۱۰ پرسش سفر کارآفرینی

پاسخ معمای راه اندازی کسب و کار
۱۱ مرداد ۱۴۰۱ - ۱۹:۲۶

نسل جوان هر روز بیشتر از پیش در جستجوی معنایی برای کار خود هستند. کارآفرینی در کنار تلاش برای طی کردن مسیر و رسیدن به یک هدف بزرگ، به معنای حضور استعدادهای جوان در عرصه کسب و کار است که به دنبال هدفی هستند و دستیابی به آن را آرزو می‌کنند.

این رهبران جوان می‌خواهند مستقل باشند اما در عین حال قصد دارند تاثیری مثبت بر جامعه بر جای گذارند. گر چه آن‌ها چشم‌اندازی برای نیل به هدفشان و ایجاد ابداعات و تغییر در ذهن خود دارند، اما خلق یک کسب و کار اقدامی بسیار حساس و نیازمند آماده‌سازی‌های فراوان است. بنابراین هر کارآفرین پیش از آغاز این سفر خود، ابتدا باید به این ۱۰ پرسش پاسخ دهد:  

۱. چرا می‌خواهید کسب و کار خود را شروع کنید؟

واقعیت این است که کارآفرینی در رسانه­های اجتماعی بیش از حد زیبانمایی شده است. در حقیقت اما کارآفرینی به معنای ایجاد یک کسب و کار برای حل مشکلی از مشکلات مشتری است، نه به معنای سوار شدن در خودروهای لوکس و گذاشتن عکس‌های زیبا در رسانه‌های اجتماعی. در واقع کارآفرینی درست برعکس آن چیزی است که در رسانه‌های اجتماعی مشاهده می‌کنید.

آیا ما نیازمند سطح مشخصی از خوش‌شانسی، ژن تلاشگر و بستر مناسب هستیم تا به یک کارآفرین تبدیل شویم؟
بله. اما این نکته را هم نباید فراموش کنیم که بالاخره هرکسی در هر جایی از جهان می‌تواند مشکلی را حل کند. این هم در مورد مشکلات کوچک صادق است و هم مشکلات بزرگ. اینجاست باید تصمیم بگیرید افرادی را پیدا کنید که نیازها، خواسته‌هایی و مسایلی دارند، که شما می‌توانید برای آن‌ها راه حل ارایه کنید.

و اینجاست که باید انتخاب کنید چقدر خوب می‌خواهید برای آن نیاز یا مساله راه حل ارایه نمایید. چقدر به راه حلی که در دست دارید علاقمندید و تا چه میزان مشتاقید که خدمات خوبی به مشتری ارایه کنید.

۲. مشکلی که شما را تحت تاثیر قرار می‌دهد چیست؟

اگر می‌خواهید کسب و کار خوبی داشته باشید مهم است که ماموریت شفافی برای خود تعریف کنید. با توجه به هدف پروژه‌تان، ضروری است که درباره نیازهای واقعی قلمرو کاریتان مطلع شوید. این کار را با تحقیق بازار انجام دهید تا متوجه شوید مردم در زندگی روزمره خود با چه مساله‌ای مواجه هستند و چه انتظاری از راه حل شما دارند.

علاوه بر راه حل کسب و کارتان، موضوع مسئولیت نسبت به هیجانات فردی‌تان مطرح می‌شود. باید خود را برای مانور بین استرس‌ها و دشواری‌های پیاپی رشد دهید.

۳. به چه چیزی می‌خواهید دست یابید؟

پروژه ایده‌آل خود را طوری تعریف کنید که بتواند بطور کامل و بدون توجه به تنگناهای موجود، شکوفا شود. در این تمرین از همین حالا بازه یک ساله و سپس دو ساله و سه ساله برای پروژه خود تعریف کنید. سعی کنید آنقدر دقیق باشد که با تحقق پروژه مو به مو عینی شود. حتی اگر در مراحل نخستین خلق پروژه هستید، بسیار مهم است که این پروژه منعکس‌کننده دیدگاه، ماموریت و اهداف شما باشد.

۴. آیا از مهارت لازم برای اجرای پروژه برخوردارید؟

بیایید با واقعیت روبرو شویم. شما نمی‌توانید تنها با داشتن ارزش‌هایی زیبا بر جهان اثر بگذارید. جسارت ورود به چنین مسیری به معنای تغییر راه زندگی‌تان است، گاهی هم تغییری بسیار بزرگ. بنابراین ضروری است که نقاط قوت و استعدادهایتان را بشناسید. از یک سو باید مهارت‌هایی را از پیش داشته باشید، از سویی دیگر باید مهارت‌هایی را برای تکمیل پروژه‌تان کسب کنید. بررسی کنید که چه گواهی‌نامه‌هایی را باید اخذ کنید و چه آموزش‌هایی را باید برای آن‌ها ببینید.
تعیین مهارت‌ها شامل دو دسته است: یک سری که خود شما روی آن‌ها سرمایه‌گذاری می‌کنید و سری دیگر مهارت‌هایی است که در بیرون باید آن‌ها را بیابید؛ مثلا از طریق پیدا کردن یک شریک که در این صورت باید شراکت با دیگر افراد حرفه‌ای را مد نظر قرار دهید.

۵. نیازهای شما کدام‌اند؟

برای آنکه پروژه شما عملی شود، به چندین موضوع نیاز دارید، از جمله: احساس کنید مورد حمایت هستید، یک شبکه حرفه‌ای در اختیار دارید و بخصوص پول لازم برای راه‌اندازی کسب و کارتان را دارید. پس از آنکه فهرستی از نیازهایتان را بدست آوردید، وقت اقدام یا جستجو برای کمک گرفتن از خارج از مجموعه‌تان فرا می‌رسد. گاهی قادر نخواهید بود که به تنهایی همه نیازها را برطرف کنید بنابراین مجبورید به آن دسته از افراد اطرافتان روی آورید که می‌توانند راه حلی برای شما داشته باشند.

۶. چه افرادی می‌توانند به شما کمک کنند؟

به محض آنکه نیازهایتان را تعریف کردید، وقت آن می‌رسد که از شبکه‌های روابط خود (چه شخصی و چه حرفه‌ای)، استفاده کنید. بی تردید افراد در اطرافتان هستند که بتوانند به طریقی به شما کمک کنند. در تماس گرفتن با آن‌ها تردید نکنید. از آن ها بخواهید در جلسه‌ای با شما شرکت کنند یا تلفنی صحبت کنند تا بتوانید با آن‌ها تبادل اطلاعات کنید و نظرشان را درباره پروژه‌تان جویا شوید. موفقیت یک پروژه کارآفرینی تا حدود زیادی به کیفیت شبکه روابط تخصصی شما بستگی دارد و فراموش نکنید که دایره روابط خصوصی‌تان (خانواده و دوستان) را از قلم نیاندازید.  

۷. آیا پروژه شما در درازمدت  دوام می آورد؟

راه‌اندازی یک کسب و کار خوب است اما اینکه بتوانید با آن زندگی کنید، بهتر است! بنابراین حیاتی است که دوام آن را مورد پرسش قرار دهید. تنها راه برای اینکه بفهمید آیا می‌توانید با آن گذران زندگی کنید یا نه و بدانید که آیا جواب می‌دهد یا نه، این است که آن را امتحان کنید. نخستین دلیل برای شکست یک کسب و کار این است که بازار به آن نیازی ندارد. به همین دلیل مهم است که بازار را تحلیل کنید و هر چه زودتر ایده خود را امتحان کنید.

۸. شرایط بازارتان چیست؟

مطالعه بازار به شما این امکان را خواهد داد که ببینید آیا بازار و نیاز واقعی برای محصولتان وجود دارد یا نه. حیاتی‌ترین پرسش در مطالعه بازار این است که وضعیت رقابت در آن چگونه است. این را یک تهدید نبینید بلکه به عنوان یک واقعیت که می‌تواند به یک فرصت تبدیل شود ببینید.

۹. مشتریان شما که هستند؟

اگر شما می‌خواهید محصولتان را به همه بفروشید، در واقع نخواهید توانست به هیچکس بفروشید. بنابراین ضروری است که شرحی از مشتریان بالقوه خود بدست آورید به بیان دیگر آن‌ها را به گروه‌های مختلف تقسیم کنید. وقتی مشتریانتان را به طور تئوریک مورد آنالیز قرار دادید، وقت آن است که در عمل مصاحبه‌هایی انجام دهید و جویای نظرات شوید.

۱۰. چگونه ایده یا فعالیت خود را به بوته آزمایش می‌گذارید؟

بسیاری از کارآفرینان پیش از راه‌اندازی کسب و کارشان انقدر صبر می‌کنند تا یک پیشنهاد عالی به دستشان برسد. به جای اینکه صبر کنید تا همه چیز بی‌نقص پیش برود، فکر کنید که چگونه می‌توانید هر چه زودتر ایده خود را به بوته آزمایش گذارید. به عنوان مثال یک جمع کوچک گرد آورید، یا محتوای مجازی تولید کنید یا یک صفحه اینستاگرامی یا غیره. این کار به شما کمک خواهد کرد که بفهمید آیا پروژه‌تان ارزش سرمایه‌گذاری وقت، پول و انرژی‌تان را دارد یا نه.

منبع: Entrepreneur

مترجم: شادی آذری