اگر نسیم نیکلاس طالب، نویسنده کتاب مهم و مشهور قوی سیاه، این روزها روزنامهها و صفحات مجازی فعالان بازار سرمایه ایران و رویکرد مسئولان را میدید احتمالا بخشی از کتاب قوی سیاه تحت عنوان «مرکز پیشبینیهای احساسی در جهان» مجزا برای ایران اختصاص میداد.
هر روز در باب آینده بازار سرمایه پیشبینیهایی ارائه میشود و در بسیاری از این پیشبینیها شاهد مغالطههای بیشمار در کنار رویکرد ذینفعانه صرف هستیم. یعنی تحلیلهایی که در آن به جای صحبت در باب ریسکهای بازار به صورت واقعی و شناسایی این ریسکها همه در حال دادن تنفس مصنوعی به بورس هستند تا شاید فرجی حاصل شود. اما بیایید در باب چرایی وضعیت حاکم و سناریوهای پیش رو صحبت کنیم آن هم در یک بازه مشخص که نسیم طالب همواره بدان اشاره میکند و گرنه گمانهزنی سناریوها بین صفر تا بینهایت حتما درست است اما کمکی به من و شما نمیکند.
آیا بازاری که در دوسال قبل ۶۵۷درصد رشد کرده؛ باید هر سال صعودی باشد؟
پاسخ خوشایند به این سوال برای کسانی که بعد از ۲۰ مرداد ۹۹ وارد شدهاند و همانند یک طرفدار فوتبال با سهمهایشان و تیم محبوبشان برخورد کردهاند، این است که بله چرا که نه! اما در باب ذینفعان حرفهای بازار و برندگان بازار در سال ۱۳۹۹ اینگونه نیست و آنها در دوره تنفس و تجدید قوا هستند، تجدید قوایی مبتنی بر حضور در بازار کالایی، مسکن داخلی و خارجی و البته تا چند ماه قبل بازارهای بینالمللی سهام! آنها لزومی به ورود به بازار در شرایط عدم قطعیتهای کنونی در دوراهی برجام نمیبینند.
آیا تورم ۴۰درصدی امسال باید حتما در بورس جبران شود؟
یکی دیگر از مغالطههای مهم تلقین این دید به عموم است که بورس از فروردین تا اسفند باید همراستا با تورم رشد کند. این نگاه اما از آنجا ایراد دارد که بورس حتما از تورم در خلال سالها جلوتر است؛ اما مقایسه مقطعی تورم و بورس انحرافی است و تورم در سایر بازارها را نادیده میگیرد.
آیا برجام بر بورس تاثیر می گذارد؟
حتما، اما نه متوازن بر تمام گروهها و شرکتها، بلکه با کاهش هزینه مبادله در شرکتهای پتروشیمی، معدنی و صادراتمحور که مزیت نسبی در اقتصاد ایران دارند و با رفع تحریمها سودمند خواهند شد، در اولویت رشد قرار خواهد داشت. البته این رشد بسیار متوازن خواهد بود و شبیه به شرایط بعد از برجام اول.