نسیم نیکلاس طالب در کتاب خود، «قوی سیاه»، برخی از رویدادهای بسیار شگفتانگیز را توصیف میکند که تأثیرات ویرانکنندهای ایجاد میکنند و پس از وقوع، بدیهی تلقی میشوند، اما مطمئناً در زمان وقوع آنها آشکار تلقی نمیشوند. برای نشان دادن این موضوع، او به ما می گوید که زندگی یک بوقلمون را تصور کنیم. بوقلمون توسط انسان صاحبش تغذیه می شود و به دریج به انسانها اعتماد می کند. با گذشت زمان این باور تقویت میشود که انسانها دوست او هستند. با این حال، در آستانه روز شکرگزاری، بوقلمون با یک غافلگیری روبرو خواهد شد و متوجه می شود که قاعده مورد تصورش اشتباه بوده است. به اصطلاح، بازنگری در باور ایجاد میشود. همین اصل در مورد انسانها نیز معتبر است؛ پس از واقعه ممکن است بدیهی به نظر برسد که چرا مثلاً یک بلای مالی خاص رخ داده است، اما برای افرادی که واقعاً آن را تجربه کردهاند، اتفاق هر چیزی بوده جز آشکار. در واقع پس از وقوع بحران مالی بعدی، مردم احتمالاً به گذشته نگاه می کنند و می پرسند که چرا ما زودتر متوجه علائم هشدار نشدیم!
بنابراین باید به اطراف خود نگاه کنید و سعی کنید بفهمید که فاجعه مالی بعدی احتمالاً شامل چه چیزی می شود یا بحران ژئوپلیتیک بعدی، بلای طبیعی و غیره چگونه خواهد بود. به هر حال، ضمن انجام این کار، تمام تلاش خود را برای انعطافپذیری بیشتر هم انجام دهید. زیرا هر چقدر هم که تلاش کنید، احتمال اینکه مصیبت بعدی همچنان شما را غافلگیر کند بسیار زیاد است. به این ترتیب، برای تهدیدات خاصی که تصور می کنید آماده شوید، اما فراموش نکنید که برای موارد غیرمنتظره نیز آماده شوید.
۱۵ تیر ۱۴۰۲ - ۱۸:۰۰
برای شما هم پیش آمده که بعد از بروز یک اتفاق یا بحران از خودتان تعجب کنید که چطور متوجه نشانههای واضحی که از همه جا خودنمایی میکردند نشدید؟