فردای اقتصاد: "خب، چقدر درآمد دارید؟" برای چندین دهه، این یک پرسش کاملا شخصی و ناراحتکننده بود که هیچ کس نمیخواست به آن پاسخ دهد. اما امروز شفافیت در باره حقوق دریافتی در حال تبدیل شدن به یک جنبش است. در حال حاضر هفت ایالت آمریکا کارفرمایان را ملزم به افشای محدوده حقوق در طول فرآیند استخدام میکنند.
و کارکنان بیشتری نیز سکان امور را به دست خود می گیرند. در رسانه های اجتماعی، افراد آشکارا کارهایی را که برای شغلشان انجام می دهند و میزان درآمدشان را به اشتراک می گذارند. هدف، توانمندسازی دیگران برای دستیابی به دستمزد بالاتر و رسیدگی به نابرابری در پرداخت است که به طور نامتناسبی بر زنان و اقلیت ها تأثیر می گذارد.
یکی از صداهای پیشرو در این جنبش هانا ویلیامز، یک خالق محتوای فضای مجازی ۲۶ ساله از ویرجینیا است که در آوریل ۲۰۲۲ در تیک تاک جنبشی راه اندازی کرد که در آن از غریبهها در سراسر کشور میپرسد که چقدر پول میگیرند. ساختن ویدئوهای او با مصاحبههای کوتاه و پرجنبوجوشی که معلمان، پرستاران، تحلیلگران دادهها و کارمندان دولتی را نشان میدهد، به دست دهها میلیون نفر رسیده است و همگی حقوقشان را آشکار میکنند. ویدیوهای اخیر نشان میدهد که یک مدیر برنامه ها سالانه ۸۰هزار دلار درآمد دارد. مترجم ۴۳هزار دلار،، یک استاد آمار کالج ۷۰هزار دلار درآمد دارد. یک مهندس نرم افزار با درآمد ۱۹۱هزار دلار؛ یک پرستار بیهوشی با درآمد ۲۸۰هزار دلار؛ و یک فروشنده آب آشامیدنی در بیرون از کاخ سفید پاسخ داد ۳۰۰۰ تا ۴۰۰۰ دلار در هفته درآمد دارد.
اما افراد همیشه از فهمیدن حقوق دیگران راضی نخواهند بود. ویلیامز به نشریه تایم گفت: «خشم زیادی در مورد اینکه آیا مردم شایستگی کسب درآمدشان را دارند یا نه و اینکه باید ثروت به خوبی توزیع شود، وجود دارد. من نظرات زیادی را میبینم که میپرسند چرا ما به معلمان ۴۰ تا ۵۰ هزار دلار میپردازیم، اما به مهندسان نرم افزار ۶۰۰ هزار دلار و مدیران اجرایی حتی بیشتر از آن پرداخت میکنیم.
ویلیامز میگوید، شکافهای دستمزد در میان زنان و رنگینپوستان نیز قابلتوجه است . به عنوان یکی دیگر از منابع ناامیدی بین افراد، نظرسنجی جدید مرکز تحقیقات پیو که در ۱ مارس منتشر شد، نشان داد که زنان به طور متوسط ۸۲ درصد از درآمد مردان را به دست میآورند، این مشابه همان شکاف دستمزدی است که در سال ۲۰۰۲ وجود داشت.
در کمتر از یک سال از راهاندازی این جنبش، ویلیامز حدود ۲ میلیون دنبال کننده در رسانههای اجتماعی جمع آوری کرده است و به لطف معاملات برند و مشارکت با شرکتهایی مانند Indeed، این پلتفرم جستجوی کار، در آستانه رسیدن به یک میلیون دلار درآمد است. موفقیت برند او باعث شده است که سایر کاربران رسانههای اجتماعی داستانهای خود را در مورد غرامت و پرداخت به اشتراک بگذارند. هزاران نفر در Reddit میزان دستمزد ماههای اخیر خود را پست کردهاند.
چند نمونه از این موضوعات در Reddit به این شرحاند: یک شاگرد ۲۳ ساله در یک شرکت خدماتی سال گذشته ۱۳۵هزار دلار شامل اضافه کاری در واشنگتن دی سی به دست آورد. یک معلم مدرسه دولتی با ۱۸ سال تجربه درآمد ۸۷هزار دلاری در پورتلند، اورگان داشت. یک حرفه ای ۳۵ ساله در شبکه های اجتماعی در اوکلاهما سیتی ۶۵هزار دلار درآمد دارد. یک وام دهنده تجاری در یک بانک با درآمد ۲۵۵هزار دلار با ۱۰ سال تجربه در شیکاگو زندگی میکند و یک مدیر برنامهنویسی ۴۷ ساله با درآمد ۱۸۸هزار دلار در شارلوت، نیوجرسی است.
یکی از کاربران در پاسخ به برخی از دستمزدهای شش رقمی چنین پست کرد: «اکنون میدانیم چه کسی آن خانههای چند میلیون دلاری را میخرد». او میگوید: «به نظرم به خاطر پیدا کردن چنین کاری آنها را تحسین میکنم، اما این نوع درآمد به عنوان درآمدی «عادی» به نظر من ناپسند است. جای تعجب نیست که ما در ایالات متحده چنین نابرابری و [هزینه زندگی] دیوانهواری داریم.»
یکی دیگر از کاربران اظهار داشت: «فقط افرادی که درآمد بالایی دارند میخواهند درآمدشان را در پستها اعلام کنند، این را به خاطر بسپارید.
نحوه استفاده از شفافیت پرداخت برای افزایش حقوق
ویلیامز میگوید بحث آزاد حقوق در میان همسالان - یا حتی غریبهها - ابزار قدرتمندی برای مبارزه با نابرابری حقوق است. این کار نه تنها به عنوان یک هدف نوع دوستانه عمل میکند، بلکه کارکنان در یک حرفه را در موقعیت بهتری در طول مذاکرات حقوق و دستمزد قرار میدهد. همچنین میتواند به ما کمک کند درک کنیم که کارکنان عادی آمریکایی در چه وضعیت اقتصادی قرار دارند.
ویلیامز میگوید: «ما صحبتهای زیادی درباره هزینه زندگی میشنویم. "من به نکتهای اشاره میکنم که از افراد در مورد تناسب هزینه زندگی با حقوقشان میپرسم. آیا نسبتاً احساس می کنید هزینههایتان جبران میشود؟ آیا میتوانید زندگی خود را تامین کنید یا هزینههایتان را با چک مدتدار پرداخت کنید؟ تعداد زیادی از افراد هستند که به ما میگویند حقوق و دستمزدشان را مستقیماً پرداخت میکنند.»
ویلیامز که شغل روزانه خود را به عنوان تحلیلگر داده با درآمد ۱۱۵۰۰۰ دلاری رها کرد تا به یک تولیدکننده محتوای تمام وقت تبدیل شود، میگوید بسیاری از افراد داستانهایی را در مورد تلاش برای پرداخت وامهای دانشجویی یا ناتوانی در یافتن شغل در زمینهای که مدرک دارند به اشتراک می گذارند.
او میگوید: «بسیاری از معلمان را دیدهام که نیروی کار را ترک میکنند تا به کارهای دیگر بروند، زیرا تدریس، کفاف پرداخت صورتحسابها را نمیدهد. این یک روند واقعا غمانگیز است. افرادی که باید در جامعه ما بالاترین حقوق را دریافت کنند، مانند معلمان و مددکاران اجتماعی، که واقعاً بر جوامع ما تأثیر میگذارند و آنها را در مسیر درست هدایت میکنند، گاهی اوقات بدترین دستمزد را دریافت میکنند.
ایالتهای بسیاری از جمله کالیفرنیا، نیویورک و ماساچوست، کارفرمایان را از درخواست ارایه سابقه حقوق از متقاضیان شغلی منع کردهاند و در برخی از صنایع، تشکیل اتحادیه به ابزاری قدرتمند در مبارزه برای دستمزدهای بالاتر تبدیل شده است.
اما گفتن این حرفها بسیار سادهتر از انجام آن است. با این حال، راههایی برای جلب اعتماد در بحث حقوق و دستمزد وجود دارد. ویلیامز به کارکنان پیشنهاد میکند که ابتدا تحقیقات خود را در بازار کار انجام دهند تا ببینند دیگران در همان عنوان شغلی چه میکنند و همچنین هزینه زندگی در آن منطقه را در نظر بگیرند. سپس، آنها نباید از اعلام آن اطلاعات به کارفرمایان بترسند.
ویلیامز میگوید: «هدف من آگاهی دادن به مردم است که میتوانند تحقیقات بازار انجام دهند و بفهمند حقوق چگونه تعیین میشود. زمانی که این فشار شروع شود، شرکتهای آمریکایی چارهای جز ایجاد تغییرات ندارند. هنگامی که در مورد حقوق خود صحبت میکنید، واقعاً میتوانید متوجه شوید که این اختلافات چیست و این واقعیت را اعلام میکنید که گاهی اوقات حقوقها فقط بر اساس آنچه که یک استخدامکننده فکر میکند باید به دست آورید تعیین میشود به جای اینکه تحقیقات بازار باید ملاک عمل باشد.
منبع: TIME
نویسنده: نیک پوپلی
مترجم: شادی آذری حمیدیان