بیایید فرض کنیم دو سکه دارید، یکی نقرهای و دیگری از ماده کمارزشتری مثل مس. علاوه بر این، قوانین مربوط به پول رایج میگویند که ارزش آنها یکسان است و تجار مجبور به پذیرش هر دو هستند. ما همچنین فرض میکنیم که شما گرسنه هستید و به طور تصادفی، یک قرص نان دقیقاً یک سکه قیمت دارد. از کدام یک از دو سکه برای پرداخت به نانوا استفاده می کنید؟ قانون گرشام که به نام «سِر توماس گرشام» نامگذاری شده است، اساساً به ما میگوید که پول بد، پول خوب را بیرون میکند، یا به عبارت دیگر مطمئناً شما میخواهید سکه نقرهای با ارزشتر را نگه دارید و از مسی استفاده کنید. از آنجایی که افراد دیگر همان کار را انجام میدهند، در نهایت سکههای نقره دیگر در گردش نخواهند بود؛ زیرا همه آنها را نگه میدارند. با این حال، این تنها زمانی اتفاق میافتد که دولت بتواند قوانین مربوطه را اجرا کند. اگر این قوانین وجود نداشته باشند یا مردم دیگر تمایلی به پیروی از آنها نداشته باشند، قانون گرشام میتواند معکوس عمل کند؛ یعنی پول خوب پول بد را بیرون میراند؛ زیرا بازرگانان فقط ابزارهای پرداختی را میپذیرند که ارزشمند میدانند. این معکوس قانون گرشام به افتخار آدولف تیرز قانون تیرز نامیده میشود و در چنین موقعیتهایی پیش آمده است: شهروندان کشورهای اروپای شرقی پس از فروپاشی بلوک شوروی از دلار به جای پولهای بیثبات خود استفاده میکردند یا مثلاً برخی کشورهای آمریکای جنوبی که قوانین پول رایج ندارند یا دارند اما مردم اهمیتی نمیدهند.
۲۴ خرداد ۱۴۰۲ - ۱۹:۰۴
چطور پول بد میتواند پول خوب را از چرخه خارج کند؟ شاید فکر کنید دانستن پاسخ این سوال برای افراد عادی چندان کاربردی نباشد اما اینطور نیست و قانون گرشام و معکوس آن پیامهای زیادی دارند.