فردای اقتصاد: همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، روند کلی تولید و رشد اقتصادی که مرکز آمار و بانک مرکزی تخمین میزنند، مشابه است. با این حال نهایتاً اندازهای که آنها برای اقتصاد ایران اعلام میکنند و رشد ارزش افزوده بعضی بخشهای اقتصادی که برآورد میکنند، با هم اختلاف چشمگیری دارد. بالأخره رشد اقتصاد ایران در بهار چقدر بوده و کدام آمار کیفیت بهتری دارد؟
نقش آمارها این است که واقعیات پیچیده را با تصویری ساده و قابل اندازهگیری نمایش دهند. بنابراین قرار نیست تمام واقعیت را پوشش دهند اما آمارهایی معتبرترند که با روش مناسبتر توانسته باشند تقریب بهتر و قابل اعتمادتری ارائه دهند. یکی از مهمترین آمارها درباره اقتصاد هر کشور، تولید ناخالص داخلی است که خلاصهترین تقریب از اندازه و درآمد یک اقتصاد است. همچنین نرخ رشد این آمار مهمترین شاخص برای ارزیابی روند بهبود اقتصاد یک کشور است. در چند روز گذشته دو نهاد دولتی در ایران، بانک مرکزی و مرکز آمار آمار و ارقام مربوط به تولید و رشد اقتصادی ایران در بهار گذشته را منتشر کردهاند. آماری که مانند همیشه اختلافهایی را میان برآوردهای دو نهاد برملا میکند. در این گزارش به تفاوت جزئیات گزارش این دو نهاد و دلایل احتمالی آن میپردازیم تا مشخص شود اعتبار کدام از دو رشد اقتصادی اعلامشده میتواند بیشتر باشد.
اختلاف در یک فاکتور مهم محاسبه
برای اندازهگیری رشد اقتصادی، اولین چیزی که باید از آن دوری کرد این است که رشد ناشی از افزایش قیمت و تورم، به اشتباه به عنوان رشد مقدار محصولات و تولید اقتصاد در نظر گرفته شود. برای همین برای محاسبه رشد اقتصادی، تولید ناخالص داخلی را به «قیمت پایه» یک سال مشخص محاسبه میکنند. یعنی مثلاً برای مقایسه تولید سال جاری با سال گذشته، ارزش تولید هر سال را با کمک مقدار تولید هر محصول در همان سال ضرب در قیمت آن محصول در سال پایه به دست میآورند. مجموع این ارزشهای به دست آمده برای هر محصول میشود تولید ناخالص داخلی. طبیعتاً این روش باعث حذف اثر تورم میشود اما ضعفهایی دارد؛ چرا که حذف برخی محصولات و اضافه شدن محصولات جدید به سبد تولید داخلی در این روش در نظر گرفته نمیشود. هر چه سال پایه به سال جاری نزدیکتر باشد، اعتبار رشد برآوردشده بیشتر است، چرا که سبد تولید آن سال به سال جاری نزدیکتر است.
به همین دلیل، از این منظر میتوان اعتبار محاسبه بانک مرکزی را بیشتر دانست. چرا که سال پایه محاسبات بانک مرکزی سال ۱۳۹۵ است. اما مرکز آمار هنوز سال پایه ۱۳۹۰ را حفظ کرده است. برای کشور ما در دهه اخیر که به خصوص شوک تحریم و شوکهای ارزی اثر شدیدی روی سبد تولید گذاشتهاند، دور بودن سال پایه میتواند برآورد موجود را بیشتر دچار مشکل کند.
رشد عجیب بخش مالی در دادههای مرکز آمار ایران
نمودار زیر تفاوت آمار رشد بخشهای اقتصادی مختلف را طبق گزارش دو نهاد نشان میدهد. تخمین مرکز آمار از میزان رشد بخش نفت که عامل مهمی برای رشد اقتصادی این فصل بوده، بیشتر از بانک مرکزی است. اما اختلاف در اینجا ختم میشود. مرکز آمار رشد حقیقی ۴۳ درصدی را برای واسطهگریهای مالی اعلام کرده که رقم عجیبی است. این بخش که حالا ۱۱ درصد از تولید ناخالص داخلی اعلامشده توسط مرکز آمار را تشکیل میدهد، نقش پررنگی در تخمین بالاتر رشد بخش خدمات در گزارش مرکز آمار داشته است. تفاوت مهم دیگر دو گزارش این است که بانک مرکزی رشد اقتصادی کشاورزی را مثبت و مرکز آمار آن را منفی برآورد کرده است.
رشد ۷ درصدی سرمایهگذاری در گزارش مرکز آمار
نمودار قبلی بخشهای مختلف در سمت درآمد تولید داخل را نمایش میدهد و نمودار زیر هم سمت هزینههای آن را. قاعدتاً درآمد حاصل از تولید یا صرف مخارج خصوصی افراد میشود، یا به صورت سرمایهگذاری درمیآید، یا با روشهای مختلف به دست دولت میرسد و دولت آن را مصرف یا سرمایهگذاری میکند. نهایتاً هم بخشی از محصول تولیدشده هم صادر میشود. در این میان بخشی که محصول خارجی و وارداتی بوده باید از این جمع، کم شود تا مصارف محصول داخلی مشخص شود.
طبق نمودار بالا، مرکز آمار رشد کمتری را برای مصرف خصوصی محاسبه کرده اما برآورد کرده که مصارف دولت ۱۶٫۷ درصد از بهار سال گذشته تا امسال افزایش یافتهاند. همچنین رشد ۷٫۱ درصدی برای تشکیل سرمایه ثابت ناخالص یا همان سرمایهگذاری محاسبه کرده است که رشد قابل توجهی برای این متغیر است.
در مجموع میتوان گفت هم از نظر سال پایه مورد محاسبه، هم از نظر سابقه بیشتر بانک مرکزی در انتشار حسابهای ملی و نیز با توجه به برخی رشدهای خلاف شهودی که مرکز آمار در برخی جزئیات اعلام کرده، به نظر میرسد اتکای بیشتری بر گزارش بانک مرکزی میتوان داشت. با این حال همچنان باید پرسید که چرا علل اختلاف محاسبات دو نهاد به شکلی شفاف مطرح نمیشوند تا مورد بحث علمی قرار گیرند و نهایتاً روشی معتبرتر و شفافتر برای تخمین اندازه اقتصاد ایران و سرعت رشد آن انتخاب شود.