شاخصهای اقتصادی را به عنوان تکههایی از یک پازل در نظر بگیرید؛ هرکدام اطلاعات خاصی به شما میگویند و در کنار هم به شما کمک میکنند تصویر دقیقی از واقعیت پیدا کنید. سه نوع شاخص وجود دارد:
یک: شاخصهای پیشرو و متقدم که قبل از تغییر کل اقتصاد تمایل به تغییر دارند. تغییرات مجوزهای ساختمانی نمونه خوبی است؛ این که مردم و شرکتها اشتهای کمتری برای ساختوساز داشته باشند، علامتی هشدارآمیز میدهد که فعالیتهای اقتصادی در حال کاهش است. نمونههای دیگر عبارتند از قیمت سهام، خالص ایجاد کسبوکارها، و عرضه پول.
دو: شاخصهای پسرو و متأخر که پس از تغییر کل اقتصاد، تغییر میکنند. نرخ بیکاری نمونه مناسبی است، زیرا وقتی مشاغل کمیاب میشوند، به این خاطر است که اقتصاد قبلاً در حال عبور از یک وضعیت سخت بوده است. نمونههای دیگر آن شامل شاخص قیمت مصرفکننده، نرخهای ورشکستگی و نرخ بهره میشود.
سه: شاخصهای همزمان که تقریباً همگام با کل اقتصاد تغییر میکنند. اگر میخواهید تصویری از اقتصاد داشته باشید، تولید ناخالص داخلی مثال خوبی است. نمونههای دیگر این شاخصها میتواند حقوق و دستمزد بخشهای غیر از کشاورزی و روند درآمد شخصی باشد. یک شاخص معمولاً به تنهایی اطلاعات کافی به شما نمیدهد و بنابراین باید پس از تجزیه و تحلیل چندین شاخص نتیجهگیری کرد. به عنوان مثال، اگر تولید ناخالص داخلی امسال بالاتر از سال گذشته باشد، اما مجوزهای ساختمانی در شیب نزولی باشد، ممکن است دلایل موجهی برای نگرانی در مورد کاهش رشد اقتصادی داشته باشید. یا اگر نرخ بیکاری در حال حاضر بالا باشد، چیزی مانند رشد خالص تعداد کسبوکارها میتواند به شما امید بدهد.
ویدیوهای کامل سواد اقتصادی