فردای اقتصاد: معدود کشورهایی در دنیا هستند که قاچاق لوازم خانگی و پوشاک و سایر کالاهای عادی در مرزهایشان رخ دهد. به نظر میرسد پدیدهای مثل کولبری در مرزها هم مختص ایران است. اما چرا چنین وضعیتی فقط در ایران رخ میدهد؟ علت این مسئله به موانع وسیع تجارت خارجی در ایران برمیگردد. سطح تعرفهها و ممنوعیتهای واردات و صادرات در ایران چنان بالاست که هر نوع تجارت خارج از گمرکها و غیررسمی را با وجود انواع دشواریها بهصرفه میکند. در واقع به جای این که ساکنان مناطق مرزی به واسطه تجارت معمول و رسمی که موانع کمی دارد درآمد خوب و کمریسکی کسب کنند، به تجارت پرریسک غیررسمی روی میآورند.
میان اقتصاد ایران و جهان دیوار بلندی قرار دارد از تعرفهها و سایر انواع محدودیتهای تجاری. علیرغم روند کلی کشورهای جهان که در همکاری با یکدیگر به تدریج تعرفههای تجاری علیه کالاهای یکدیگر را در چند دهه گذشته کاهش دادهاند، تعرفه واردات کالا در ایران همچنان در سطوح بالایی قرار دارد. نمودار بالا سطح متوسط وزنی این تعرفهها را نشان میدهد که بالاتر از همه اقتصادهای در حال توسعه و توسعهیافته است. متوسط درصد تعرفه تجاری برای کشورهایی مثل برزیل و مصر در حدود ۸ درصد است. برای بوتسوانا به عنوان کشوری که صاحب منابع طبیعی بوده اما چندان دچار بیماری هلندی نشده، سطح تعرفهها در حدود یک درصد قرار دارد. میانگین تعرفهها برای عربستان هم حدود ۴ درصد است. این عدد برای ایالات متحده ۲٫۷ درصد و برای ایتالیا ۱٫۵ درصد است.
اما این تصویر نمیتواند به اندازه کافی عمق این شکاف را نشان دهد. تنوع و جزئیات بیش از حد تعرفههای ایران از یک سو و از سوی دیگر، انواع محدودیتهای غیرتعرفهای باعث دیوار بلندتری دور اقتصاد ایران شدهاند.
موانع غیرتعرفهای تجارت در ایران
هر سیاستی به جز تعرفه که روی جریان تجارت اثر بگذارد، مانع غیرتعرفهای محسوب میشود. احتمالا پررنگترین نوع از موانع غیرتعرفهای در ایران، انواع ممنوعیتهای مطلق برای واردات و صادرات کالاهاست که عملاً به معنی تعرفه بینهایت برای یک کالاست. با این حال به طور کلی این موانع در سه دسته جای میگیرند: سهمیهبندی واردات یک کالا، ممنوعکردن واردات، مجوزهای واردات و هزینههای اداری واردات. دسته دوم همین موارد را برای صادرات در نظر میگیرد. اما دسته سوم به مرزها مربوط نیستند، بلکه به سیاستها در داخل برمیگردد؛ مثلاً قوانین استاندارد داخلی در حوزه سلامت، نیروی کار و غیره؛ مالیاتها در داخل و یارانه به کالاهای داخلی.
برآورد کمّی اثرات موانع غیرتعرفهای دشوار است اما دستهای پژوهشها نشان میدهند اثرات منفی آنها معمولاً از تعرفههای موجود در هر کشور بیشتر است. به هر صورت سیاستهایی مثل ممنوعیت کلی یک کالا به حق انتخاب مصرفکنندگان و رقابت در تولید ضربه جدی میزند و موانع غیرتعرفهای به طور کلی به عدم شفافیت منجر میشود. به همین دلیل هم بوده که در دورههایی در ایران تصمیماتی در راستای تبدیل موانع غیرتعرفهای به تعرفههای شفاف وجود داشته که البته چندان جلو نرفته است.
جزئیات عجیب تعرفههای تجاری
در ساختار تعرفهگذاری ایران، برای تکتک کالاها تعرفهای اختصاصی درنظر گرفته شده است. بعضاً یک جابهجایی کوچک در کالای ثبتشده تفاوت بزرگی در میزان تعرفه دریافتی دولت ایجاد میکند و در نتیجه در وهله اول این ساختار فسادزاست و بخشی از درآمد کشور را به سمت فساد اداری منحرف میکند. اما نکته دیگر این است که این تورم قواعد برای واردات عملاً بروکراسی بزرگ و هزینه بالایی برای تاجران ایجاد میکند. ضمناً تعرفهها برای دستهای از کالاها بسیار بالاست و بعضاً تعرفه صد در صدی هم در لیست تعرفهها دیده میشود. اعدادی که بسیار فراتر از میانگین محاسبهشده از سوی بانک جهانی است.
همه این عوامل باعث شده هر نوع تجارت خارج از گمرک به شدت صرفه اقتصادی داشته باشد. به گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، میزان تجارت تهلنجی و کولبری طی یک سال حدود ۴ تا ۷ میلیارد دلار است که معادل نزدیک به ده درصد واردات ایران در سال گذشته است.
در رابطه با علل پیدایش این نوع از سیاست بلندمدت در اقتصاد ایران بخوانید: هشت سیاست بلندمدت که مانع رشد اقتصاد ایران شد