جماران به نقل از فارن پالیسی:
۱. این روزها، سخن از دلارزدایی جان می گیرد. ماه گذشته، آلکساندر باباکوف، معاون رییس دومای دولتی روسیه در دهلی نو گفت که روسیه اکنون پرچمدار ایجاد یک ارز تازه است که قرار است برای تجارت فرامرزی توسط کشورهای عضو بریکس یعنی برزیل، روسیه، هندوستان، چین و آفریقای جنوبی مورد استفاده قرار گیرد.
چند هفته بعد، لولا داسیلوا رییس جمهوری برزیل هم در چین گفت: "هر شب از خودم می پرسم که چرا باید کشورها، تجارت خود را بر پایه دلار انجام دهند؟"
۲. این تحولات، گزاره کنونی را زیر سوال می برد که می گوید حاکمیت دلار پایدار خواهد بود چرا که تنها پول تک چشم در میان ارزهای کور رقیب همچون یورو، ین و یوآن است.
به تعبیر یک اقتصاددان "اروپا یک موزه است، ژاپن یک خانه سالمندان و چین هم یک زندان." این تعبیر نادرستی نیست اما ارزی که توسط بریکس منتشر شود، متفاوت خواهد بود.
این ارز تازه، به مثابه اتحاد ناراضیان کنونی و آینده ای خواهد بود که حجم کلی تولید ناخالص داخلی شان هم اکنون نه تنها هژمون غالب یعنی ایالات متحده را پشت سر می گذارد بلکه از کل تولید ناخالص داخلی جی هفت هم فراتر می رود.
۳. اینکه دولت های خارجی می خواهند که خود را از اتکا به دلار آمریکا رها سازند، به هیچ وجه یک ماجرای تازه نیست.
گفتگو در پایتخت های خارجی درباره تمایلشان به پایان دادن به سلطه دلار، از دهه ۱۹۶۰ به تیتر روزنامه ها تبدیل می شده است. اما تا امروز، این حرفها با عمل فاصله داشته اند.
با یک مقیاس، دلار اکنون در ۸۴.۳ درصد از تجارت خارجی جهان به کار می رود حال آنکه یوآن چین تنها سهمی ۴.۵ درصدی در این زمینه دارد.
همچنین اعتیاد کرملین به دروغ بi عنوان ابزار حکومتداری هم زمینه بدگمانی به هرچه که روس ها بگویند را فراهم می کند. این است که روشن نیست دیگر کشورهای عضو بریکس، تا چه اندازه با آنچه باباکوف می گوید، همراه باشند.
۴. با این همه، دستکم برپایه شاخص های اقتصادی، چشم انداز موفقیت ارزی که توسط بریکس صادر شود، یک پدیده تازه است.
طرح های اولیه آن هرچه که باشند و هرچقدر هم پرسش های بی پاسخ عملی آن فراوان باشند، چنین ارزی واقعا می تواند دلار آمریکا را از جایگاه ارز ذخیره اعضای بریکس، کنار بزند.
برخلاف نامزدهای رقیبی که در گذشته پیشنهاد شده اند، همچون یوآن دیجیتال، این ارز فرضی عملا از درونمایه و پتانسیل جایگزینی یا دست کم تزلزل جایگاه دلار بعنوان ارز مسلط جهانی، برخوردار است.
۵. فرض کنید که این ارز فرضی را "بریک" بنامیم. اگر گروه بریکس، تنها از بریک برای تجارت بین المللی استفاده کند، مانعی را از میان بر می دارد که تاکنون تلاشهایشان برای فرار از سلطه دلار را خفه کرده است.
آن تلاش ها اغلب به شکل توافق های دوجانبه برای انجام تجارت دوجانبه برپایه ارزهای غیردلاری همچون یوآن انجام می شد که اکنون ارز مورد استفاده در تجارت میان چین و روسیه است.
۶. روسیه نمیخواهد که تکمله واردات خود را از چین تأمین کند. بنابراین تمایل دارد که پس از انجام تراکنش های دوجانبه، درآمدهای خود را در داراییهای دلاری سرمایهگذاری یا اصطلاحا پارک کند تا بتواند تکمله واردات خود را از سایر نقاط جهان، که هنوز از دلار برای تجارت استفاده میکنند، تأمین کند.
اگر چین و روسیه هرکدام، تنها از بریک برای تجارت استفاده کنند، روسیه هیچ نیازی به پارک کردن درآمد تجارت دوجانبه خود به دلار نخواهد داشت.
انتهای داستان، روسیه برای خرید بقیه اقلام وارداتی خود، از بریک استفاده می کند و نه دلار که این روند، سرانجام به دلارزدایی می انجامد.
۷. آیا واقع بینانه است که تصور کنیم کشورهای گروه بریکس، تنها از بریک برای تجارت استفاده کنند؟ آری.
در آغاز، آنها می توانند کل صورتحساب های وارداتی خود را خودشان تامین مالی کنند. در سال ۲۰۲۲، سرجمع، گروه بریکس یک مازاد تجاری- که همچنین بعنوان موازنه مازاد پرداخت ها هم شناخته می شود- ۳۸۷ میلیارد دلاری داشت که این البته بیشتر مدیون چین بود.
بریکس همچنین در آستانه کسب سطحی از خودکفایی در تجارت بین الملل بود که از دیگر اتحادیه های ارزی جهان فراتر رفت.
از آنجا که یک اتحاد ارزی بریکس- برخلاف هر نمونه پیشین- در میان کشورهایی رواج نمی یابد که که مرزهای مشترک داشته باشند، اعضایش احتمالا قادر خواهند بود که گستره وسیعتری از کالاها را نسبت به هرگونه اتحادیه پولی دیگری تولید کنند.
هنر تنوع جغرافیایی این است که زمینه سطحی از خودکفایی را فراهم می آورد که دستابی به آن در اتحادیه های ارزی دیگری که با تمرکز جغرافیایی تعریف می شوند، کار دشواری است. برای مثال منطقه یورو در سال ۲۰۲۲، یک کسری تراز تجاری ۴۷۶ میلیارد یورویی داشت.
۸. اما حتی الزامی نیست که کشورهای گروه بریکس، تنها میان خود به تجارت بپردازند. از آنجا که هر عضوی از گروه بریکس، یک سنگین وزن اقتصادی در منطقه خود است، کشورهای اطراف جهان احتمالا مایل به تجارت با ارز بریک خواهند بود.
اگر تایلند احساس کند که مجبور به استفاده از بریک برای تجارت با چین است، واردکنندگان برزیلی هم می توانند میگوی صادراتی تایلندی ها را خریداری کنند و آن را در منوی برزیل نگه دارند. کالاهایی که در یک کشور تولید می شوند، همچنین می توانند محدودیت های تجاری میان دو کشور را با صادرات و سپس صادرات مجدد به کشور سوم، دور بزنند.
این روند اغلب پیامد محدودیت های تجاری تازه، همچون تعرفه ها، است. اگر ایالات متحده تجارت دوجانبه با چین را، به جای تجارت با بریک، بایکوت کند، کودکان آمریکایی می توانند همچنان با اسباب بازی های چینی که به کشورهایی چون ویتنام صادر و سپس به آمریکا صادر می شوند، بازی کنند.
درباره نویسنده: جوزف سولیوان Joseph W. Sullivan، مشاور ارشد گروه لیندسی Lindsey Group و مشاور ویژه پیشین و اقتصاددان عضو شورای مشاوران اقتصادی کاخ سفید در دوره ترامپ بود.