فردای اقتصاد: خرداد ۱۴۰۱ همراه بود با شوکی جدی به سبد مصرفی خانوارها. با افزایش روزافزون شکاف ارز ترجیحی ۴۲۰۰ تومانی با نرخ ارز بازار و همزمان، رشد قیمت جهانی برخی کالاهای خوراکی وارداتی، دولت مجبور شد این نرخ ترجیحی را که روز به روز فشار بیشتری بر بودجهاش میآورد، کنار بگذارد. تثبیت طولانیمدت این نرخ ترجیحی در نهایت باعث شد تمام اثرات افزایش قیمت ناشی از تورم به یکباره وارد بر قیمت کالاهای «اساسی» و به ویژه خوراکیها شود. برای جبران این اثرات منفی یکباره بر رفاه خانوارها، دولت تصمیم گرفت به هفت دهک پایینی یارانه نقدی بپردازد که این یارانه برای سه دهک اول (سی درصد جامعه با کمترین درآمد) مقدار بیشتری داشت. فارغ از این که نظام یارانهای دولت تا چه حد درست و کارا بود، این سؤال پیش میآید که آیا توانست جلوی کاهش رفاه ناشی از شوک قیمتی را به ویژه در خانوارهای کمدرآمد بگیرد؟
شواهدی نشان میدهند که مصرف اکثر خوراکیهای مهم در سبد خانوارها کاهش یافته، هر چند نه به شیوه یکسان برای تمام دهکها. از نتایج آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری در دو سال ۱۴۰۰ و ۱۴۰۱ میتوان مشاهده کرد که خانوارهای هر دهک هزینهای به طور متوسط چقدر روی خوراکیهای مختلف هزینه کردهاند. با تعدیل این هزینهها با تورم سال گذشته میتوان تخمینی از تغییر واقعی مصرف خانوارها به دست آورد. همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، رشد حقیقی مصرف کل خوراکیها برای کل جامعه شهری حدود منفی ۱۱ درصد بوده است. بنابراین به طور میانگین شهروندان ایرانی خوراکی کمتری در سال گذشته مصرف کردهاند که میتواند تأثیر زیادی از شوک قیمتی خردادماه گرفته باشد.
مصرف خوراکی کدام دهکها بیشتر آسیب دید؟
ستونهای آبی رنگ در نمودار بالا نشان میدهد میزان کاهش مصرف برای دهکهای بالاتر بیشتر بوده است. در حالی که رشد خوراکی در دهک اول (فقیرترین خانوارها) منفی ۱٫۱۳ درصد بوده، این عدد برای دهک دهم منفی ۱۵٫۶۵ درصد بوده است. این را میتوان در نزدیکترشدن مصرف خوراکی دهک اول و دهم هم مشاهده کرد؛ در حالی که نسبت مصرف خوراکی در دهک دهم نسبت به دهک اول در ۱۴۰۰ حدود ۵٫۶۰ بوده، این نسبت در سال بعد به ۴٫۷۸ کاهش یافته است.
بخشی از دلیل این اتفاق میتواند به اثر یارانههای نقدی برگردد. دهکهای پایینتر بخشی از کاهش قدرت خرید ناشی از شوک قیمتی را ممکن است به خاطر یارانههای نقدی توانسته باشند جبران کنند. غیر از آن، از آنجا که مصرف خوراکیها برای خانوارها حداقلهایی دارد، ممکن است خانوار فقیر اجبار بیشتری برای حفظ مصرف قبلی و تلاش برای کاهش سایر مصارف احساس میکند. دلیل دیگر هم میتواند به کاهش اتلاف و مصرف خوراکی بهینهتر در دهکهای پردرآمد برگردد. قیمت نسبی بهترین سیگنال جهت مصرف کالاهاست و وقتی قیمت کالایی به شکل مصنوعی ثابت نگه داشته میشود، به تدریج نسبت به بقیه کالاها ارزانتر میشود و مصرف بیرویه آن افزایش مییابد.
کاهش مصرف گوشت و سایر خوراکیهای اصلی سبد خانوار
دادهها نشان میدهند مصرف گوشت برای دهک اول حتی افزایش داشته اما برای سایر جامعه افت داشته است. به ویژه برای دهکهای بالاتر افت بیشتری در این زمینه دیده میشود. کاهش مصرف نان و غلات نسبتاً مشابه در تمام جامعه رخ داده است. درمورد مصرف روغنها الگوی مشخصی دیده نمیشود، به طوری که در دهکهای پایین و بالای هزینهای افت آن بیشتر بوده اما دهکهای میانی افت کمتری را احساس کردهاند. در زمینه مصرف لبنیات هم تفاوت جدی میان دهکها مشاهده نمیشود.
رشد مصرف غیرخوراکیها در ۱۴۰۱
بر خلاف خوراکیها، مقدار مصرف غیرخوراکیها بیشتر شده است. این رشد برای کل جامعه به طور متوسط ۸٫۵ درصد بوده است. در این میان، رشد مصرف لوازم و خدمات خانگی در همه دهکها به جز دهک دهم زیاد بوده است. اما پوشاک و کفش در اکثر دهکها و بیشتر از همه در دهک اول (کمدرآمدترینها) منفی بوده است. مصرف کفش و پوشاک خانوارهای دهک اول ده درصد کاهش یافته است.
مصرف در حوزه بهداشت و درمان هم برای اکثر دهکها کاهش یافته است. وضعیت برای سایر گروههای غیرخوراکی هم در نمودار زیر قابل مشاهده است.
.