فردای اقتصاد: یازدهمین ماه سال نیز امروز پایان یافت تا سکه با ثبت رشد ۲۱.۷ درصدی مقام نخست را در میان بازارها به خود اختصاص دهد. پس از آن نیز دلار رشد بیش از ۱۴ درصدی را تجربه کرد تا این دو بازار گوی سبقت را از رقبای خود بربایند.
افزایش انتظارات تورمی به سبب شرایط اقتصادی کشور و همزمان با آن افزایش ریسکهای ناشی از اعمال تحریمهای جدید و در عین حال سیاستگذاری ناکارآمد در جهت کنترل نرخ ارز سبب شد تا در این ماه شاهد افزایش تب تقاضا در بازار ارز باشیم.
تقریبا می توان اذعان داشت تمام کارشناسان بر این باورند که بدون تحول چشمگیری که امکان کاهش انتظارات تورمی را داشته باشد، کنترل قیمت دلار برای بانک مرکزی کاری دشوار و پرهزینه خواهد بود که در نهایت نیز پایدار نمیماند. چرا که با توجه به وضعیت نامناسب تجارت خارجی ایران، بانک مرکزی توان پافشاری بر سیاستهای دستوری را ندارد. علاوه بر این، پایین نگه داشتن دستوری نرخ ارز میتواند با فراهم کردن زمینه خروج سرمایه از کشور، ریسک افزایش شدیدتر قیمتها در آینده را افزایش دهد. آنچه ناگفته پیداست روند ارز، عوامل فاندامنتالی دارد که به نظر میرسد تا تغییر نکند، هیچ سیاستی جواب نخواهد داد. هر چند برخی از نوسانات کوتاهمدت را میتوان با تاکتیکهای مختلفی کنترل کرد اما در ایران به دلایل مختلف، بسیاری از راهکارها حتی در کوتاهمدت نیز جواب نداده است.
به طور کلی سه اشکال جدی به سیاستهای بهکار گرفته در حوزه کنترل ارزی طی سالها و دهههای اخیر وارد است که مهمترین این ایرادات این است که سیاستگذار باور دارد اگر نرخ ارز را با اقدامات دستوری در قیمت پایینی تثبیت کند، عرضه کنندگان ارز در این شرایط افزایش خواهند یافت. این در حالی است که قیمت تعیین کننده تقاضا است نه اینکه همواره یک تقاضای ثابت وجود داشته باشد. دومین اشکال را میتوان «به رسمیت نشناختن بازار آزاد ارز» برشمرد. در چنین شرایطی به رغم اینکه ارز در سطوح بالای قیمتی مورد معامله قرار میگیرد، سیاستگذار با اصرار و با اعتنا به سلیقه شخصی، نرخی دلخواه را به عنوان نرخ رسمی برمیشمارد و توجهی به نرخهایی که بر مبنای آن ارزها معامله میشوند، ندارد. اما شاید جدیترین اشتباه سیاستگذار، دنبال کردن بازار برای کنترل قیمتهاست. شاید بتوان این موضوع را با یک مثال ساده بهتر توضیح داد. در حال حاضر «راه جایگزین برای «مهار ارز» همان راهی است که پنجاه سال است مرتبا تکرار و به شکست منجر شده است؛ یعنی همان بهدنبال تکتک قیمتها دویدن. تصور کنید اسب سرکشی را که رم کرده و برای مهار آن به جای سبقت گرفتن از این اسب سرکش و گرفتن افسار آن، دم اسب را بگیریم. نتیجه آنکه ما نیز به دنبال اسب به سمت جلو کشیده میشویم بدون آنکه مهار شود.
سکه در صدر
هر قطعه سکه امامی در روز پایانی ماه برای دقایقی حتی ۲۹ میلیونی شد و در نهایت با کمی عقبنشینی ۲۸ میلیون و ۹۵۴ هزار تومان قیمت خورد تا در این ماه به رشد ۲۱.۷ دست یافته و صدرنشین شود. با این نرخ حباب سکه ۸ میلیون و ۲۴۰ هزار تومان محاسبه شد.
این روند صعودی در حالی رقم خورد که در بازارهای جهانی شاهد کاهش قیمت طلا بودیم اما افزایش انتظارات تورمی و رشد نرخ دلار، زمینههای لازم برای افزایش قیمت سکه را فراهم کرد. به ویژه آنکه محدودیتهای خرید در بازار ارز، برای سکه وجود ندارد و به همین دلیل در زمان اوج گیری انتظارات، شاهد رشد قیمت بیشتر سکه نسبت به دلار هستیم. در عین حال نزدیک شدن به روزهای پایانی سال سبب افزایش تقاضا برای خرید سکه به ویژه قطعات کوچکتر آن شده تا حباب قیمتی در این بازار افزایش یابد. البته با توجه به افزایش اخیر قیمتها، انتظار میرود امسال تقاضا مربوط به سال نو در بازار سکه همانند سالهای گذشته نباشد.