۴ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۲:۲۳

برای بورسی‌ها سوال اصلی این است که در این شرایط نامساعد اقتصادی که باعث تورم بالایی شده است، چرا بورس تهران روند صعودی تورمی جدیدی را شروع نمی‌کند؟

​فردای اقتصاد: چندی پیش مرکز آمار نرخ تورم را برای اولین ماه فصل تابستان منتشر کرد که با افزایش ۴.۶ درصدی سطح قیمت‌ها در یک ماه، نرخ تورم نقطه به نقطه را به ۵۴ درصد رساند که رکوردی ۲۹ ساله به حساب می‌آید. حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی در دو ماه گذشته باعث شد افزایش قیمت‌ها این بار به طور مشخصی سبد خانوار را هدف قرار دهد و طی دو ماه شاهد جهش سنگین تورم در اقتصاد کشور باشیم.

در سمت دیگر وقتی به متغیرهای پولی نیز نگاهی می‌اندازیم، به نظر می‌رسد که چشم‌انداز اقتصادی کشور نیز شرایط سختی را نشان می‌دهد. افزایش ۳.۳ درصدی نقدینگی در یک ماه و عبور آن از مرز ۵هزار همت (هزار میلیارد تومان) از احتمال تداوم این شرایط متورم در ماه‌های باقی مانده خبر می‌دهد.

اما برای بورسی‌ها سوال اصلی این است که در این شرایط نامساعد اقتصادی که باعث تورم بالایی شده است، چرا بورس تهران روند صعودی تورمی جدیدی را شروع نمی‌کند؟

بورس در انتظار چه چیزی زمین‌گیر شده است؟

حقیقت این است بورس تهران دیگر قدرت گذشته را ندارد و شاید انتظار حرکتی همچون سال ۹۹ در شرایط کنونی دور از ذهن باشد. پس از اتفاقات رخ داده در آن سال، چشم بورسی‌ها به خصوص افرادی که بدون پیش‌زمینه تخصصی وارد این بازار شدند ترسیده است و این اعتماد نیز به این زودی‌ها ترمیم نخواهد شد.

از سمت دیگر اما شرایط نیز بر وفق مراد بازار سرمایه نمی‌چرخد. برای مثال ریزشی که اخیر در بازارهای جهانی اتفاق افتاد، کاخ آرزوهای بسیاری از کارشناسان را از بین برد. طی دو سال گذشته اغلب روندهای صعودی که در بورس شکل گرفت، به دلیل افزایش قیمت کامودیتی‌ها در بازارهای جهانی بود که اکنون از سقف‌های خود فاصله معناداری گرفته‌اند و چشم‌انداز آن‌ها نیز همچون قبل باقی نمانده است.

هرچند که گزارش‌های منتشر شده برای فصل بهار شرکت‌ها از وضعیت خوب بسیاری از آن‌ها خبر می‌دهد اما باید در نظر داشت که این صورت‌های مالی برای یک ماه گذشته شرکت‌هاست و اکنون شرایط بسیار متفاوت‌تر از قبل دنبال می‌شود. در بازار سرمایه مرسوم است که شما همیشه آینده یک شرکت را می‌خرید نه چیزی که قبلا بوده. البته منظور از این مطلب عدم ارزندگی سهام نیست بلکه بسیاری از نمادهای بازار این روزها از ارزندگی بالایی برخوردارند اما باید قبول کرد که نبود آینده شفاف و قابل پیش‌بینی، معامله‌گران را محتاط کرده است.

دولت به دنبال کنترل تورم می‌رود

اگر به اقدامات دولت و بانک مرکزی در چند ماه گذشته نگاهی بیاندازیم، مشخص است که دولت به دنبال راهی سریع برای کنترل تورم می‌گردد مخصوصا بعد از حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی که تلاطمات اقتصادی را حداقل در کوتاه مدت بیشتر کرد.

تلاش دولت برای تداوم قیمت‌گذاری دستوری در بسیاری از صنایع در همین راستا انجام می‌شود زیرا در کوتاه‌مدت راهی به جز این مورد را نتوانسته است در پیش بگیرد. توهم کنترل قیمت‌ها در اقتصاد متورمی در ایران شاید در کوتاه مدت کمی از تب و تاب افزایش‌ها را بخواباند اما در بلندمدت تبعات بسیار سخت‌تری را به همراه خواهد داشت.

در این مورد می‌توان به صنعت خودروسازی، صنعت لاستیک، شوینده و... اشاره کرد که عدم مجوز افزایش قیمت به شرکت‌ها باعث شد در چند سال گذشته کشور با کمبود بسیاری از محصولات و در نهایت افزایش قیمت آن‌ها در بازار آزاد مواجه شود که نه تنها دولت را به هدف خود نرساند بلکه شرکت‌ها را تا شناسایی زیان و حتی تعدیل نیرو نیز پیش برده است.

سرمایه‌گذاران نگران از احتمال افزایش بهره بانکی

نکته دیگری که این روزها نه تنها بورس بلکه تمامی بازارها را تحت تاثیر خود قرار داده است، افزایش مداوم نرخ بهره بین بانکی است. این نرخ در هفته گذشته به عدد ۲۱.۳۱ درصد رسید که سقف‌های نزدیک به ۲ ساله به حساب می‌آید. این موضوع نشان می‌دهد که بسیاری از بانک‌های کشور همچنان با کمبود نقدینگی دست و پنجه نر می‌کنند و احتمال زیادی وجود دارد که با چراغ سبز بانک مرکزی، این بانک‌ها یک جنگ تمام عیار را برای جذب سرمایه‌های مردم با نرخ‌های بهره جذاب شروع کنند.

تاثیر این موضوع را هم‌اکنون در بسیاری از کشورهای توسعه یافته همچون آمریکا مشاهده می‌کنیم. رشد تورم در این کشور فدرال رزرو را مجبور به افزایش نرخ بهره (فعلا ۱.۷۵ درصد) کرد که تاثیر آن در بازارهای سرمایه و همچنین بازارهای کالایی کاملا مشهود است.

روزهای خوش‌ بورس برمی‌گردد؟

با تمام این تفاسیر به نظر می‌رسد که تورم بر اقتصاد کشور حکمرانی می‌کند و تلاش‌های دولت و بانک مرکزی برای کنترل آن بی‌تاثیر بوده است. حتی اگر اقدامات جدی‌تری در این زمینه صورت بگیرد (همچون افزایش نرخ بهره بانکی)، نهایتا بتواند برای مدتی این تلاطمات ایجاد شده را آرام کند زیرا مشکلات اصلی اقتصاد متورم کشور دقیقا از همین محل شروع شده‌اند. تاثیرات بلندمدت افزایش نرخ بهره علاوه بر سرکوب تولید و بازار کار، تورم را در بلندمدت شدت می‌بخشد و نباید به جز یک درمان موقت به آن نگاه کرد.

از سمت دیگر مشکلات دولت در تامین کسری بودجه در کنار تداوم تحریم‌ها که باعث عدم توانایی در فروش نفت، صادرات محصولات، بازگشت پول‌های بلوکه شده و... شده است، چشم‌انداز روشنی را در کنترل تورم مخابره نمی‌کند و برای دستیابی به این مهم، نیاز به اقدامات جدی‌تری احساس می‌شود.

بنابراین به نظر می‌رسد که بورس تهران نیز دیر یا زود بر قطار صعودی قیمت‌ها سوار خواهد شد. البته به طور تجربی، معمولا بازار سرمایه با یک تاخیر زمانی نسبت به دیگر بازارها به تورم واکنش نشان خواهد داد و به نظر می‌رسد که تا آن زمان فاصله زیادی باقی نمانده باشد.