فردای اقتصاد: قطع برق صنایع و همچنین بخش خانگی در تابستان طی سالهای گذشته به اتفاق معمولی بدل شده است. ضعف صنعت برق ایران در زمینه سرمایهگذاری در کنار ناترازی تقاضا و عرضه منجر به کسریهای جدی در مواقعی از سال میشود. اما راهکار چیست؟
مرکز پژوهشهای مجلس به تازگی در گزارشی تجربیات سایر کشورها در تجدید ساختار صنعت برق را بررسی کرده و توصیههایی با توجه به وضعیت ایران ارائه کرده است. همانطور که نمودار بالا نشان میدهد، غالب معاملات برق در ایران در بازار متمرکز عمدهفروشی صورت میگیرد که به گفته گزارش، صرفاً یک پله از انحصار کامل پایینتر است و فاصله زیادی با وضعیت رقابت کامل دارد. هر راهکاری قاعدتاً باید شامل رقابت بیشتر و البته مداخلات قیمتگذاری دستوری کمتر باشد.
دو تجربه متفاوت کشورها در تغییر ساختار صنعت برق
تجربه روسیه به عنوان کشوری که از لحاظ برخورداری از منابع طبیعی انرژی و نقش زیاد دولت در بازار، شباهت زیادی با ایران دارد. از سوی دیگر، این کشور تجدید ساختار صنعت برق را با درجه قابل قبولی از موفقیت به سرانجام رسانده است. بر اساس گزارش بازوی پژوهشی مجلس، تجدید ساختار در صنعت برق روسیه با خصوصیسازی شرکتهای برق منطقهای آغاز شد و سپس یک بازار عمدهفروشی منطقهای راهاندازی شد که البته در این بازار نیز قیمتها به طور کامل توسط دولت تنظیم میشد. در مرحله بعد، شرکتهای یکپارچه به شرکتهای مستقل تولید، انتقال، توزیع و عرضه تفکیک شد. بازار عمدهفروشی برق با ایجاد رقابت مابین شرکتهای تولیدکننده، به یک بازار رقابتی تبدیل و قیمتهای برق نیز به تدریج آزاد شد. به طوری که درحال حاضر فقط بخشی از فروش برق با نرخهای دستوری است.
در روسیه و بریتانیا، اصلاحات از بالای زنجیره، یعنی از ایجاد رقابت در بخش تولید آغاز شد و کمکم به بخش خردهفروشی رسید، اما در کشور ژاپن، آزادسازی از بخش خردهفروشی و با یک روند ملایم شروع شد. سپس مشارکت در بخش خردهفروشی و همچنین رقابت در تولید به طور کلی آزاد شد و درنهایت به سمت جداسازی انتقال و توزیع از مدیریت یکپارچه حرکت کرد. این مسئله گواه بر آن است که هر کشوری با توجه به مشخصههای سیاسی، فرهنگی و اقتصادی و همچنین ویژگیهای صنعت برق خود میتواند از روش منحصر به فردی استفاده کند که کلیت همه آنها مشابه، اما مسیر پیادهسازی متفاوت است.
شکست ایران در اصلاح ساختار برق
بنا بر گزارش مرکز پژوهشها، در ایران همتجدید ساختار در اوایل دهه ۱۳۸۰ از طریق اصلاح ساختار وزارت نیرو و تشکیل شرکت مادرتخصصی توانیر آغاز و از طریق این شرکت پیگیری شد. با شروع دهه ۱۳۸۰ و نیاز مبرم کشور به توسعه صنعت برق و متعاقب آن نیاز به جذب سرمایه از بخش خصوصی، طرح کلی و مفهومی تجدید ساختار به تصویب رسید که منجر به تشکیل بازار برق ایران شد، اما با گذشت بیش از دو دهه، نتایج حاصله با آنچه که در ابتدا پیشبینی میشد بسیار متفاوت است. به دلیل اجرای ناقص تجدید ساختار، مشکالت بسیاری در صنعت برق اتفاق افتاده است.
این گزارش مدعی است در صنعت برق ایران، سرمایهگذاری بخش خصوصی به دلایل مختلفی ازجمله سازوکار ناکارآمد قیمتگذاری برق به شدت کاهش یافته، شدت مصرف برق صعودی شده و ناترازی در فصول گرم سال تشدید شده است. به دلیل کمبود منابع مالی و قیمت پایین گاز تحویلی به نیروگاهها، شرکتهای تولیدی انگیزهای برای بهبود بازده نیروگاهها ندارند. همچنین به دلیل عدم تنوعبخشی به سبد تولید برق، شاخصهای امنیت تأمین برق پایین هستند. موارد ذکر شده از مهمترین مشکلات صنعت برق کشور هستند.
توصیهها برای جلوگیری از کمبود برق در ایران
یکی از توصیهها برای ساختار صنعت برق این است که در راستای جلوگیری از انحصار، باید از واگذاری نیروگاهها به چند شرکت محدود خودداری کرد. از طرف دیگر برای ایجاد انگیزه سرمایهگذاری لازم است برنامههایی جهت تأمین مالی گستردهتر تدوین شوند. اما شاید مهمترین گام برای احیای سرمایهگذاری در صنعت برق، حذف تدریجی قیمتگذاری برق در طول زنجیره تولید، انتقال و توزیع برق باشد. در شرایط سرکوب قیمت و سایر مداخلات و در نتیجه محدودکردن سود فعالیتهای این زنجیره، سرمایهگذاری با بازده کم و ریسک بالا بهصرفه نخواهد بود. گزارش پیشنهاد کرده تمام یارانههایی که دولت میخواهد در این حوزه خرج کند، به انتهای زنجیره منتقل شود. برای افزایش رقابت هم توصیه شده عمده معاملات از بازارهای متمرکز به سمت بازارهای غیرمتمرکز هدایت شوند.
این اقدامات اوضاع برق را در سمت عرضه میتواند بهبود دهد. با این حال پرداخت یارانه قیمتی بالا در بخش برق میتواند به این معنا باشد که همچنان تقاضا برای برق در سطوح بالا باقی بماند و اتلاف و مصرف کمبازده آن ادامه یابد. یک راهکاری که این گزارش به آن پرداخته این است که تقاضا نه از طریق کاهش یارانه بلکه با کمک روشهای تشویقی و تنبیهی در رابطه با میزان مصرف کنترل شود. سپس پیشنهاد شده این اقدام نه از سوی دولت و به صورت مرکزی، بلکه به کمک شرکتهای خردهفروشی رخ دهد. در واقع ورود شرکتهای خردهفروشی در تمام بخشها به رقابت بیشتر دامن میزند و همزمان این شرکتها در بخش فروش به مشترکان خانگی میتوانند در راستای سود رقابتی خود، اقدامات متنوعی در جهت کاهش مصرف متقاضیان صورت دهند.