به نظر میرسد بورسها و بازار سرمایه بعد از برجام، مأموریت خاص جدیدی ندارد، ماموریت بورسها همان مأموریت قبلی است.
در دو جمله:
۱. تأمین مالی برای رشد پایدار اقتصاد ایران
۲. ایجاد بازار کارا و منصفانه برای قیمتگذاری و تبادل داراییهای مالی
در بند یک:
آمارها نشان میدهد با وجود رشد بسیار زیاد و وسیع بازار سرمایه در ابزارها و نهادها و همچنین حجم، در سالهای گذشته هنوز ۹۳ درصد تأمین مالی در اقتصاد ایران بانکمحور است.
در ۱۲سال گذشته و بعد از تصویب قانون توسعه ابزارهای مالی و تعریف انواع ابزارهای جدید برای تأمین مالی و انواع صندوقها و رشد بسیار قابل ملاحظه بازار بدهی و ابزارهای مختلف تأمین مالی در بورسها و تولد انواع صندوقهای سرمایهگذاری، اما همچنان ۹۳ درصد تأمین مالی توسط بانکها انجام میشود.
در یک نظام پیشرفته تأمین مالی، بانکها باید عموما افراد و خانوارها را تأمین مالی کرده و پروژهها و شرکتها برای تأمین مالیهای بزرگ از انواع ابزارهای مالی بازار سرمایه استفاده کنند.
در بند دو:
با وجود قوانین و مقررات بسیار زیاد تولید و اجرا شده در سالهای گذشته، باوجود به کارگیری سامانههای متعدد نظارتی و اجرایی و با وجود درگیر شدن ۶۰ میلیون ایرانی بهصورت مستقیم و غیرمستقیم در بازار سرمایه و در کنار حضور یک بازار حدود ۷ هزار هزار میلیارد تومانی، اما متأسفانه به دلیل عدم توسعه زیرساختارها (infrastructur) و منسوخ بودن ریزساختارهای بازار (Microstructure of market)، بازار سرمایه هنوز از آنچه که هست تا یک بازار کارا و منصفانه فاصله بسیار دارد.
از این رو این مأموریت اصلی و قبلی بازار سرمایه، ربطی به برجام و گشایشهای بینالمللی ندارد و نیاز به تصمیمهای هوشمندانه در سطوح نظارتی و اجرایی بازار سرمایه و مشخصا در سازمان بورس و اوراق بهادار و بورسها و ارکان تابع دارد.
امیدوارم با آرامش ضمنی ایجاد شده در برجام، هر دو مأموریت قدیمی بازار سرمایه با سرعت و کیفیت بسیار بسیار بیشتری محقق شود.