آفتاب یزد با اشاره به انتشار مصاحبه روحانی در کتاب «بدون درد و آتش و خون» مینویسد: این کتاب ناگفتههایی که بیش از پیش مشخص میکند که حسن روحانی، تلاشی برای حل مشکل اصلی حوزه بنزین در کشور که قیمتگذاری دولتی است، انجام نداده و شیوه افزایش قیمت بنزین در آبان ماه سال ۹۸ تا چه اندازه اشتباه بوده است...
در این شرایط دولتی که نمیخواهد انواع یارانههای غیرهدفمند نظیر بنزین را کنار بگذارد و خود را از درآمد آن محروم کرده و از بانک مرکزی استقراض میکند، باعث میشود نرخ تورم زیاد شود. تورمی که سبب میشود قیمت تمامی کالاها و به ویژه مواد خوراکی که بخش اصلی از سبد هزینهای اقشار ضعیف جامعه را تشکیل میدهد، افزایش یابد. به عبارت دیگر یارانهای بودن بنزین، نه تنها منفعتی برای افراد متعلق به دهکهای پایین جامعه ندارد بلکه آنها باید افزایش قیمتهای ناشی از دست و دلبازی دولت در مقابل پولدارهای جامعه را بپردازند!
البته دولت بالاخره مجبور میشود این دست و دلبازی را کنار بگذارد و افزایش قیمت بنزین همواره یکی از حوزههایی بوده که دولتها در شرایطی که دیگر چارهای نداشتند، به آن ورود میکنند. به عبارتی تصمیم میگیرند قیمت بنزین را که سالها بصورت دستوری سرکوب کردند، باز هم به شکل دستوری یک شبه افزایش دهند!
این در حالی است که به وضوح قیمت بنزین هم مانند هر کالا دیگری باید بر اساس تورم افزایش یابد، اما به شکل دستوری از سوی دولت با تخصیص یارانه، پایین نگه داشته میشود. سیاستی که دولت را هر روز با کسری بودجه شدیدتری مواجه میکند و در زمان وقوع بحرانهای داخلی و خارجی مانند تحریم، اثرات خود را به شکل شدیدتری نشان خواهد داد.
آقای روحانی که از همان ابتدا آگاه بوده یا آگاه شده انتشار خبر گران شدن بنزین مردم را به خیابانها میکشاند، چرا آنقدر ناگهانی قیمت بنزین را افزیش داد؟ آیا مشاوران و تیم رسانهای دولت به او نگفته بودند که میتواند با مردم صحبت کند و از دلایل افزایش قیمت بنزین به آنها بگوید؟ آیا کار درست این نبود که به جای اینکه سیاست افزایش قیمت بنزین را بدون هیچ برنامه مشخصی به تعویق بیندازد، از همان زمان شروع به صحبت کردن با مردم میکرد؟ مگر چند ماه دیگر قرار بود چه اتفاقی بیفتد؟ اهمیت بنزین برای مردم کم میشد و یا مثلاً قرار بود آن چنان رونقی در زندگی آنها ایجاد شود که حتی به یارانه بنزین هم نیاز نداشته باشند؟!
آقای روحانی؛ شما نمیدانستید این موضوع بسیار طبیعی است که وقتی قیمت کالایی که از قضا برای مردم بسیار مهم است و برخی ریشه گرانیهای دیگر را به اشتباه گران شدن بنزین میدانند، بصورت دستوری پایین نگه داشته شود و تغییرات قیمت آن به تدریج و به مرور زمان صورت نگیرد، مانند فنری است که سالها فشرده شده و اگر به یکباره رها شود ضربه محکم آن هم به مردم و هم به دولت و کشور اصابت خواهد کرد؟!
باید به رئیس جمهوری سابق گفت، علیرغم سوءاستفاده برخی از جریانها از فضای بوجود آمده در آبان ماه ۹۸، دیگر کمتر کسی تحت تأثیر چنین حرفهایی قرار میگیرد و این چیزی از تبعات اجرای غلط طرح غلط افزایش قیمت بنزین، کم نخواهد کرد. مگر غیر از این است که سیاست غلط و عجولانه جنابعالی و اجرای بدتر و «صبح جمعه فهمیدن شما» این فرصت را برای بدخواهان فراهم کرد؟
اگر از مدتها قبل به حرف کارشناسان گوش داده بودید و طرحهای جایگزین که همه ملاحظات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی افزایش قیمت بنزین را مورد توجه قرار داده بود، اجرا میکردید و مردم واقعاً احساس میکردند که این طرح به نفع آنها است، آیا شرایط بهتری بر کشور حاکم نمیشد؟
آنچه باید به تحلیل روزنامه آفتاب یزد افزود، این واقعیت کلی است که دولت روحانی برای القای رونق اقتصاد بابرجام، از سال 94 اقدام به حذف کارت سوخت و سهمیهبندی کرد و ضمناً افزایش تدریجی سالانه قیمت را که موجب میشد شوک ایجاد نشود، کنار گذاشت این اقدام موجب گسترش قاچاق بنزین با وجود کمبود تولید در داخل کشور شد. چهار سال بعد هم همان دولت ناگهان تصمیم گرفت قیمت ثابت مانده را سه برابر کند!