فردای اقتصاد: برخی سیاستمداران از تورم و سیاستهای تورمزا با این استدلال دفاع میکنند که نهایتاً نفع اقشار کمدرآمد در آن است؛ اما واقعا همین طور است؟ نمودار بالا نشان میدهد افزایش تورم دو سال اخیر اروپا سهمها از تورم را چگونه تغییر داده است. بر این اساس، در جریان افزایش تورم سهم سود بنگاهها در افزایش قیمتها بیشتر شده اما سهم دستمزد نیروی کار حتی کمتر شده است. به عبارت دیگر وقتی تورم رخ میدهد اقشار حقوقبگیران -که کمدرآمدها هم از این قشر هستند- نمیتوانند درآمد خود را به اندازه تورم افزایش دهند و عملاً سهم آنها از کیک اقتصادی کمتر خواهد شد.
یک تفسیر اشتباه از نمودار این است که سودجویی بنگاهها «علت» تورم است. اما اتفاقاً این موضوع معلول تورمی است که در این مورد خاص، تحت تأثیر برخی سیاستهای انبساط مالی و پولی و همچنین جنگ اوکراین در اروپا به وجود آمده است. این افزایش سود عملاً یک سازوکار مناسب در این جهت است که انگیزه بنگاهها جهت افزایش تولید و در نتیجه جبران کمبود عرضه را افزایش میدهد و به تدریج از تب قیمتها میکاهد. اما این سازوکار با توجه به چسبندگی نسبی دستمزدها به حقوقبگیران آسیب میزند. بنابراین نتیجهگیری درست این است که تورم از ابتدا نباید به وجود بیاید تا چنین آسیبی پدید آورد.
در این باره بخوانید: آیا تورم به خاطر طمعکاری بنگاهها ایجاد شد؟