تجربه نظام سوسیالیستی پس از جنگ جهانی دوم و با سلطه کشور شوروی، سرتاسر اروپای شرقی را فرا گرفت. حتی روشنفکران غربی که از همان ابتدا فریفته سوسیالیسم شده بودند به تدریج در گسترهای بزرگتر با صفاتی چون عظیم و باشکوه از سوسیالیسم یاد میکردند. پل ساموئلسون، اقتصاددان کینزگرای مشهور و برنده نوبل اقتصاد در کتاب مبانی اقتصاد (که در آن زمان موفقترین و پرمخاطبترین کتاب در دانشگاههای بلوک غرب بود) پیشبینی کرد که اروپای شرقی با کمک برنامهریزی سوسیالیستی به زودی از اقتصادهای غربی سبقت خواهد گرفت و رکورد استاندارد رفاهی در اقتصادهای آزاد را جابجا خواهد کرد.
اما گذشت کوتاه زمانی کافی بود تا واقعیتی عریان رخ بنمایاند که فیلسوف-اقتصاددانانی چون میزس و هایک پیشبینی کرده بودند: تجربه سوسیالیستی در واقع سراسر شکست بود و چیزی جز اقتصادهای ورشکسته از شوروی و اروپای شرقی بر جای نماند. اقتصادهای سوسیالیستی از اواخر دهه ۸۰ میلادی پشت سر هم فرو پاشیدند و چیزی جز زمینهای لمیزرع، کارخانههای متروکه، فقر و جوامع افسرده از خود بر جای نگذاشتند. پل ساموئلسون و «اقتصاد جدید» او شوخی سادهلوحانهای بیش نبود.
منبع: هانس هرمان هوپ (سوسالیسم و سرمایهداری)
◻️برای آشنایی بیشتر با منازعه فکری کینز-هایک و ماجرای جدال دو نوع مکتب اقتصادی (اقتصاد دستوری و اقتصاد آزاد)، داستان «مناظره قرن» را در رسانه فردای اقتصاد دنبال کنید. اینجا کلیک کنید