فردای اقتصاد: زندگی در عصر مدرن، فارغ از تفاوتهای ملموس اقتصادی بین نقاط مختلف دنیا، پیشرفتهای به مراتب قابل توجهی نسبت به قرون گذشته در کیفیت زندگی عامه مردم داشته است. امروزه امکانات تحت اختیار شهروند یک کشور در حال توسعه در آسیای جنوب شرقی، بسیار بهتر از یک شهروند مرفه اوایل قرن بیستم در یکی از کشورهای ثروتمند اروپا است.
علت اصلی این امر، پیشرفت قابل توجه فناوری و موارد مربوط به رایانه است. برجستهترین مورد در این روند، در زندگی شخصی، هوشمند شدن ابزار اصلی مورد استفاده روزمره ما است.
بار اصلی پیشرفت مورد اشاره، بر عهده صنعت نیمه هادیها است.
امروزه از تلفن همراه مورد استفاده ما، یخچا،ل آشپزخانه و پرایدی که سوار می شویم تا ابررایانههای کوانتومی، شامل چیپهایی است که «برونداد» یا همان «خروجی» صنعت نیمه هادی ها است.
این صنعت شامل دو فاز مجزا است؛ فاز اول، روند طراحی «چیپ» مدنظر است که در دهه های اخیر، اکثراَ توسط شرکتهای مهندسی واقع در آمریکای شمالی و اروپای غربی انجام میشود که مهمترین آنها شرکتهای آمریکایی اینتل، آی بی ام، اِی ام دی و کوالکام و شرکت بریتانیایی آی آر ام است.
فاز دوم، شامل روند ساخت چیپ طراحی شده (توسط شرکت های مورد اشاره) با پرینت لیزری ترانزیستورهای کوچک روی سطح سیلیکون است. کوچکتر شدن ترانزیستورها در این روند پیچیده، دلیل اصلی پیشرفت سالانه فناوری، رایانه، هوش مصنوعی و سایر صنایع مرتبط با آن است. در واقع با استفاده از لیزرهایی با طول موج کمتر میتوان تعداد ترانزیستور بیشتری را در مساحت مشخصی از سیلیکون جا داد؛ و توان محاسباتی چیپ را از این طریق افزایش داد.
فاز دوم، خلاف فاز اول، در آسیای جنوب شرقی متمرکز شده و دو کشور تایوان و کره جنوبی به ترتیب، 65 و 18 درصد از سهم بازار را به خود اختصاص داده اند. در صنعت نیمه هادیها، تایوان حتی از کره هم پیشرفته تر بوده و در ساخت چیپ های فوق پیشرفته (کوچکتر از 16 نانومتر) سهم تایوان از 65، به 90 درصد از کل بازار افزایش پیدا می کند که این نشان از اهمیت بسیار بالای تایوان در زنجیره اقتصاد جهانی میدهد.
با پیروزی انقلاب کمونیستی در چین، دولت شکست خورده ملیگرا، همراه با پیروان خود به جزیره فورموسا که امروزه به عنوان تایوان (چین تایپه) می شناسیم نقل مکان و دولت رسمی در تبعید چین را تاسیس کردند که، تا مدتها به عنوان نماینده رسمی ملت چین در سازمانهای بین المللی شناخته می شد. رشد اقتصادی شتابزده چین و به دوش گرفتن بخش عظیمی از زنجیره تولید جهانی و افزایش موازی نفوذ این کشور در مجامع بین المللی، تلاش چین را برای بازگرداندن تایوان به عنوان بخشی تاریخی از این کشور را به شدت افزایش داده و درگیری اخیر روسیه و اوکراین و بیانگیزگی ایالات متحده در ورود جدی به این مسئله، این ترس را ایجاد کرده که چین نیز برای رسیدن به هدف خود، مسیر نظامی را در پیش گیرد؛ بخصوص که رقابت برای دستیابی به پیشرفته ترین چیپ ها، محور اصلی رقابت انتقال و سرقت های سایبری فناوری در سالهای اخیر بوده است.
از مصداقهای اخیر رقابت یاد شده، فشار ایالات متحده به شرکتهای تولیدکننده تجهیزات مورد نیاز جهت ساخت چیپهای پیشرفته است. اگرچه تعداد انگشتشماری از کشورها ازجمله چین، ژاپن و آلمان نیز تکنولوژی لازم برای ساخت این تجهیزات را دارا هستند؛ قابلیت ساخت دستگاههای پرینت چیپهای پیشرفته (زیر 16 نانومتر) مورد استفاده در صنایع نظامی و قطعات پیشرفته رایانهای تنها گزینه موجود، شرکت ایاسامال هلند است؛ زیرا این شرکت تنها تولیدکننده دستگاه ساخت چیپ با فناوری نور فرابنفش است.
در چند ماه اخیر ایالات متحده از دو طریق تلاش کرده تا مانع پیشرفت صنعت نیمههادیهای چین شود. طریق اول، تحریم فروش تجهیزات ساخت چیپ از شرکتهایی مانند ایاسامال و طریق دوم جلوگیری از سفارشگیری و انتقال تکنولوژی شرکتهای بزرگ چیپسازی تایوان مانند، تیاسامسی و یوامسی از شرکتهای چینی از جمله هواوی است. هرچند برخی از این محدودیتهای ایالات متحده هنوز اعمال نشده، اما به خاطر شروع این روند، چین این روزها به سرعت در حال خریداری چیپ و تجهیزات لازم برای ساخت آن از طرق مختلف است.
این رویکرد غرب به چین موجب شده تا این قدرت شرقی، نگران جایگاه بلند مدت خود در دنیای فناوری شده و در دو دهه گذشته با سرمایه گذاری چند میلیارد دلاری و ارائه وامهای مختلف به شرکتهای خصوصی و دولتی، سعی در شکوفایی ملی این صنعت داشته است. بزرگترین موفقیت این راهبرد چند ساله، شرکت اسامآیسی است که تا به حال تنها به فناوری 14 نانومتری دست یافته است. این درحالی است که شرکت تیاسامسی تایوان، سازندهی چیپهای شرکتهای چندملیتی معتبری از جمله اپل و سامسونگ، درحال حاضر در روند آمادهسازی چیپهای 3 نانومتری برای یک تا دو سال آینده است.
با وجود تخصیص بودجه بالا و افزایش سطح زیرساختی توسط دولت چین، موانع بسیاری در مسیر این کشور جهت جبران این فاصله وجود دارد. در صنایع چندبخشی مانند صنعت نیمههادی، محصول نهایی، خروجی چندین صنعت مختلف وابسته به یکدیگر است. این امر ایجاد یک خط تولید کامل از صفر تا صد را در یک منطقه یا یک کشور با دشواریهای بسیاری مواجه میسازد. علاوه بر این، فشارهای آمریکا مانع فروش فناوریهای مورد استفاده در این صنعت به چین در ماههای گذشته بوده است.
پیش از فروپاشی شوروی، رقابت قدرتهای بزرگ ورای اقتصاد، عمدتاَ محدود به کانالهای نظامی، اطلاعاتی و امنیتی بود. اما اکنون رقابت هژمونیک چین و ایالات متحده در کانالهای متفاوتی همچون فناوری وزن بیشتری یافته است. جزییات یادشده از رقابت اخیر چین و ایالات متحده، نمایانگر جایگاه محوری بحث انتقال فناوری در رقابت و مذاکرات بینالمللی است.
بدیهی است که با این دیدگاه شیوههای تعامل با جهان بینالملل زاویه و ابعاد جدیدی مییابد.