فردای اقتصاد: رشد اقتصادی ایران در سال ۱۴۰۱ حدود ۴ تا ۵ درصد اعلام شده است. در واقع مرکز آمار این رشد را ۴٫۸ درصد و بانک مرکزی ۴ درصد برآورد کردهاند. با این حال، برای بسیاری این پرسش مطرح است که این رشد اقتصادی تا چه حد به واقعیتهای مشهود این روزهای اقتصاد ایران نزدیک است و آیا میتواند نوید بهبود قابل توجه اوضاع اقتصاد را بدهد؟
در بررسی این موضوع ابتدا به چند نکته راجع به کلیت وضعیت رشد اقتصادی ایران میپردازیم و سپس نگاهی میاندازیم به نقش بخشهای مختلف اقتصادی در رشد اقتصادی ۱۴۰۱.
ضعف رشد اقتصادی ایران در دهههای گذشته
ستونهای نمودار بالا نشان میدهد که در هر کدام از سالهای بازه ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۱، کل ارزش افزوده ایجادشده در داخل کشور -یعنی تقریباً همان تولید ناخالص داخلی- به قیمت ثابت سال ۱۳۹۰ چقدر بوده است. به خاطر وجود تورم باید برای مقایسه تولید سالهای مختلف حتماً از قیمتهای ثابت یک سال استفاده کرد. همانطور که میبینید اقتصاد ایران نتوانسته روندی از رشد اقتصادی بالا و پایدار داشته باشد. از طرف مدام رشد اقتصادی متوقف شده و دورهای از کوچکشدن اقتصاد اتفاق افتاده و از طرف دیگر، خود رشدهای اقتصادی مثبت هم چندان بالا نبودهاند. همانطور که در نمودار هم ذکر شده، از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۱ به طور میانگین هر سال اقتصاد ایران به اندازه ۱٫۷۵ درصد رشد کرده است.
ضمن این که رشد اقتصادی ایران هم وابستگی زیادی به نفت دارد. معمولاً رشد درآمد نفتی نهتنها تولید ناخالص داخلی را از ناحیه تولید نفت بالا میبرد، بلکه باعث رونق بیشتر صنایع پاییندست خود هم میشود که سهمهای بالایی از اقتصاد دارند.
بنابراین میتوان گفت رشد دو سال اخیر که پس از دورهای از رکود ناشی از تحریم و سپس کرونا رخ داده، آنقدرها به تنهایی نمیتواند امیدوارکننده باشد. به هر حال پس از گذر از شوکهای منفی به تولید (تحریم و کرونا) به تدریج و طبیعتاً حدی از بازگشت تولید به سمت بالا رخ میدهد. برعکس، رشد پایین سرمایهگذاری در آمارهای حسابهای ملی باعث نگرانی درباره ظرفیت اقتصاد ایران در آینده میشود. کاهش سرمایهگذاری و استهلاک سرمایههای موجود به این معناست که ظرفیت اقتصاد ایران از وضعیت فعلی کمتر شود و در نتیجه در بلندمدت رشد اقتصادی پایینی مورد انتظار باشد. ولی فعلاً در کوتاهمدت ظرفیت چندان تغییر نکرده و در نتیجه اثر شوک منفی میتواند در کوتاهمدت تا حدی از بین برود.
در کنار این موارد باید به این نکته هم توجه داشت که حتی رشد ۵ درصدی هم برای کشوری در حال توسعه و در حدود متوسط به پایین درآمد میان کشورهای جهان، رشد چندان زیادی نیست. اصولاً میزان رشد اقتصادی با افزایش درآمد کشورها میتواند کاهش یابد. در واقع رشد اقتصادی بالا برای کشورهای پردرآمد دشوارتر است، چرا که آنها پیشتر اصطلاحاً میوههای آسان توسعه را چیدهاند. اما برای کشوری که در مراحل میانی توسعه است، رشد اقتصادی بالا دستیافتنیتر است. برای ایران که فرصت ویژهای از نظر نیروی انسانی و سرمایه انسانی دارد هم چنین رشدهای کم و ناپایداری به نوعی از دست رفتن فرصت رشدهای بالاست.
جزئیات رشد اقتصادی ۱۴۰۱
همانطور که نمودار زیر نشان میدهد برای سال ۱۴۰۱، مسئول حدود نیمی از رشد اقتصادی کشور بخش خدمات بوده است. به طوری که ۲٫۵ واحد درصد از رشد ۴٫۸ درصدی به این بخش مربوط است. صنعت و همچنین نفت هر کدام حدود یک واحد درصد سهم داشتهاند. بخشهای ساختمان و به ویژه کشاورزی هم که رشد اقتصادی منفی داشتهاند و در نتیجه سهمشان هم منفی است.
در مجموع با توجه به کاهش اثر شوکهای وارده به اقتصاد ایران، رشد اقتصادی در بخشهای گفتهشده چندان دور از ذهن نیست. منتها اگر قرار باشد ایران از تله رشدهای اقتصادی کم و ناپایدار خود خارج شود، نیازمند اصلاحاتی عمیقتر هستیم. در شرایط تورم پنجاه درصدی و بیثباتی اقتصاد کلان که افق سرمایهگذاری را تیره و تار کرده و همچنین انزوای نسبی از نظر سیاسی و اقتصادی، چیزی فراتر از رشد ضعیف فعلی انتظار نمیرود.