رجب طیب اردوغان، رئیسجمهور ترکیه روز ۲۸ می ۲۰۲۳ در دور دوم انتخابات ریاست جمهوری ترکیه در برابر رقیب خود، کمال قلیچدار اوغلو، پیروز شد. اردوغان از سال ۲۰۰۳ ابتدا به عنوان نخست وزیر و سپس از سال ۲۰۱۴ به عنوان رئیس جمهور در راس ترکیه قرار داشت.
کمال قلیچدار اوغلو که وعدههایی مبنی بر احیای اقتصاد، بهبود روابط با غرب و معکوس کردن عقبنشینی دموکراتیک اردوغان با بازگشت به سیاستهای مرسومتر را در کمپین انتخاباتی خود اعلام کرده بود، این انتخابات را ناعادلانهترین انتخاباتی دانست که در آن اردوغان تمام منابع دولتی را در جهت پیروزی خود بسیج کرده بود.
پس از دور دوم انتخابات که بزرگترین چالش را برای ۲۰سال حکومت اردوغان ایجاد کرد، شماری از رهبران جهان جدیدترین پیروزی وی در انتخابات ریاست جمهوری ترکیه را تبریک گفتند. ولادیمیر پوتین، رئیسجمهور روسیه در پیامی ضمن قدردانی از روابط دوستانه روسیه و ترکیه و همکاریهای سودمند در زمینههای مختلف اعلام داشت که «شواهد روشنی» است که نشان میدهد مردم ترکیه از تلاشهای او برای «تقویت حاکمیت دولت و دنبال کردن یک سیاست خارجی مستقل» حمایت میکنند. جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده در توییتی نوشت که او «مشتاقانه منتظر ادامه همکاری با ترکیه به عنوان متحد ناتو در مورد مسائل دوجانبه و چالشهای مشترک جهانی است.» ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور اوکراین نیز در یک توییت تبریک به زبان ترکی اردوغان را «شریک استراتژیک» خواند. با توجه به عدم همسویی ژئوپلیتیک سه کشور به نظر میرسد عمق پیام آنها بیش از یک تایید معمول در فرآیندهای دیپلماسی بوده است.
اردوغان اینک به یک رهبر باسابقه تبدیل میشود که با اتخاذ سیاست خارجی غیرمتعهد سعی در اعمال قدرت ترکیه در منطقه و فراتر از آن داشته و یک رهبری غیرقابل پیشبینی و قاطع را پیشنیاز موفقیت در سیاست بینالملل میکند. جنگ در اوکراین و تحولات بعدی آن منجر به تغییرات قابل توجهی در چشمانداز ژئوپلیتیک شده که توانست واکنشهای منحصر به فرد و به ظاهر متناقضی را از اردوغان آشکار سازد که ترکیه را به عنوان متحدی ارزشمند برای ایالات متحده و اروپا از یک سو و برای روسیه از سوی دیگر به نمایش گذارد.
اردوغان طی چند سال گذشته خصوصا پس از کودتای سال ۲۰۱۶ در ترکیه از شکاف ژئوپلیتیک جهانی در سیاست خارجی خود بهره گرفته است. کمک روسیه به خنثیسازی تلاش نیروهای مسلح برای سرنگون کردن حکومت اردوغان و دعوت پوتین از وی در سنپترزبورگ یک تغییر بازی را برای هر دو رهبر رقم زد.
قابل توجه آنکه پویایی سیاست خارجی ترکیه در رابطه با روسیه از سال ۲۰۱۵ در زمانی که اردوغان در اقدامی عجیب و به بهانه نقض آشکار مرزهای هوایی ترکیه دستور سرنگونی یک جنگنده سوخو-۲۴ روسی را در مرز سوریه و ترکیه صادر کرد، آغاز شد و در پس یک دیپلماسی مبهم همراه با عذرخواهی از سوی اردوغان، نزدیکی بیشتر دو رهبر شکل گرفت. دوستی اردوغان و پوتین تا بدانجا پیش رفت که آنکارا با خرید سامانههای دفاع هوایی پیشرفته اس-۴۰۰ از روسیه، از برنامه اف-۳۵ ایالات متحده به دلیل جاسوسی احتمالی روسیه خارج شد. در سال ۲۰۱۷، قرارداد ترکیه با روسیه برای خرید سامانه دفاع موشکی زمین به هوای اس-۴۰۰ در حالی انجام گرفت که ایالات متحده به ترکیه هشدار داد که به عنوان یک متحد ناتو نمیتواند تجهیزات نظامی ساخت مسکو را خریداری کند. نتیجه آنکه بیاعتنایی آنکارا با تحریمهایی از سوی آمریکا روبهرو شد.
ترکیه بهرغم اینکه به اتحاد غربی ناتو تعلق دارد، کماکان روابط نزدیک با روسیه را تقویت کرده است و در زمانی که بسیاری از دولتها تهاجم روسیه به اوکراین را نقض هنجارهای بینالمللی میدانستند و به واکنش سریع و تحریمهای اقتصادی علیه مسکو دست زدند، اردوغان سعی کرد تا رابطه مثبت ترکیه با روسیه را حفظ کند. بیتردید پوتین از پیروزی دوباره اردوغان در انتخابات خرسند خواهد بود وقتی که اردوغان با حفظ روابط اقتصادی و دیپلماتیک، به راه نجات اصلی مسکو تبدیل شده است. برای پوتین، اردوغان یک رهبر همفکر است که از طریق او میتواند به طور غیرمستقیم نظم بینالمللی تحت رهبری ایالات متحده را به چالش بکشد و راهی برای ایجاد بحران در ناتو پیدا کند.
علاوه بر این، روسیه و ترکیه زمینههای همگرایی استراتژیک بهویژه در حوزه همکاریهای انرژی و دفاعی را فراهم کردهاند. روسیه تامینکننده اصلی منابع انرژی ترکیه از جمله گاز طبیعی است که باعث تقویت وابستگی متقابل اقتصادی و تقویت روابط دوجانبه شده است. همکاری دو کشور در بخش دفاعی نه تنها توانمندیهای اقتصادی و نظامی آنها را افزایش داده، بلکه به تعمیق روابط دیپلماتیک آنها نیز کمک کرده است.
ترکیه بعد از روی کار آمدن حزب عدالت و توسعه، سیاست «عمق استراتژیک و به صفر رساندن تنشها با همسایگان» را در اولویت سیاست خارجی قرار داد و اردوغان در سالهای اولیه ریاست جمهوری خود به عنوان یک رهبر میانهرو، روابط نزدیکی با اروپا داشت. از منظر غرب و با توجه به موقعیت ترکیه در ناتو و به عنوان یک متحد قابل اعتماد انتظار میرفت تا اردوغان اعمال فشار بیشتری بر مسکو برای پایان دادن به جنگ در اوکراین داشته باشد. تمایل اخیر ترکیه به روسیه به قدری چشمگیر شده که الگوگیری از استراتژیهای پوتین برای حفظ قدرت، ترکیه را تا سرحد یک ضدیت واقعی نسبت به ارزشهای غربی پیش برده است.
غرب از اهمیت استراتژیک ترکیه به عنوان پل بین اروپا و خاورمیانه آگاه است، اما این موقعیت پس از جهتگیریهای اردوغان در قبال حمله روسیه به اوکراین تغییر کرده است. در طول مبارزات انتخاباتی ریاستجمهوری ترکیه این امیدواری برای غرب وجود داشت که حکومت ۲۰ ساله نامنظم اردوغان در مقام ریاست نخست وزیری و ریاست جمهوری به پایان رسد. زیرا بیم آن میرفت که او با پیروزی دوباره ترکیه را به عنوان عضو بنیانگذار ناتو از غرب لیبرال سکولار دورتر کند. کمال قلیچدار اوغلو رقیب اردوغان میتوانست گزینه بهتری برای غرب باشد که بهبود روابط ترکیه با غرب و تلاش برای از سرگیری پیوستن به اتحادیه اروپا را در برنامه داشت.
آزمون صحت این فرضیه در نشست سران ناتو در اجلاس ویلنیوس پایتخت لیتوانی در یازدهم جولای خواهد بود که از اردوغان خواسته خواهد شد تا وتوی ترکیه در مورد عضویت سوئد در ناتو را لغو کند. اردوغان مدعی است که سوئد فعالان کُرد وابسته به «حزب کارگران کردستان» که ترکیه آن را یک سازمان تروریستی میداند، را پناه داده است. متقاعد کردن اردوغان کار سختی خواهد بود، اما غرب امیدوار است تا بتواند از بیثباتی اقتصاد در حال رشد ترکیه و ضرورت جدی برای تمرکز بر تثبیت مالی و جذب سرمایهگذاری خارجی، به عنوان نقطه فشار برای موافقت با الحاق سوئد به ناتو استفاده کند. سقوط ارزش لیر ترکیه در برابر دلار آمریکا پس از پیروزی اردوغان در انتخابات، در آستانه یک رکورد جدید قرار گرفت و نشان از آن دارد که اردوغان نتوانسته اقتصاد کشور را به خوبی مدیریت کند. آشفتگی اقتصادی ایجاد شده، نیاز به حمایت و به رسمیت شناختن غرب را کاملا ملموس میکند. پیشفرض دیگر در این امیدواری عواقب زمین لرزههای فاجعهبار فوریه جاری است که دستکم ۵۰هزار نفر کشته و میلیونها نفر بیخانمان بر جا گذاشته است.
پذیرش عضویت استکهلم میتواند به عنوان برگ برندهای در دستان اردوغان برای تضمین تعهد آمریکا برای ارسال جنگندههای اف-۱۶ استفاده شود. جدیت اردوغان در بیان تمایلات خود برای اثرگذاری بر تحولات جهانی به وضوح نشان میدهد که او تا زمانی که احساس کند اهرم فشاری بر غرب دارد، به تداوم وضعیت موجود میپردازد. نکته آنکه آنکارا مدتهاست که به دنبال خرید ۴۰ جت جنگنده اف-۱۶ ساخت شرکت آمریکایی لاکهید مارتین و نزدیک به ۸۰ کیت مدرنسازی برای هواپیماهای جنگی فعلی نیروی هوایی خود بوده است.
اردوغان در عین حال حفظ روابط نزدیک با روسیه همراه با حجم قابل توجه تجارت دو کشور خصوصا از زمان آغاز جنگ در اوکراین، ارتباط خود را با ولودیمیر زلنسکی، باز نگه داشته و بارها تمامیت ارضی اوکراین را به رسمیت شناخته است. ترکیه با شروع جنگ در اوکراین حداکثر توان پشتیبانی تجهیزاتی خود را در اختیار کییف قرار داده و پهپادهای بیرقدار ساخت ترکیه زمانی امید اوکراین برای مقاومت در برابر تانکها و قایقهای گشتی روسی بود. اردوغان با این ادعا که میتواند در مذاکرات صلح اوکراین نقشی کلیدی داشته باشد، خود را برای غرب ارزشمند میسازد.
او در یک طرح ابتکاری با میانجیگری قرارداد غلات دریای سیاه با حمایت سازمان ملل متحد کمک کرد تا امکان انتقال غلات اوکراینی به خارج از بنادر محاصره شده فراهم شده و اوکراین از تنگنای اقتصادی رهایی یابد. او به واسطه این قرارداد و با سرازیر کردن غلات به سوی بخشهایی از جهان که به شدت به واردات آن متکی هستند، وجهه بینالمللی خود را تقویت کرد. اردوغان همچنین از فرصت مذاکره برای کمک درباره تبادل زندانیان بین اوکراین و روسیه نیز غافل نشده و از جنگ در اوکراین به عنوان یک برهه فرصتساز به خوبی بهره گرفته تا در یک دوره ریاستجمهوری دیگر به عنوان یک شخصیت تاریخی ماندگار در روابط بینالملل شناسایی شود.
با این تفاصیل ترکیه در فضای غیرقابل پیشبینی ایجاد شده توسط موازنه قدرتهای جهانی و مناطق درگیری منطقهای به طور مداوم ضرورت داشتن یک سیاست خارجی پویا را برای مدیریت تاثیرات بازیگران سیاسی احساس کرده و اردوغان در سالهای اخیر نشان داده که سیاست خارجی ترکیه دارای الزامات استراتژیکی و ژئوپلیتیکی خاصی است که میتواند با تمرکز بر سیاست لنگر انداختن به سمت شرق و تمایل به سوی غرب به ثمر بنشیند.
رهبر دوباره منتخب ترکیه یکی از پیچیدهترین اعضای ائتلاف نظامی فراآتلانتیک است که در میانه تمایل برای حفظ روابط تاریخی با ناتو و ایالات متحده و متحمل نشدن خشم روسیه از یک استراتژی خودمختاری در سیاست خارجی بهره میگیرد و انتظار دارد تا نیات استراتژیک ترکیه در راستای منافع ژئوپلیتیکی و امنیتی قابل قبول باشد. او تنها به ایفای نقش سنتی همراهی با شرکای غربیاش اکتفا نکرده و در شرایط تغییر موازنه قدرت جهانی روابط نزدیک با کشورهای حیاتی را توسعه میدهد.