۲۹ بهمن ۱۴۰۱ - ۱۸:۰۰

اعلام نامزدی نیکی هیلی برای انتخابات آینده ریاست جمهوری، مسیر حزب جمهوری‌خواه را برای بازگشت به کاخ سفید پیچیده‌تر از گذشته کرده‌است.

فردای اقتصاد: زمانی که یک حریف جدید وارد عرصه می شود تا در برابر یک اسطوره قرار بگیرد، تماشاگران برای یک رقابت جذاب آماده می شوند. اما اگر مسابقه رقابت یک طرفه باشد، این بازی، بازی جالبی از آب در نخواهد آمد.

 این احساس زمانی ملموس شد که نیکی هیلی، فرماندار سابق ایالت کارولینای جنوبی و سفیر آمریکا در سازمان ملل متحد در دوران ریاست‌جمهوری دونالد ترامپ، نامزدی خود در انتخابات ریاست جمهوری را در ۱۴ فوریه، (پیش از مراسم افتتاحیه روز بعد در چارلستون) در توییتر اعلام کرد و تبدیل به اولین جمهوری‌خواهی شد که به طور رسمی ترامپ را به چالش کشید. رئیس سابق خانم هیلی به عنوان یک «سبک وزن» و رقیبی نه چندان جدی وارد رینگ می‌شود. با این حال، نامزدی او، نمایی بهتر از مشکلات حزب جمهوری‌خواه و ماهیت انتخابات آینده را به تصویر می‌کشد.

در وهله اول، نامزدی هیلی نشان می‌دهد که ترامپ با یک رقابت جدی مواجه است. سایر رقبای جدی‌تر ترامپ، در حال ارزیابی شرایط و تدوین برنامه‌های انتخابی خود هستند. 

مایک پنس، معاون سابق ترامپ، و مایک پمپئو، رییس سیا و سپس وزیر امور خارجه در دوران ریاست‌جمهوری ترامپ، هر دو اخیراً کتاب خاطرات خود را منتشر کرده‌اند. مهمترین رقیب ترامپ، ران دیسانتیس، فرماندار فلوریدا، قرار است طرح اولیه خود موسوم به «احیای آمریکا» را در ۲۸ فوریه (نهم اسفند) منتشر کند.

یک انتخابات درون حزبی شلوغ برای ترامپ مناسب است. (همین موضوع به او کمک کرد تا نامزدی حزبش در سال ۲۰۱۶ را به دست آورد.) به همین دلیل است که او با رویکردی حمایتی گفته است که خانم هیلی «قطعاً باید نامزد شود.»

 هیلی مانند بسیاری دیگر از نامزدهای احتمالی – و البته حزب جمهوری‌خواه به طور کلی، که خود را به یک شخص و نه ایده‌ها گره می‌زند، از ارتباط با ترامپ آسیب دیده‌است. او به عنوان فرماندار، نماینده یک برَند (نشان) متفاوت و کمتر خشمگین از جمهوری‌خواهان بود. 

 پس از آن که در سال ۲۰۱۵، یک طرفدار برتری‌طلبی سفیدپوستان، ۹ نفر از سیاه‌پوستان را در «چارلستون» به قتل رساند، او برای برداشتن پرچم کنفدراسیون از روی ساختمان دولتی، یک کارزار (کمپین)به راه انداخت. او که دختر مهاجران هندی است، با نفرت‌پراکنی ترامپ از خارجی‌ها و بی احترامی به زنان مخالفت کرده‌است. حتی پس از اینکه او در انتخابات مقدماتی ریاست جمهوری در ایالت خود در سال ۲۰۱۶ با اختلافی دو رقمی پیروز شد، علنا از صمیمیت ترامپ با یک جادوگر بزرگ سابق کوکلاکس کلان‌ها انتقاد، نقشه او برای ساختن دیوار در مرز جنوبی را محکوم کرد و شخصیت او را مورد سرزنش قرار داد. او از مارکو روبیو، سناتور فلوریدا، و بعداً تد کروز سناتور ایالت تگزاس، برای نامزدی انتخابات ریاست‌جمهوری حمایت کرد.

 اما در سال ۲۰۱۶، زمانی که ترامپ او را به عنوان سفیر این کشور در سازمان ملل انتخاب کرد، یک معامله انجام داد: «یک سمت سیاست خارجی، رزومه او را تکمیل می‌کند، حتی اگر به معنای همسویی با ترامپیسم باشد.» در سازمان ملل، او برعکس رییسش، علاقه‌ای به اقتدارگرایی نداشت. او خود را «یک گاو نر در یک مغازه چینی فروشی» معرفی کرد. او  تنها با این هدف با وضع تحریم‌هایی علیه روسیه همراهی کرد که به دولت نشان دهد گوش به فرمان نیست. با این حال انتقادات او از ترامپ فروکش کرد. استعفای او پس از دو سال با تمجیدهای رئیس جمهور همراه بود. هیلی از جمله افراد نادری است که پس از خروج از دولت ترامپ زیر رگبار ناسزا و تهمت‌های او قرار نگرفت.

 هیلی در کتاب خود که در ماه اکتبر منتشر شد، خود را به مارگارت تاچر، نخست وزیر بریتانیا در دوران جنگ سرد تشبیه می‌کند. هر دو زن ترسی نداشتند که برای پیشرفت، خصومت بورزند. اما در حالی که بانوی آهنین همواره از چرخش‌های ۱۸۰ درجه‌ای درمواضعش پرهیز می‌کرد، هیلی اغلب اوقات این کار را می‌کند. وقتی ترامپ ادعا کرد که جو بایدن انتخابات ۲۰۲۰ را دزدیده است، او ترجیح دارد، سکوت کند. این سکوت تا زمانی ادامه داشت که اوباش طرفدار ترامپ در ششم ژانویه ۲۰۲۱ به ساختمان کنگره یورش بردند. هیلی در واکنش به این حمله، تقلب در انتخابات را رد کرد. او در ماه اکتبر به وال استریت ژورنال گفت: «نمی‌خواهم به روزهای قبل از ترامپ برگردیم.»

 چنین مواضعی او را هم برای هواداران «ماگا» یا همان «عظمت را دوباره به آمریکا بازگردانیم» و هم برای محافظه‌کاران سنتی‌تر، به گزینه‌ای نامطلوب تبدیل کرده‌است. آخرین نظرسنجی YouGov/Yahoo نشان می‌دهد که تنها پنج درصد از رای دهندگان متمایل به حزب جمهوری‌خواه از نامزدی او حمایت می‌کنند. ترامپ و دیسانتیس به ترتیب با ۳۷ و ۳۵ درصد آرا بسیار جلوتر از نیکی هیلی هستند.

 دیسانتیس می‌تواند از بازگو کردن داستان موفقیت خود سود ببرد و حرفی برای گفتن داشته باشد. در دوران فرمانداری او در ایالت فلوریدا، این ایالت رونق فراوان گرفت. پیام انتخاباتی ضد خود حق‌پنداری (anti-woke)  او در میان جمهوریخواهان (و فراتر از آن) جذابیت زیادی دارد. او یک برنده بی‌چون و چرای انتخابات است. دیسانتیس در نوامبر گذشته در ایالت فلوریدا که زمانی یک چرخشی  و رقابت در آن میان دموکرات‌ها و جمهوری‌خواهان بسیار فشرده بود، با اختلافی ۱۹ درصدی بار دیگر به عنوان فرماندار انتخاب شد.

 سایر مدعیان پیشرو، باید سخت تلاش کنند تا خود را از رئیس قدیمی خود جدا سازند. پنس  زمانی که معاون ترامپ بود، از ابطال انتخابات ۲۰۲۰ امتناع کرد، از او جدا شد و اکنون با انتقاد از اقدامات ضد دموکراتیک رئیس جمهور سابق در سخنرانی‌های کمپین‌های انتخاباتی در انتخابات زودهنگام ایالت‌های مختلف، حاضر می‌شود. پمپئو در زمان خدمت در دولت گوش به فرمان ترامپ بود (یک سفیر سابق در مورد او گفت: «او علاقه فراوانی داشت تا اقدامات مورد علاقه ترامپ را انجام دهد.») اما از آن زمان به دنبال ایجاد فاصله از این نزدیکی ناخوشایند بوده‌است. او همچنین وزن خود را به شدت کاهش داده‌است، موضوعی که توسط برخی تحلیلگران، نشانه‌ای جدی برای حضور در انتخابات تلقی می‌شود.

 تقریباً یک سال بعد از نشست‌های حزبی آیووا، واضح است که ترامپ، بر خلاف انتظاری که می‌کشید، مسیر آسانی برای به دست آوردن نامزدی حزبش پیش رو نخواهد داشت.

 عملکرد ضعیف نامزدهای مورد حمایت ترامپ در انتخابات میان دوره‌ای ۲۰۲۲ نشان می دهد که رای دهندگان دیگر تحت فشار او نیستند. پیشتازی چشمگیر ران دیسانتیس در نظرسنجی‌ها، که بسیاری از ایده‌های رئیس‌جمهور سابق را بدون ایجاد تهدیدی برای دموکراسی به اشتراک می‌گذارد، نقطه بسیار آسیب‌پذیری برای ترامپ به شمار می‌رود و بسیاری را برای حمایت از فرماندار فلوریدا وسوسه می‌کند.

 اما هرچه صحنه رقابت‌ها شلوغ‌تر باشد، کار برای هر رقیبی (چه آقای دیسانتیس یا هر فرد دیگری) برای ایستادگی در برابر ترامپ دشوارتر خواهد شد. بنابراین، بسیاری از بزرگان حزب مایلند که رقابت‌ها در سریع‌ترین زمان ممکن پایان یابد. آنها از این بیم دارند که اگر ترامپ نامزدی حزب را به دست آورد، بایدن در انتخابات آینده او را شکست دهد.

 به نظر می‌رسد ثروتمندترین حامیان مالی این حزب، بیشتر از رقبای سیاسی ترامپ، مایل به کنار گذاشتن او باشند. «شبکه سیاسی برادران کوک»، قصد حمایت از او را ندارد. استیو شوارتزمن، مدیرعامل «بلک استون» و توماس پیترفی، بنیانگذار «اینتراکتیو بروکر» ، دو شرکت خدمات دهنده مالی که در مجموع ۶۰ میلیارد دلار ارزش دارند نیز از ترامپ خسته شده‌اند. 

 کن گریفین، رئیس «سیتادل»، یک شرکت دیگر خدمات دهنده مالی آمریکایی که بیش از ۱۰۰ میلیون دلار به نامزدهای میان‌دوره‌ای حزب جمهوری‌خواه اهدا کرد هم از دیسانتیس حمایت می‌کند.

 چنین سرمایه‌دارانی می‌دانند که با کمک به خانم هیلی و کم‌رنگ کردن مخالفت‌ها با ترامپ، می‌توانند حزب را در معرض خطر قرار دهند. این ممکن است دوره نامزدی هیلی را کوتاه و او را ناچار به خروج از صحنه مبارزات انتخاباتی کند. هیلی اگر کارت‌هایش را درست بازی کند، می‌تواند به عنوان معاون رئیس‌جمهور با بلیت شخص دیگری به کاخ سفید برود (البته اگر قرار باشد این جایگاه به یک زن برسد، هیلی رقابت سختی با خانم کری لیک، نامزد شکست خورده جمهوری‌خواهان در انتخابات فرمانداری‌ ایالت آریزونا در سال ۲۰۲۲ و همچنین کریستی نوم، فرماندار ایالت داکوتای جنوبی خواهد داشت.)

 در سال ۲۰۱۷ خانم هیلی گفت که کفش‌های پاشنه‌دار را نه به خاطر مد و فشن بلکه به این دلیل می‌پوشد که اگر چیز اشتباهی ببیند بتواند به آن‌ لگد بزند. از آن زمان تاکنون در حزب جمهوری خواه اشتباهات زیادی رخ داده‌است. مشکل اینجاست که خانم هیلی و بسیاری از همکارانش ظاهراً از لگد زدن دست کشیده‌اند.

منبع: اکونومیست