۲۸ فروردین ۱۴۰۲ - ۰۹:۵۶

روزنامه جمهوری اسلامی نوشت: روش جمهوری اسلامی ایران، روشن‌ترین نمونه سیاست غیرشفاف در قبال طالبان و در عین حال امتیاز دادن‌های پیاپی به آنهاست.

روزنامه جمهوری اسلامی: با اینکه مقامات نظام جمهوری اسلامی ایران رسماً اعلام کرده‌اند فقط دولتی را در افغانستان به رسمیت خواهند شناخت که براساس انتخابات، آراء مردم، همه‌شمول، دربرگیرنده اقوام و پیروان مذاهب باشد، وزارت امور خارجه کشورمان، سفارت افغانسان را در اختیار طالبان قرار داده، راه را برای فعالیت‌های این‌ گروه در ایران بازگذاشته، در بالاترین سطح واقعی و البته ظاهراً در سطحی پائین‌تر نمایندگی‌های سیاسی و سفارت خود در افغانستان را فعال کرده است. در زمینه رفتار طالبان با زنان و دختران به ویژه تحصیل آنان نیز سخنانی از بعضی مسئولان ایرانی نقل شده که اگر واقعاً این سخنان را گفته باشند، موجب تأسف شدید است.

وضعیت زنان در افغانستان بقدری تأسفبار است که تأمل در بعضی بخش‌های آن می‌تواند عمق فاجعه را نشان دهد. در اثر سیاست ارتجاعی حکومت خودخوانده طالبان در زمینه تحصیل دختران و تدریس معلمان زن در مدارس، بیش از ۵۰ هزار معلم زن بی‌کار شده‌اند.

طالبان، آماری از تعداد معلمان زن در این کشور نمی‌دهد ولی طبق اطلاعاتی که از آخرین آمار اعلام شده در دولت جمهوری افغانستان قبل از سلطه طالبان بر این کشور در دست است، ۱۷۰ هزار معلم در مدارس مشغول تدریس بوده‌اند که ۳۳ درصد آنها را زنان تشکیل می‌دادند. در نتیجه ممانعت از تحصیل دختران و تدریس زنان، بسیاری از معلمان زن راه‌های مختلفی را برای تأمین هزینه‌های زندگی خود در پیش گرفته‌اند که فروش تخم‌مرغ، نان، تولیدات خانگی و حتی واکس زدن کفش‌ها و گدائی از جمله این راه‌ها می‌باشند. فروش فرزندان به ویژه دختران خردسال نیز از جمله راه‌های تأمین معاش برای خانواده‌های فقیر افغانستان است که گزارش‌های زیادی در این زمینه در رسانه‌های بین‌المللی منتشر شده است. بسیاری از مردم افغانستان به ویژه کودکان و پیرمردان و پیرزنان نیز در اثر گرسنگی، سوء‌تغذیه و سرما در طول نزدیک دو سال گذشته که از سلطه طالبان بر این کشور می‌گذرد، جان داده‌اند. تحمل دولتی با این ویژگی‌ها برای مردم افغانستان، طاقت‌فرساست و آنها هر لحظه در انتظار روشن شدن تکلیف این حکومت خودخوانده هستند.

تبدیل شدن افغانستان به کانون تروریسم و خطری که تمام منطقه به ویژه کشورهای همسایه را تهدید می‌کند، واقعیت تلخی است که مقامات مسئول این کشورها بارها آن را به زبان آورده‌اند. جمهوری اسلامی ایران به دلایل مختلف از این تهدید سهم بیشتری دارد. علاوه بر این، خودداری طالبان از دادن حقابه هیرمند به ایران، ستیز با زبان فارسی، حذف فقه جعفری از قانون اساسی، فشارهای همه‌جانبه بر شیعیان و درگیری‌های متعدد مسلحانه با نیروهای مرزی ایرانی و... از موارد مشخصی هستند که بی‌اعتنائی طالبان به تعهداتش در قبال ملت ایران را به اثبات می‌رسانند.

بعد از استقرار عناصر طالبان در سفارت و نمایندگی افغانستان، معلوم نیست این عناصر علاوه بر کارهای رسمی، چه اقداماتی در زمینه‌های امنیتی مورد نظر طالبان انجام می‌دهند و آیا نظارتی بر این اقدامات وجود دارد یا نه؟ هشدارهای امنیتی صاحبنظران در این زمینه را باید بسیار جدی دانست. کارنامه طالبان نشان می‌دهد این گروه بهیچوجه قابل اعتماد نیست و مسئولان نظام جمهوری اسلامی و کشورهای همسایه باید تا دیرتر نشده در سیاست خود نسبت به این گروه تجدید نظر اساسی نمایند. بی‌عملی در برابر طالبان، برای آینده منطقه خطرناک است.