۱۹ مهر ۱۴۰۲ - ۱۸:۴۴

علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر ایران: به جرات می‌گوییم دولت فعلی در طی دو سال فعالیت خود ضرباتی به ارزش ریال وارد کرده که در ۱۶ سال قبل خود در دو دولت آقایان احمدی‌نژاد و روحانی با دو گرایش مختلف دیده نشده است.

روزنامه آرمان ملی: واقعیت تلخ این است که امروز زندگی کارگران به دشواری می‌گذرد. هزینه مسکن،هزینه‌های روزمره و هزینه‌های دیگر شرایط زندگی را برای کارگران بسیار سخت کرده است.

علیرضا محجوب، دبیرکل خانه کارگر ایران،نماینده شش دوره مجلس و قائم مقام اتحادیه جهانی کارگران است.

وی درباره وضعیت زندگی کارگران در دولت ابراهیم رئیسی گفت‌وگویی انجام داده است.

محجوب در این گفت‌وگو با اشاره به مهم‌ترین چالش‌های زندگی کارگران معتقد است:«مهم‌ترین چالش زندگی کارگران معیشت و وضعیت اقتصادی آنهاست. این موضوعی مشخص است که حتی دولتمردان نیز نسبت به آن آگاهی دارند.واقعیت تلخ این است که امروز زندگی کارگران به دشواری می‌گذرد. هزینه مسکن،هزینه‌های روزمره و هزینه‌های دیگر شرایط زندگی را برای کارگران بسیار سخت کرده است. دگرگونی‌های مختلف بازارها، کاهش ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی مرتب سبب افزایش قیمت‌های مداوم و پایدار شده است. ما با پرش‌هایی از قیمت روبه‌رو هستیم که هیچ‌کدام به عقب برنمی‌گردند و تثبیت می‌شوند مگر مزد کارگران که سالی یک بار افزایش پیدا می‌کند». در ادامه ماحصل این گفت وگو را می‌خوانید.

وضعیت زندگی کارگران در دولت سیزدهم به چه صورت است؟آیا دولت درباره وعده‌هایی که به کارگران داده عملکرد موفقی داشته است؟

واقعیت این است که دولت آقای رئیسی در این زمینه اقداماتی انجام داده اما آنچه در زندگی کارگران رخ داده اتفاقات متفاوتی است و نمی‌توان عنوان کرد اقداماتی که دولت انجام داده در زندگی کارگران تأثیر مثبت گذاشته است.برای کارگران آنچه قبل از افزایش دستمزد حائز اهمیت بود مهار تورم بود.با توجه به شرایطی که نظام پولی کشور داشت ما این پیش‌بینی را می‌کردیم که قوه مجریه و رئیس جمهور به تنهایی بتوانند شرایط را تغییر بدهند. این در حالی بود که آقای رئیسی و حامیان ایشان از تحول در زندگی کارگران سخن می‌گفتند.در واقع آنچه رخ داده نه تنها مهار تورم نبوده بلکه افزایش تورم نیز بوده است.آنچه امروز مورد بی توجهی قرار گرفته، زندگی و کار کارگر است. ارزش جان، زندگی وکار کارگر زمانی مورد توجه قرار بگیرد که تورم مهار شود تا کارگران بتوانند با میزان حقوقی که دریافت می کنند زندگی راحت‌تری داشته باشند.از سوی دیگر دولت باید حقوق کارگران را افزایش بیشتری می‌داد تا شرایط برای زندگی کارگران بهتر شود. این در حالی است که افزایش حقوق در سال جاری با چالش‌های زیادی همراه بود که در نهایت نیز مورد قبول اغلب کارگران قرار نداشت.مرحوم عالی‌نسب که از بزرگان اقتصاد ایران بود درباره تورم عنوان کردند:«تورم مالیاتی است که اغنیا علیه فقرا وضع می‌کنند». این سخن نشان می‌دهد هر چه کارگران تلاش می‌کنند و حقوق دریافت می‌کنند در نهایت به جیب کسانی می‌روند که دارای ثروت‌های هنگفتی هستند.

در شرایط کنونی مهم‌ترین چالش‌های زندگی کارگران چیست؟آیا کارگران در وضعیت مطلوبی زندگی می‌کنند؟

مهم‌ترین چالش زندگی کارگران معیشت و وضعیت اقتصادی آنهاست. این موضوعی مشخص است که حتی دولتمردان نیز نسبت به آن آگاهی دارند.واقعیت تلخ این است که امروز زندگی کارگران به دشواری می‌گذرد. هزینه مسکن،هزینه‌های روزمره و هزینه‌های دیگر شرایط زندگی را برای کارگران بسیار سخت کرده است. دگرگونی‌های مختلف بازارها، کاهش ارزش ریال در مقابل ارزهای خارجی مرتب سبب افزایش قیمت‌های مداوم و پایدار شده است. ما با پرش‌هایی از قیمت روبه‌رو هستیم که هیچ‌کدام به عقب برنمی‌گردند و تثبیت می‌شوند مگر مزد کارگران که سالی یک بار افزایش پیدا می‌کند. نکته دیگر اینکه رفع اولین مشکل کارگران یعنی دستمزد تابع برطرف شدن دومین مشکل یعنی ضعف‌های تشکل‌های کارگری است. مهم‌ترین ضعف تشکل‌های کارگری که باعث ناکارآمدی این نهادها شده است نبود امنیت شغلی است. کارگری که با قرارداد موقت سه ماه یا یک سال مشغول کار است اگر عضو فعالی در تشکل صنفی کارگاه باشد اخراج می‌شود. به دلیل نبود امنیت شغلی تشکل‌های صنفی حتی درون کارگاه‌ها کارکردی ندارند تا در حالت متعالی بتوانند در شورای عالی کار از دستمزد واقعی دفاع کنند پس بدون طی مشکل امنیت شغلی تشکل ساخته نمی‌شود که قدرت مبارزه برای واقعی کردن دستمزد را داشته باشد.

دولت چگونه می‌تواند در مسیری حرکت کند که فشار اقتصادی روی زندگی کارگران کاهش پیدا کند؟

به جرات می‌گوییم دولت فعلی در طی دو سال فعالیت خود ضرباتی به ارزش ریال وارد کرده که در ۱۶ سال قبل خود در دو دولت آقایان احمدی‌نژاد و روحانی با دو گرایش مختلف دیده نشده است. اگر دنبال ثبات و حل بحران‌ها هستیم در این میان باید به خودمان سخت بگیریم و بتوانیم ارزش پول ملی را احیا کنیم. تحریم یعنی سخت‌گیری دشمنان و غریبه‌ها بر مردم و ما انتظار داریم در این میان دولت خود بر کارفرمایان و کارگران و مردم سخت‌ نگیرد.دولت اگر قرار است اقدامی برای زندگی کارگران انجام بدهد و فشار را کاهش بدهد باید مشخص و قابل ارزیابی باشد و به‌صورت ملموس در زندگی کارگران احساس شود. امروز آنچه فشار زندگی بر مردم را افزایش داده پرش روزبه‌روز قیمت کالاهای موردنیاز مردم است.برخی به دلیل اینکه قیمت ارز افزایش پیدا می‌کند قیمت کالاهای خود را افزایش می‌دهند. نکته جالب این است که در روزهایی که قیمت ارز روند کاهشی نیز دارد این افراد قیمت کالاهای خود را افزایش می‌دهند.این نوعی هرزه‌گردی اقتصادی است که بیشتر به‌واسطه‌ها،دلال‌ها و گروه‌های غیرمولد بازمی‌گردد.این وضعیت در بخش توزیع و تولید مواد اولیه نیز وجود دارد.چنین شرایطی نشان‌دهنده این است که تفاوتی در رویکرد مدیریت کشور با تغییر دولت صورت نگرفته و همچنان مشکلات به‌صورت جدی وجود دارد.بخش مهمی از بودجه مربوط به سیستم عرضه ارز در بانک‌هاست.مهم‌ترین عرضه‌کننده ارز در طول این سال‌ها دولت بوده است.دولت‌ها باید این نکته را در نظر داشته باشند که نباید به جیب مردم دست‌اندازی کنند. حتی اگر درآمد و توانایی مردم افزایش پیدا نمی‌کند اشکالی ندارد اما دولت‌ها نباید دست در جیب مردم کنند.پرش قیمت‌ها در اقتصاد کشور به شکلی شده که حتی نمی‌توان نام آن را تورم گذاشت. به‌هرحال تورم دارای تعریف‌های مشخصی است.نکته مهم اینکه متأسفانه تعیین حقوق و دستمزد کارگران و آنچه که بر گردن دولت قرار داشته و مکلف به اجرای قانون است به خوبی انجام نمی‌گیرد. به همین دلیل نمایندگان مجلس و جامعه کارگری به سراغ دیگر مباحث نظیر سبد معیشت، بن کارگری و راه‌های جبرانی به منظور تأمین معیشت کارگران، همسان‌سازی بازنشستگان و... می‌روند. جامعه کارگری در مورد میزان افزایش حقوق‌شان در سال جاری رضایت ندارند؛ چرا که دولت‌ها در طول سال‌های اخیر نشان داده است که نسبت به افزایش رقم واقعی حقوق و دستمزد کارگران به تکلیف قانونی خود عمل نکرده‌اند.

به نظر شما این وضعیت سخت اقتصادی تا چه زمانی ادامه خواهد داشت؟

ابتدا باید عنوان کنم که این وضعیت مختص به این دولت نیست و در دولت‌های گذشته نیز وجود داشته است. بخشی از وضعیت کنونی نیز به دلیل سیاست‌هایی است که در دولت گذشته دنبال شده است.بااین‌وجود این وضعیت هنوز ادامه دارد و بلکه سخت‌تر نیز شده است.اگر بهتر شده بود بنده به آن اذعان می‌کردم و از دولت تشکر می‌کردم.جهت‌گیری دولت به سمت کمک به اقشار ضعیف جامعه و فقرا بوده است. این جهت‌گیری خوب است. همین‌که دولت متوجه شده در زندگی اقشار ضعیف جامعه چه اتفاقاتی رخ می‌دهد و مردم در چه شرایطی زندگی می‌کنند حائز اهمیت است.نکته مهم این است که دلسوزی برای مردم نان نمی‌شود و با اظهار نظر و حرف زدن درباره لزوم توجه به وضعیت زندگی فقرا، مشکلات آنها حل نخواهد شد.امروز اغلب اقشار ضعیف جامعه برای خرید خودرو با مشکل مواجه هستند. از سوی دیگر میزان مسافرت‌ها در بین مردم کاهش داشته است و مشکلات اقتصادی به‌اندازه‌ای روی مردم زیاد است که امکان سفر برای آنها فراهم نیست. در چنین شرایطی برخی از خانواده‌ها که در گذشته با مشکلاتی مواجه بودند با افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز با چالش‌های اساسی مواجه شده و از خرید برخی ملزومات زندگی خود نیز عاجز و ناتوان هستند.ما از هر شخص و نهادی که درباره زندگی فقرا دغدغه داشته باشد و در این زمینه تلاش می‌کند تشکر می‌کنیم. بااین‌وجود باید بین حرف و عمل فاصله ایجاد نشود و در زمینهٔ اجرایی به زندگی فقرا رسیدگی شود.

آیا بین حرف و عمل همخوانی وجود داشته است؟

به‌هرحال دولت شعارهای خود را در این زمینه قرار داده است. بااین‌وجود اگر قرار است تغییرات مثبتی در زندگی مردم رخ بدهد باید در عمل این تغییرات صورت بگیرد.این تغییرات باید در تورم،وضعیت قیمت‌ها و کیفیت زندگی مردم رخ بدهد. دولت باید در زمینهٔ سیاست‌های ارزی به‌صورت معکوس عمل کند. به‌صورت طبیعی نیز فشار زیادی به دولت وارد می‌شود.امروز ما شاهد افزایش حجم نقدینگی هستیم و به دلیل اینکه رشد اقتصادی ما متوقف‌شده در شرایط جهش اقتصادی قرار نداریم.تنها در صورت تقویت تولید فناورانه می‌توانیم در مسیر جهش اقتصادی قرار بگیریم.نقشه راه نیز وجود دارد اما هنوز اقدام جدی و کاربردی در این زمینه مشاهده نمی‌کنیم.برخی که از راه ثروت‌های بادآورده به پول‌های هنگفتی رسیده‌اند.هنگامی‌کهعنوان می‌کنیم پول ملی باید تقویت شود نباید عکس آن عمل کنیم و اقداماتی انجام بدهیم که ارزش پول ملی روزبه‌روز کاهش پیدا کند.من تردیدی ندارم همه‌کسانی که عنوان می‌کنند فقر باید کاهش پیدا کند دلسوز هستند. اما این دلسوزی باید در عمل مشاهده شود.به همین دلیل نیز اعتماد عمومی مردم کاهش پیداکرده است.هر تکان تورمی

شرایط زندگی را برای مردم سخت‌تر می‌کند. تقریبأ۶۲ درصد قدرت خرید در اختیار کمتر از سه دهک جمعیت ماست درحالی‌که۷۰ درصد جامعه درمجموع۳۸ درصد قدرت خرید جامعه را در اختیاردارند.این ارقامی است که به‌صورت رسمی اعلام‌شده و در اختیار همه قرار دارد و حتما دولتمردان به این ارقام و اطلاعات آگاهی دارند.ما امیدواریم همه‌کسانی که دوستدار فقرا هستند از این دوستداری حفاظت کنند و تلاش کنند مشکلات مردم کاهش پیدا کند.

برای کارگران آنچه قبل از افزایش دستمزد حائز اهمیت بود مهار تورم بود.با توجه به شرایطی که نظام پولی کشور داشت ما این پیش بینی را می کردیم که قوه مجریه و رئیس جمهور به تنهایی بتوانند شرایط را تغییر بدهند. این در حالی بود که آقای رئیسی و حامیان ایشان از تحول در زندگی کارگران سخن می گفتند.در واقع آنچه رخ داده نه تنها مهار تورم نبوده و بلکه افزایش تورم نیز بوده است.آنچه امروز مورد بی توجهی قرار گرفته، زندگی و کار کارگر است. ارزش جان، زندگی وکار کارگر زمانی مورد توجه قرار بگیرد که تورم مهار شود

مرحوم عالی‌نسب که از بزرگان اقتصاد ایران بود درباره تورم عنوان کردند:«تورم مالیاتی است که اغنیا علیه فقرا وضع می‌کنند». این سخن نشان می‌دهد هر چه کارگران تلاش می‌کنند و حقوق دریافت می‌کنند در نهایت به جیب کسانی می‌روند که دارای ثروت‌های هنگفتی هستند