهد تا بطن‌های آسیب‌دیده را جایگزین کند. قلب مصنوعی کامل، کاری را انجام می‌دهد که بطن‌ها دیگر نمی‌توانند انجام دهند و یک دستگاه قابل حمل که بیرون از بدن قرار می‌گیرد، نیروی مورد نیاز قلب مصنوعی را تأمین می‌کند تا با ریتم ثابت، عمل پمپاژ خون را انجام دهد.

پروفسور توفیق موسیوند سال ۱۳۱۵ در روستای «ورکانه» در ۲۰ کیلومتری جنوب شرقی همدان متولد شد. دوران کودکی و نوجوانی وی با زندگی ساده روستایی سپری شد. توفیق، تا کلاس چهارم دبستان را در مدرسه روستا به تحصیل ادامه داد و پس از آن تا کلاس ششم ابتدایی را در مدرسه «بابا طاهر» همدان بود. برخی بچه‌های مدرسه، توفیق را که با لباس‌های ساده روستایی در مدرسه حاضر می‌شد، مسخره می‌کردند، اما همین کودک ساده روستایی در مدت ۶ ماه به بهترین دانش‌آموز مدرسه تبدیل شد.

توفیق جوان، دوره دبیرستان را هم تا کلاس نهم در یکی از دبیرستان‌های همدان گذراند. بعد از کلاس نهم، وارد به دانشسرای معلمی همدان شد و با پایان کلاس یازدهم، معلم شد.

پروفسور موسیوند نقل می‌کند که در ایام تابستان و اوقات فراغت برای کمک به خانواده، چوپانی می‌کرد و کشاورزی و باغبانی هم جزو علائق دوره نوجوانی‌اش بود که هنوز هم با وجود تبدیل شدن به یک دانشمند برجسته بین‌المللی، کشاورزی و باغبانی او ادامه پیدا کرده و باعث شده که باغچه کوچکی را با چند درخت میوه در کانادا برای خودش داشته باشد تا خاطرات دوران کودکی و جوانی‌اش در روستای ورکانه را فراموش نکند.

در واقع زندگی ساده روستایی، کشاورزی و باغبانی، دیدن زیبایی‌های آسمان شب روستای ورکانه، تأثیر زیادی در روحیه توفیق گذاشت و او را تبدیل به انسانی سخت‌کوش، پرتلاش و متفکر کرد که با وجود شکست‌های متعدد در زندگی، هیچ‌وقت ناامید نشد.

مسیر تحصیلات پروفسور موسیوند هم بسیار قابل توجه و جذاب است؛ کسی که از دانش‌سرای معلمی در همدان و تحصیل در رشته مهندسی کشاورزی در دانشگاه تهران، راهی کانادا و تحصیل در رشته مهندسی مکانیک و سپس پزشکی شد؛ آن هم در سن ۳۷ سالگی!

توفیق بعد از پایان دوره دانش‌سرای معلمی، در کنکور شرکت کرد و به دلیل علاقه‌ای که به کشاورزی داشت، رشته کشاورزی دانشگاه تهران را انتخاب کرد و پذیرفته شد. از این مرحله، مسیر زندگی وی، تغییرات زیادی را تجربه کرد. پس از پایان دوره کارشناسی، توفیق با بورسیه دانشگاه، برای ادامه تحصیل راهی کانادا شد و به دلیل علاقه به رشته‌های مهندسی، تحصیل در مقطع کارشناسی ارشد مهندسی مکانیک را در دانشگاه «آلبرتا» آغاز کرد. این مقطع به دلیل یادگیری زبان و کار کردن همزمان با تحصیل، دوره سختی برای توفیق بود.

بعد از پایان تحصیلات کارشناسی ارشد و در شرایطی که ازدواج کرده و صاحب فرزند شده بود، تصمیم گرفت تحصیل در رشته علوم پزشکی را در سن ۳۷ سالگی آغاز کند. تخصص توفیق در رشته مهندسی مکانیک و تحصیل در رشته پزشکی، کمک زیادی به موفقیت‌های آتی وی کرد. او در نهایت توانست مدرک دکترای مهندسی پزشکی و دکترای علوم پزشکی را از دانشگاه «آکرون» (Akron) و دانشگاه پزشکی «شمال شرقی اوهایو» (NEOMED) اخذ کند.

زمانی که توفیق درحال تحصیل در رشته پزشکی بود، به دعوت یکی از اساتیدش برای کار کردن در یکی از بهترین بیمارستان‌های آمریکا، راهی «کلیولند کلینیک» (Cleveland Clinic) شد؛ جایی که بسیاری از پزشکان آرزو دارند در آنجا کار کنند. با توجه به تخصص همزمان در مهندسی و پزشکی، دکتر توفیق، به عنوان سرپرست تیم پروژه قلب مصنوعی انتخاب شد.

نتیجه ۸ سال کار مداوم، هزاران ساعت مطالعه پژوهش‌های صورت‌گرفته و انجام آزمایش‌های مختلف توسط پروفسور موسیوند در نهایت منجر به تولید نخستین پمپ مصنوعی قلب (Artificial Cardiac Pump) درون بدن انسان شد که می‌توان آن را در قفسه سینه کاشت و از راه دور، نظارت و کنترل کرد.