فردای اقتصاد: این ابتکار گسترده، که در آغاز به عنوان «کمربند اقتصادی جاده ابریشم و استراتژی توسعه جاده ابریشم دریایی قرن بیست و یکم» در سپتامبر و اکتبر ۲۰۱۳ معرفی شد، بنا بود که ارتباطات، تجارت و تبادل فرهنگی را در طول مسیرهایی که الهام گرفته از جاده ابریشم باستانی بود، تقویت کند. با این حال اگر کمی فراتر از آن را مورد برسی قرار دهیم و با نگاهی عمیق تر به موضوع بنگریم، در خواهیم یافت که «اعداد» شروع به عجیب تر شدن می کنند. در ابتدا این سوال به ذهن متبادر می شود که چرا هیچ کس نمی تواند روی هزینه های این ابتکار توافق کند؟ و ارقام رسمی چین دقیقا کجا هستند؟ چرا حتی یک لیست رسمی توافق شده از کشورهای مشارکت کننده در این ابتکار وجود ندارد؟
با وجود همه این پرسش ها اما هیچ کدام از این موارد به این معنی نیست که «ابتکار کمربند و راه» فاقد اثر بوده است. بر اساس برخی معیارها، چین برای پر کردن شکاف های زیرساختی خود و رساندن آن ها به کیفیت جهانی، بیش از ۱ تریلیون دلار هزینه کرده است؛ اما شیوه خرج کردن این پول ها در چین (نسبت به همتایان غربی آن) به شکلی سریعتر و با بوروکراسی کمتر بوده و تجربه ارزشمندی را در خارج از کشور برای شرکت ها و بانک های چینی ایجاد کرده است. با این حال، در۱۰ سال آینده، تعیین دقیق آنچه «ابتکار کمربند و راه» را تشکیل می دهد، غیرممکن خواهد بود. این ابهام تا حد زیادی به این دلیل است که «ابتکار کمربند و راه» هرگز آنطور که ناظران تصور می کردند عملیاتی نشد. در واقع، «ابتکار کمربند و راه» بیشتر تمرینی در راستای «برندسازی» است تا اقدامی اساسی برای اجرای یک طرح کلان؛ به عبارت دیگر، طیفی پراکنده و اغلب بیتجربه از بازیگران، با انگیزههای تجاری و سیاسی دست به اقداماتی خاص برای اهدافی خاص زده اند. در حالی که رئیس جمهور چین از مردم و فعالان اقتصادی کشورش خواسته بود تا «پتانسیل رشد کشورهای مختلف را آزاد کنند» اما همه آن ها (از شرکتهای دولتی غولپیکر گرفته تا شرکتهای خصوصی پرهیاهو) به کاروان «ابتکار کمربند و راه» پرداختند. به عنوان مثال، پروژه هایی که پیش از طرح «ابتکار کمربند و راه» طراحی و اجرا شده بودند با افتخار به عنوان سرمایه گذاری «ابتکار کمربند و راه» تغییر نام داده شدند - حتی اگر در بسیاری از کشورهای آفریقایی مانند آنگولا و اتیوپی، وام دادن از شرکت های چینی قبل از اینکه دولت چین با جریان سرمایه مواجه شود و یادداشت های تفاهم رسمی «ابتکار کمربند و راه» را در سال ۲۰۱۸ امضا کند، به اوج خود رسیده بود.
باید توجه کرد که تنوع گسترده هزینهکرد چینی ها جنبههای منفی قابل توجهی را نیز به همراه داشته است. در برخی موارد، شرکتهای چینی بیتجربه یا فاقد مسئولیت پذیری باعث آسیبهای زیستمحیطی جدی شدهاند. در موردی دیگر، مثلا مدل «صادرات کل زنجیره صنعت» چین - که در آن همه چیز از مطالعات امکانسنجی گرفته تا تعمیر و نگهداری پس از اتمام توسط پیمانکاران چینی ارائه میشود - مزایای اقتصادی و انتقال مهارتهای محدودی برای جوامع محلی داشته است. در نهایت، ایده «دیپلماسی تله بدهی» که مطرح کردن آن تا حد زیادی بی اعتبار و تکراری شده (اما هنوز در گفتوگوهای ایالات متحده و اروپا غالب است) تاکید دارد که چین، کشورهای فقیر را به تله بدهیهای ناپایدار می کشاند.
همه اینها به معنی آن است که هم از نظر عملی و هم از نظر سیاسی، پکن نمیتواند «ابتکار کمربند و راه» را طی ۱۰ سال آینده به شکلی یکسان جلوه دهد. نخستین مشکل، «کمبود نقدینگی» برای پرداختها است. از آنجایی که رکود اقتصادی پس از کووید باعث کاهش اعتماد تجاری در چین شده است، دیگر فرصتی برای هدایت ظرفیت و سرمایه مازاد به پروژه های خارج از کشور وجود ندارد. دومین مشکل اما، «ریسک اعتبار» است: از آنجایی که چین به طور فزاینده ای خود را به عنوان «قهرمان جهانسوم» معرفی می کند، اما از دید برخی، تعدد پروژه های فکر نشده در «ابتکار کمربند و راه» می تواند در تضاد با منافع کلی ملی در نظر گرفته شوند. با این حال، مزیت «برند بودن» این است که یک انعطاف پذیری ذاتی برای «ابتکار کمربند و راه» وجود دارد. در آینده، کیفیت، نه کمیت، محرک خوبی برای چین خواهد بود - یا به قول سیاست چین (در مذمت توسعه لجامگسیخته اقتصادی): «کوچک زیباست».
به طور کلی، کاستن از گستردگی «ابتکار کمربند و راه» به تنهایی برای آماده شدن چین در راستای آغاز دوره جدیدی از گسترش جهانی کافی نیست. بر همین مبنا، در پیش گرفتن سه ابتکار شاخص و نو در دستور کار قرار گرفته است: «ابتکار توسعه جهانی»، «ابتکار امنیت جهانی»، و «ابتکار تمدن جهانی» که هدف هرسه آنها تقویت بنیه چین در راستای افزایش «مشارکت جهانی» است. اگر «ابتکار کمربند و راه» ابتدا در مورد اقتصاد و در مرحله دوم ژئوپلیتیک بود، به نظر می رسد این سه ابتکار، معادلات را وارونه کرده اند. هرکدام از این ابتکارها، بسیار بیشتر از «ابتکار کمربند و راه» قابل کنترل هستند و هدف آنها به اشتراک گذاشتن توسعه، امنیت و قدرت فرهنگی چین با جهان، و شاید مهمتر از آن، ایجاد اجماع بر روی هنجارهای ترجیحی چین در این فرآیند است. برای نمونه، «ابتکار توسعه جهانی» برآمده از ایده سازمان ملل متحد است و میلیاردها دلار را برای کمک به کشورهای در حال توسعه برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار سازمان ملل اختصاص می دهد. در این فرآیند، هدف اصلی، کمک به ایجاد درک جایگزینی از توسعه است که ابتدا بر «امنیت اقتصادی» و در مرحله بعد، بر «حقوق مدنی و سیاسی» متمرکز شده است.
به طور مشابه، هدف «ابتکار امنیت جهانی» (اگرچه هنوز فاقد جزئیات روشن است) هماهنگ کردن سایر کشورها با دیدگاه پکن در مورد چشمانداز امنیتی است که بر اساس «اصل عدم مداخله متقابل» اداره میشود. ودر نهایت، «ابتکار تمدن جهانی» جدیدترین طرح از این سه، از «احترام به تنوع تمدنها» حمایت میکند و در برابر ایده «ارزشهای جهانی» که پکن آن را اساساً ایده ای غربی می داند، دوری میکند.
همه این موارد به دلیل نوع طراحی آن ها کمی مبهم به نظر می رسند. ابتکارهای سیاستگذاری در چین معمولاً ابتدا شعارگونه است؛ درست مانند ده سال پیش و زمانی که «ابتکار کمربند و راه» مطرح شد. اما این سه ابتکار، پیش از «ابتکار کمربند و راه» در گزارش کاری بسیار مهم رئیس جمهور چین در کنگره حزب سال گذشته حزب کمونیست جای خود را مستحکم نمود؛ نشانه ای واضح برای دستگاه سیاستگذاری فوق العاده پاسخگوی چین با محوریت تمرکز بر تقویت آنها.
مجموع ابتکارهای جدید چین حکایت از «ایجاد فضای جدید مبتنی بر اعتماد» دارد و تاکید می کند که «مدل چینی» چیزی برای ارائه به جهان دارد اما همچنان نگرانیهای فزایندهای مبنی بر اینکه غرب یا حداقل ایالات متحده ممکن است به طور غیرقابل بازگشتی با چین خصومت کند، وجود دارد. همانند روزهای نخست آغاز «ابتکار کمربند و راه» احتمالاً با ورود چین به حوزه هایی فراتر از وظایف سنتی خود، «فرآیند یادگیری» رفته رفته بروز پیدا خواهد کرد و مانند قبل، مطمئناً در این راه اشتباهاتی نیز وجود خواهد داشت. اما از آنجایی که چین شروع به انجام برخی اقدامات مانند «میانجی گری دیپلماتیک بین ایران و عربستان سعودی»، «ارائه آموزش به هزاران نفر از مقامات اجرایی آفریقایی در چین»، و «برگزاری دوره های منابع انسانی برای بیش از ۵۰ کشور» دست زده، واضح است که چین در مورد توسعه روش های خود جدی است و به «افزایش مشارکت با جهان» مبادرت ورزیده است. بنابراین، احتمالا امکان آن وجود دارد که سردرگمی دهه گذشته در حوزه «ابتکار کمربند و راه» به عنوان یک «هشدار» در نظر گرفته شود. برای اطمینان از اینکه سه ابتکار جدید جهانی، بخش اصلی چارچوب دیپلماتیک چین در دهه آینده خواهند بود، زمینه های سیاسی و نهادی مناسبی در حال ایجاد شدن است. «ابتکار کمربند و راه» برای مدت بسیار طولانی تبدیل به یک سوء تفاهم شده بود؛ با این حال اما وقتی دوره جدیدی از سیاست خارجی چین فرا می رسد، کشورها باید بیش از گذشته هوشیار باشند و طبیعتا نباید اشتباهات مشابه پیشین خود را تکرار کنند.
منبع: مجله تایم
نویسنده: روبی عثمان، پژوهشگر ارشد ژئوپلیتیک و کارشناس ارشد چین در «موسسه تونی بلر»