برترینها: به تازگی عبدالکریم سروش در نقد نشست جرج تاون در آمریکا، حرفهایی زده که حداقل آن بخش مربوط به گلشیفته فراهانی، خیلی جنجالی شده. نشست جرج تاون همان برنامه جمعه شب که مسیح علینژاد، رضا پهلوی، حامد اسماعیلیون و نازنین بنیادی در آن حضور داشتند. گلشیفته هم به صورت مجازی بود و سروش با ادبیاتی متفاوت درباره او حرف زده، اینجا ماجرا را مرور میکنیم و در ابتدا خودِ سروش را خیلی اجمالی معرفی خواهیم کرد.
حسین حاج فرجالله دباغ یا همان عبدالکریم سروش
او را با عنوان پژوهشگر، مترجم، نویسنده و فیلسوف میشناسند، بیشتر از هر چیز اما او نماد و نشان «روشنفکری دینی» است. البته باید از کمی قبلتر شروع کرد جایی در اوان انقلاب، در آن دوران نامش با تحولات موسوم به انقلاب فرهنگی گره خورد(یکی از اعضای موثر ستاد اجرایی انقلاب فرهنگی بود)، انقلاب فرهنگی همان تسویه وسیع در دانشگاهها است، دانشگاهها برای دو سال تعطیل شد و خیلیها اخراج شدند و باقی ماجراها. رفته رفته و با نزدیک شدن به سالهای اصلاحات، سروش به نوعی نظریهپرداز یا همان مرد پشت پرده اصلاحاتیها شد. در دوقطبی سالهای دهه هفتاد، او روشنفکر دینی نام گرفت و به نوعی به عنوان حامی آزادی شناخته میشد. آنها که خاتمیچی بودند، برای سروش هم میمُردند. او نقطه مقابل دوقطبی انصارحزبالله و روشنفکری از اصلاحات برآمده بود. محبوبیت داشت، خیلیها دوستش داشتند، نقطه تلاقی مذهب و روشنفکری و آزادی بود. خب تصور کنید چهرهای با این خصوصیات حداقل دو دهه خیلی مورد احترام تحولخواهان در ایران بوده. حتی در سال ۸۸، او به شدت پشت موسوی بود و از آن جا به بعد منتقد نظام شد، به خارج از کشور رفت و سالهاست که ایران نیست، گاهی نظراتش در باب اسلام خبرساز میشود، اما کنش سیاسی خاصی ندارد، حالا باید ۷۷ساله باشد و در روزهای اخیر دوباره به صدر اخبار آمده.
اصلِ ماجرا این که او خواسته نظرات سیاسی اخیر گلشیفته فراهانی را نقد کند، اما درباره شکل ورود او به سینمای جهان، چنین جملهای گفته: «تا برهنه نشد در سینما راهش ندادند» احتمالا اشاره سروش به آن تصویر چند سال پیش منتشره از گلشیفته در یک نشریه فرانسوی است. خب برخی معتقدند سروش میتوانست به جای چنین اشارهای ناپختگی و کمسوادی سیاسی گلشیفته فراهانی را نقد کند و لزومی نداشت درباره مسالهای غیرمرتبط حرف بزند. حالا اصلا چرا چنین ادبیاتی از او پذیرفته نشده؟ شاید چون سابقه ذهنی طبقه متوسط امیدوار به اصلاحات در دهه هفتاد،چنین نگاهی را از کسی مثل رائفیپور میپذیرد اما مثلا از سروش، نه! برخی حتی رادیکالتر قضاوت کردند و میگویند سروش به ذات دهه ۶۰ خودش برگشته! در بیسوادیِ سیاسی گلشیفته فراهانی که تردیدی نیست، اما برخی اعتقاد دارند خیلی پاستوریزهتر میشود نقد کرد و حرف زد. مساله همین است و بس.