حرکت ایران به سمت مدرنیته به میانه قاجار و شکستهای متوالی مقابل روسها برمیگردد؛ اندیشههایی که در نهایت به مشروطه انجامید. اما طولی نکشید که با روی کار آمدن رضا شاه، دیدگاههای ناسیونالیستی و اقتصاد دولتی در کشور ظهور کرد. ملی شدن نفت، عصر طلایی اقتصاد دهه ۴۰ و در نهایت انقلاب اسلامی و جنگ مهمترین تحولاتی است که در این ۱۰۰ سال تجربه کردهایم. اکنون که در آستانه ورود به قرن جدید قرار گرفتهایم اقتصاد ایران با تحریم، رشد منفی و خروج سرمایه مواجه است. پرسش اینجاست که کدام اندیشهها و تفکرات در این مسیر پر فراز و فرود بر اقتصاد کشور حاکم بوده و چه راهی پیش روی ما است؟ برای پاسخ به این پرسشها در این قسمت از «میراث سده» با دکتر موسی غنینژاد، اندیشمند برجسته اقتصادی به گفت و گو نشستهایم.
مهمترین محورها در قسمت اول این گفتگو:
· جایگاه اندیشه در تاریخ اقتصادی چیست؟
· تفکر پشت تغییر رژیم در افغانستان و عراق از سمت آمریکا چه بود؟
· چه نگاهی باعث تغییر دیدگاه سنتی در ایران در میانه قاجار میشود؟
· چرا مشروطه دوم بر خلاف مشروطه اول با جنگ و خونریزی به قدرت رسید؟
· ایده جمهوریت توسط رضاخان از کجا آمد؟
· ناسیونالیسم و میهنپرستی چه تفاوتی دارد؟
· ایران در کدام دوراهی زمان رضاشاه مسیر اشتباه را رفت؟
بخش دوم
هفته گذشته دکتر موسی غنینژاد، اندیشمند اقتصادی خواستگاههای مدرنیته در ایران زمان قاجار و پس از آن انتخاب مسیر اشتباه در دوراهی زمان رضاشاه را بررسی کردیم. در بخش دوم گفتوگوی اندیشههای اقتصادی در قرن اخیر، ابتدا تفکرات پشت ملی شدن صنعت نفت بحث میشوند. در ادامه نیز پیچیدگیهای سیاستهای ضد و نقیض در دوران پهلوی دوم و اندیشه حامی انقلاب اسلامی مورد بررسی قرار میگیرند. در پایان این قسمت از دلایل سرکوب بخش خصوصی واقعی و همچنین ریشههای تاریخی تحریم رمزگشایی میشود.
مهمترین محورهای گفتگوی قسمت دوم:
§ چرا تفکر ضدبیگانه در ایران غالب میشود؟
§ سیاستهای متفاوت پهلوی دوم بر مبنای چه اندیشهای بود؟
§ ناسیونالیسم شاه چه تفاوتی با فردید و آل احمد داشت که شکست خورد؟
§ اصل ۴۳ قانون اساسی از کجا آمد؟
§ خصولتیها چگونه در اقتصاد ایران ظهور کردند؟
§ ریشههای تاریخی تحریم در ایران کجاست؟
بخش سوم
در قسمت پیشین گفتوگوی «کدام تفکر اقتصاد ایران را به بنبست کشاند؟» نگاهی متفاوت نسبت به سیاستهای دولت مصدق و ملی شدن صنعت نفت ارائه شد. سپس تناقضهای دوره پهلوی دوم مورد ارزیابی قرار گرفت و در ادامه، اندیشههای حامی انقلاب اسلامی ایران شناسایی شدند. در پایان نیز جریان خصوصیسازی دهه ۸۰ و مقایسه تاریخی اندیشه منتهی به تحریم ارزیابی شد. اما در بخش پایانی این گفتوگو به میراث باقیمانده در حوزه تفکرات اقتصادی طی یک صد سال گذشته و راهکارهای پیش رو برای نسل آینده میپردازیم. بر این اساس بررسی میشود که چه پیشرفتهای در ارتباط با رابطه دولت-ملت، نگاه به تجارت، حقوق مالکیت و جایگاه علم اقتصاد در سیاست داشتهایم. در پایان نیز ضمن بررسی ایدههای نجات اقتصاد ایران، راهکار اصلی این مسیر معرفی میشود.
مهمترین محورهای این قسمت:
§ رابطه دولت-ملت در قرن اخیر
§ نگاه ایرانیان طی ۱۵۰ سال گذشته به تجارت چه تغییری کرده است؟
§ چرا ایرانیها در خارج کشور شهروندان بهتری میشوند؟
§ چرا علم اقتصاد میان سیاستگذاران ایرانی خریدار ندارد؟
§ چرا برخی میگویند ایران نیازمند یک «دیکتاتور عاقل» است؟
§ ماجرای وعدههای پوپولیستی سیاستمداران و انتخاب مردم
§ راه نجات آینده اقتصاد ایران چیست؟