۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ - ۱۱:۳۰

سید عطاءالله مهاجرانی در اعتماد نوشت:بعد از انتخابات روز شنبه ۲۴ اردیبهشت (۱۴ ماه مه)، اردوغان گرچه نتوانست اکثریت آرا را کسب کند و در دور نخست پیروز شود، اما همه قراین نشان می‌دهد که در دور دوم انتخابات در هفتم خرداد (۲۸ ماه مه)، احتمال پیروزی او از رقیبش نه تنها کمتر نیست، بلکه بیشتر است.

اعتماد: سخنان او بعد از انتخابات، نشانه اعتماد به نفس بیشتری است. نکته مهمی که در سخنان اردوغان دیده می‌شود، تصویر ترکیه‌ای است که با همه دنیا دوست است و با همه رهبران جهان ارتباط دارد و در همه جای جهان به دنبال منافع ترکیه و رفاه ملت ترکیه است،

بدیهی است که این سخن با کارنامه اردوغان و ترکیه در سوریه و عراق مباینت آشکار دارد، اما هم‌اکنون که هر دو پروژه تجزیه سوریه و عراق به شکست انجامید، بدیهی است که اردوغان هم با رویکرد و ادبیات جدیدی سخن بگوید.

اردوغان چگونه با رویکردی سنجیده ترکیه را به جایگاهی با اهمیت در اقتصاد و سیاست جهان رسانیده است؟ به عنوان نمونه، در جنگ روسیه و اوکراین، با موضع سنجیده توانست منافع کشور و ملت ترکیه را تامین کند. می‌دانیم که روسیه و اوکراین بزرگ‌ترین تولیدکنندگان گندم جهان هستند. به لحاظ کیفیت گندم نیز به دلیل حاصلخیزترین و مرغوب‌ترین اراضی کشاورزی، همان «چرنوزیوم» یا خاک سیاه، کیفیت گندم این دو کشور متفاوت است. جنگ روسیه و اوکراین موجب شد که اختلال در صادرات گندم پیش‌ آید. تحریم‌های روسیه از سوی امریکا و غرب هم مزید علت شد. در این میان ترکیه، با استفاده از موقعیت جغرافیایی-سیاسی بسیار مناسب، همکاری با سازمان ملل و روسیه و اوکراین وارد صحنه شد تا ابتکار صادرات گندم روسیه و اوکراین را در دست بگیرد. سیاستی که به «ابتکار صادرات غلات از دریای سیاه» مشهور شد. در واقع ترکیه بر نقطه‌ای دست گذاشت و در صحنه‌ای وارد شد که نقطه تلاقی منفعت همگان یعنی روسیه و اوکراین و اروپا بود.

این ابتکار ترکیه اخیرا برای دو ماه دیگر نیز تمدید شده است. وقتی کشتی‌های ترکیه به بنادر اوکراین می‌روند، ترکیه با روسیه هماهنگ می‌کند که کشتی‌ها ایمن باشند و هدف حمله ارتش روسیه قرار نگیرند. از سوی دیگر در صادرات غلات روسیه به اروپا و آفریقا نیز ترکیه نقش بازی می‌کند. این رویکرد، یعنی استراتژی مبتنی بر صلح و کسب منافع حداکثری برای ترکیه، در بیست سال گذشته، چهره اقتصادی، صنعتی و کشاورزی و خدماتی و سیاسی ترکیه را به کلی دگرگون کرده است. در یک کلام اردوغان توانسته اقتصاد ترکیه را در دو دهه تقریبا سه برابر کند. استانبول را به یکی از پررونق‌ترین و زیباترین شهرهای جهان تبدیل کند. جذب سرمایه خارجی به ارقام مهم و تعیین‌کننده‌ای در اقتصاد ترکیه رسیده است. از سال ۱۹۷۳ تا ۲۰۰۲، مجموعه جذب سرمایه خارجی در ترکیه ۱۵ میلیارد دلار و از ۲۰۰۳ تاکنون، تقریبا بیش از ۳۰۰ میلیارد دلار بوده است! این سرمایه در صنعت ساختمان، انرژی و خدمات، رسانه و... صرف شده است. تعداد شرکت‌ها با سرمایه خارجی در سال ۲۰۰۲، یعنی ابتدای دوره اردوغان ۵۶۰۰ شرکت بوده است، اکنون بیش از صد هزار شرکت با سرمایه خارجی در ترکیه فعالند که چندین هزار شرکت ایرانی هستند! شرکت‌های ایرانی و اخیرا شرکت‌هایی که در حوزه علوم و تکنولوژی جدید فعالیت می‌کنند، با تشویق و تدارک و برنامه‌ریزی به ترکیه جذب می‌شوند. واحدهای صنعتی بخش خصوصی در ایران، با سرمایه‌گذاری بخش خصوصی ترکیه، به رونق اقتصاد ترکیه کمک می‌کنند.
به عنوان نمونه دوستی از کارخانه‌ای نساجی در مشهد سخن می‌گفت که تمام تولیدش را یک شرکت ترک برای تولید پرده می‌خرد، در ترکیه محصول را اندکی تغییر می‌دهد و بعد به عنوان تولید ترکیه صادر می‌شود. در واقع انرژی ارزان و مزد ارزان نسبت به ترکیه، ارزش افزوده قابل توجهی برای شرکت ترک که جهان را می‌شناسد و راه و رسم صادرات را می‌داند و مشکلات بانکی و بیمه شرکت‌های ایرانی را ندارد، موجب سود قابل توجه می‌شود. دو دهه پیش یکی از مقامات که به ژاپن رفته بود، گفت: «ما می‌خواهیم ژاپن اسلامی بشویم!» بسیار خوب نشدیم، ترکیه را دریابیم!