فردای اقتصاد: مخالفان ایرانی واکسن جهانی تورم همواره ادعا میکنند که تورم ایران ماهیتی متفاوت از تورم جهان دارد و با واکسن جهانی قابل درمان نیست. اما بازگشت غول تورم به جهان پیشرفته نشان داد که حتی اگر تورم ایران ماهیتی متفاوتی از تورم جهان داشته باشد تورم جهانی ماهیت متفاوتی از تورم ایران ندارد!
اما ماجرا چیست؟ دو سال پیش که تورم جهانی در پایان یک روند تاریخی ۴۰ ساله از اعداد دو رقمی به کوچکترین عدد تک رقمی یعنی زیر ۲ درصد رسید تصور جهان این شد که میتوان مرگ اژدهای تورم را اعلام کرد چرا که این اژدها دیگر هیچوقت بیدار نخواهد شد. با همین تصور، بانکهای مرکزی از ابتدای پاندمی کرونا در اکثر کشورهای پیشرفته احکام ممنوعه پولی را کنار گذاشتند و به پولپاشیهایی روی آوردند که فقط در سالهای ماقبل مهار تورم رایج بود؛ اگرچه این روشها در کشورهای معدودی همچون ایران هیچوقت منسوخ نشد و به همین دلیل هم این کشورها هیچوقت از شر تورم رها نشدند.
بر همین اساس برای ناظران مستقل اقتصادی جای هیچ تردیدی نبود که انجام احکام ممنوعه پولی باعث خواهد شد که اژدهای خفته تورم دوباره بیدار شود و اکونومیست به عنوان دیدهبان اصلی سیاستهای اقتصادی، انفجار موقتی تورم در آینده نزدیک را پیشبینی کرد.
هشدار اکونومیست درباره بازگشت تورم
بیست ماه پیش، در اوج رکود ناشی از کرونا که کمتر کسی دغدغه تورم داشت، اکونومیست نسبت به احتمال بازگشت دوره افزایش قیمتها هشدار داد. «اقتصاددانان دوست دارند مخالفت کنند، اما قریب به اتفاق آنها به شما میگویند که تورم مرده است»، این جمله آغازین سرمقاله اکونومیست با عنوان «آیا تورم برمیگردد؟» است. این نشریه معتبر اقتصادی مینویسد نبود تورم برای چند دهه سیاستمداران، سیاستگذاران و معاملهگران بازارها را بدعادت کرده است. همین کافی است که بانکهای مرکزی نرخهای بهره را نزدیک صفر برسانند و کوهی از اوراق دولتی را خریداری کنند؛ همزمان دولتها سخاوتمندانه مخارج بودجه را افزایش دهند و میزان بدهی دولتها به ۱۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی (GDP) برسانند؛ و در سمت دیگر، بورسها در شرایطی که صدها هزار نفر در بیمارستان بستری هستند هر روز برای رکوردی تازه در مسیر صعودی جشن بگیرند.
سه علامت مهم درباره احتمال بازگشت تورم توسط اکونومیست هشدار داده میشد. بر خلاف دوره پس از بحران ۲۰۰۷-۲۰۰۸ که بانکها با وجود رشد نقدینگی در ارائه وامها محدود شده بودند، در ایام پولپاشی کرونایی، وامدهی بدون قید و شرط توسط بانکداران انجام میشد. بنابراین، مردمانی که در خانهها به دلیل قرنطینه حبس شده بودند، به محض ورود آزادانه به جامعه شوکی بر قیمتها وارد خواهند کرد.
دومین نشانه آن بود که برخی ضربهگیرهای تورم دیگر کار نمیکنند؛ مانند جمعیتی که رو به پیری است و نیروی کار رو به کاهش دارد و همچنین، پدیده جهانی شدن که با تقویت کارآمدی بازارها به افت تورم کمک میکرد روند معکوس گرفته بود. (در ایران نیز میتوان پدیده عبور از پنجره جمعیتی دهه شصت و حرکت به سمت پیری جمعیت و همچنین تحریمها و جدایی از بازار جهانی را قابل قیاس دانست).
سازشکاری سیاسیون و سیاستگذاران نیز سومین عامل است. فدرال رزرو میگفت که اگر تورم از ۲ درصد هدف سالهای قبل بالاتر رود ایرادی ندارد؛ همین وضعیت در بانکهای مرکزی اروپا نیز دیده میشد. علاقه بیش از پیش سیاستمداران برای تامین نیازهای مردمی، کسری بودجههای بزرگ را پدید آورد.
روایت آماری از تحولات تورمی
نتیجه بیتوجهی به این هشدارها اکنون همه را غافلگیر کرده و پس از چهل سال کشورهای توسعهیافته را با تورم دورقمی مواجه کرده است. تقریبا از دهه ۱۹۸۰ که واکسن تورم توسط پیشگامان اقتصادی در آمریکا و انگلیس کشف شد، تورم کشورهای پیشرفته (OECD) در محدوده تکرقمی نوسان میکرد و این اواخر در محدوده هدف ۲ درصدی نوسان میکرد. حال اما، تورم به بحران بزرگی برای اقتصادهای جهان تبدیل شده و به طور متوسط تورم این کشورها به بیش از ۱۰ درصد در ماه ژوئن رسیده است.
در تصویری دیگر، از ۲۷ عضو اتحادیه اروپا ۱۶ کشور تورم دورقمی را تجربه میکنند؛ این در حالی است که از سال ۲۰۰۹ به این سو، حتی یک کشور در این ناحیه نیز تورم دورقمی نداشتند (نمودار زیر). البته مشکلات سمت عرضه مانند اختلالات زنجیره تولید به واسطه کرونا و بالا رفتن قیمت انرژی پس از جنگ اوکراین این پدیده را تشدید کرده است. اما بنا به شواهد آماری مختلف، اینها نمیتوانند توضیحدهنده تورم فراگیر در اقتصادهای پیشرفته جهان باشند و زنگ خطر پولپاشی در اقتصاد دنیا به صدا درآمده است.
درس ۴۰ ساله مقابله با شیطان تورم
هرچند در مقاله اکونومیست، فدرال رزرو به عنوان یکی از متهمان بیتوجهی به تورم در ایام کرونا معرفی شده بود، اما این سیاستگذار آمریکایی وقتی متوجه خطای تصمیمگیری خود شد بلافاصله با تمام قوا به کنترل تورم پرداخت. نتیجه این اقدام سریع، دستیابی به تورم ماهانه صفر درصدی در ماه گذشته بود. اما مهمتر از آن، سخنرانی جرومی پاول، رئیس فدرال رزرو در نشست سالانه جکسون هول به عنوان مهمترین جلسه سیاستگذاران پولی جهان بود.
«ثبات قیمتها وظیفه اصلی فدرال رزرو و البته زیربنای شکوفایی اقتصاد ما است. بدون پایداری قیمتها، اقتصاد برای هیچکس کار نمیکند»، این شاید مهمترین بخش از سخنرانی جی پاول در نشست جکسون هول بود که بر خلاف سابق کاملا موجز و صریح فقط در ۸ دقیقه پایان یافت.
پاول تاکید کرد که از «تمام ابزارهایمان با تمام قوا» استفاده میکنیم تا تورم کنترل شود. با وجود آنکه فدرال رزرو در چهار جلسه اخیر نرخ بهره را با شتابی کمسابقه افزایش داده، وی تاکید کرد «هیچ جایی برای پایان یا توقف» افزایش نرخهای بهره وجود ندارد. به گفته پاول «اگرچه نرخ بهره بالا باعث کاهش سرعت رشد اقتصادی و بازار کار میشود و در نتیجه به خانوارها و کسبوکارها آسیب میزند؛ اما اینها هزینههای ناخواسته کاهش تورم است. اما اگر نتوانیم ثبات قیمتها را برگردانیم، درد بسیار بزرگتری به همه وارد خواهد شد».
رئیس فدرال رزرو گفت: «۴۰ سال قبل، وقتی تورم بالا رفت به فدرال رزرو سه درس مهم داد؛ اول آنکه بانکهای مرکزی مسئول مهار تورم هستند، دوم اینکه انتظارات تورمی بسیار مهماند و سوم آنکه ما باید نسبت به دو مورد اول تا پایان انجام مسئولیتمان پایبند باشیم».
تبخیر ۷۸ میلیارد دلار با یک سخنرانی ۸ دقیقهای
همین سخنرانی ۸ دقیقهای کافی بود تا به گزارش بلومبرگ، ۷۸ میلیارد دلار از دارایی ثروتمندان آمریکایی دود شود. ایلان ماسک، مدیر عامل تسلا ۵.۵ میلیارد دلار ضرر کرد؛ جف بزوس، موسس آمازون ۶.۸ میلیارد دلار از دست داد و بیل گیتس و وارن بافت مجموعا با افت قیمت سهامشان نزدیک ۵ میلیارد دلار از دست دادند.
البته روند مبارزه با تورم از مدتها پیش آغاز شده و ۵۰۰ فرد ثروتمند جهان در ۶ ماه ابتدایی سال حدود ۱۴۰۰ میلیارد دلار از داراییشان کم شده است. این بزرگترین کاهش ۶ ماهه دارایی ثروتمندان در طول تاریخ جهان است. تصویر عملکرد بازارها نسبت به اوج هفت روزه خود (نمودار زیر) به خوبی این وضعیت را نشان میدهد که برای مبارزه با تورم، از هیچ هزینهای ابایی ندارند.
عبرتهای مهم برای ایران
بیدار شدن غول تورم در جهان پیشرفته و سپس نحوه مواجهه با آن سه درس بسیار مهم برای ایرانیان دارد. اولا، فرقی نمیکند فرهنگ و خاک ایران باشد یا اروپا و آمریکا، قواعد اقتصادی همه جا یکسان عمل میکنند. بنابراین، سیاستگذاران باید هدف را مهار تورم بگذارند و نه آنکه منفعلانه اجازه دهند تلاطمهای اقتصادی، قیمتها را با خود بالا و پایین ببرد. سیاست هدفگذاری تورمی که نیازمند استقلال بانک مرکزی است اولین گام برای نیل به این ماموریت است. در اقتصاد کشورمان، همواره به بهانه رشد اقتصادی مقابله با تورم را در رتبه دوم اهمیت گذاشتهایم؛ بر این اساس، هر گاه درآمدهای نفتی بالا رفته تورم از مسیر ارزپاشی پایین آمده و با قطع این درآمدها، تورم در جایگاهی منفعلانه صعودی شده است. حال آنکه اگر سیاستگذار به صورت فعالانه به کنترل تورم بپردازد، متناسب با تغییر درآمدهای ارزی و سایر شوکها میتوان ثبات را در اقتصاد ایجاد کرد. پس درس اول در یک جمله «ثبات قیمت، نیاز اصلی خوب کار کردن اقتصاد برای همه است».
در همین رابطه بخوانید: مانع سیاسی واکسن اقتصادی
عبرت دوم آن است که برای مبارزه با تورم با هیچ کس تعارف نمیشود. در شرایطی که تورمخواران در بازارهای سفتهبازی همواره به دنبال حفظ تلاطم قیمتها در ایران هستند، مشاهده میشود در اقتصادهای بزرگ دنیا، برای مهار تورم حتی با ثروتمندترین افراد جامعه و کارآفرینان بزرگ نیز مصالحهای صورت نمیگیرد. حال آنکه در کشورمان بارها شاهد هستیم برای سیاستهای ضدتورمی هر بار ذینفعان از اصناف و بازارهای مختلف به سرعت تریبونهای غیرکارشناسیشان را فعال میکنند.
آخرین درس نیز به تفکیک ماموریت دولت و بانک مرکزی برمیگردد. هرچند هماهنگی در سیاستها دیده میشود، اما زمانی که پای مهار تورم در میان باشد، این بانک مرکزی است که با استقلال کامل وارد میدان شده و ثبات قیمتها را به ارمغان میآورد. حال آنکه در کشورمان در مواجهه با تلاطم قیمتها همه جبههها فعال میشوند به جز خود بانک مرکزی. یعنی به جای تنظیم سیاستهای پولی، ابتدا قیمتگذاریها در زیربخشهای مختلف دولتی فعال میشود و پس از نتیجه معکوس این اقدامات، بگیر و ببندها فاز تازهای را آغاز میکنند. در این پروژه شکستخورده نیز در نهایت به جای اصلاح سیاست، جای بازیگران عوض میشود تا در نهایت «مرد رویایی مبارزه با تورم» پیدا شود. سریالی تکراری که به جای نمایش هزارباره آن میتوان از واکسن تورم آزموده شده در جهان استفاده کرد.