فردای اقتصاد: داوود هرمیداس باوند، در نوزدهم آبان سال ۱۳۱۳ در تهران متولد شده بود. او تحصیلات مقدماتی خود را در دبستان ابنسینا و دبیرستان فیروزبهرام به پایان رسانده بود. پس از پایان اتمام کارشناسی در دانشگاه تهران عازم آمریکا شده و کارشناسی ارشد و دکتری خود را در دانشگاه واشنگتن دی سی به اتمام رساند. او در حدود ۱۵ سال در آمریکا و اروپا زندگی کرده وپس از آن به ایران آمده و وارد وزارت امور خارجه شد. علاوه بر این او سابقه تدریس در دانشگاههای تهران، امام صادق، علامه طباطبایی و علوم تحقیقات هم در کارنامه داشت.
باوند از خانواده اسپهبدان باوند مازندران است که قدمتی ۲۰۰۰ ساله دارند. پدر بزرگ وی، امیرمؤید سوادکوهی است که رضا شاه در فوج تحت فرمان وی یعنی فوج سوادکوه خدمت میکرد. خود دربارهی پدر بزرگش پیش از این چنین گفته است: « پدر بزرگم نماینده مجلس شورای ملی قبل از رضا خان و در دوره صدارت وثوقالدوله بود. با این حال به خاطر مخالفت با قرارداد ۹۱۹ وثوق الدوله و در اعتراض به انگلیسها تبعید میشود و بعد با آمدن مشیرالدوله آزاد شده و رییس قشون کل مازندران میشود.»
از نظر سیاسی هم عضو جبهه ملی بود و هم در کسوت رئیس هیئت رهبری و هم سخنگوی جبهه ملی ایران فعالیت میکرد. او از مشی جبهه ملی تا اواخر عمر دفاع میکرد. او در سال ۱۳۵۴ در وزارت خارجه ایران مشغول به کار شد. در حالیکه مدتی هم در سازمان ملل فعالیت کرده و ریاست کمیته حقوق مجمع عمومی سازمان ملل را به عهده داشته است. او همچنین از اعضای هیئت مؤسس انجمن علوم سیاسی ایران، انجمن ایرانی روابط بینالملل و انجمن ایرانی مطالعات سازمان ملل متحد به شمار میرفت. هرمیداس همچنین جزو موسسان اولیه انجمن علوم سیاسی ایران و انجمن ایرانی روابط بینالملل بود.
مرد وطنپرستی که در ایران جان باخت
هرمیداس باوند یک چهرهی وطن دوست بود که بارها تاکید کرده بود که علاقه داشته در ایران بماند و در این کشور فعالیت کند. او از اینکه مهاجرت در سطح گستردهای از کشور رخ میداد، عمیقا غمگین بود و باور داشت: متاسفانه در فرهنگ اجتماعی و سیاسی جامعه ایران، توجه افراد بیشتر در ارتباط با خود است تا فراتر از خود و جامعه و وطن.
به باور هرمیداس دیگر تنها مسئلهی فرار مغزها نیست بلکه موضوع جلای وطن است. او در اواخر عمر در مصاحبهای بیان کرده بود: «متاسفانه در ایران بعضا مسائل کشور بر اساس مصالح و منافع افراد ارزیابی میشوند. به این ترتیب اگر محدودیتها و تنشهایی هم در کشور پیدا شود از ایران میروند. گویی این بیت از سعدی به خط مشی افراد تبدیل شده است: بهشت آنجاست که آزاری نباشد/ کسی را با کسی کاری نباشد. این در حالی است که من فکر میکنم بهشت را باید همینجا در ایران برای نسل آینده ساخت. باید بتوانیم برای فرزندانمان ایران را بسازیم و بتوانیم نقشی در تاریخ خود ایفا کنیم.»
از هرمیداس باوند آثار متعددی برجای مانده است از جمله:
«مبانی حاکمیت تاریخی، حقوقی و سیاسی بر جزایر سهگانه تنب بزرگ، تنب کوچک و ابوموسی»، «دریاهای بسته و نیمهبسته»، «سیاستهای کلان و جزایر خرد»، «مسئله نوروز، نقض تعهدات بینالمللی و مسئولیتهای ناشی از آن» و «تغییرات ناظر به مفهوم مسئولیت بینالمللی دولتها». از او همچنین مجموع مقالات علمی متعددی باقی مانده است. مقالاتی که عمدتا به بررسی مسائل ایران در حوزه روابط بینالملل میپردازد. او همچنین با رسانهها هم روابط خوبی داشت. غالبا اظهارات وی در قالب مصاحبه در رسانهها منتشر میشد.
هرمیداس باوند همچنین مدافع برقراری روابط متعادل با جهان غرب و شرق بود. به نظر او با توجه به جایگاه ژئوپلیتیکی ایران چارهای نیست مگر اینکه ایران به دنبال بهبود روابط خود با جهان باشد. به گفته وی: « ایران در مقطعی از تاریخ دچار یک توقف تاریخی شده و در قرن نوزدهم بود که به تعاملات بیالمللی کشانده شده است. در واقع در دورهی عباس میرزا بود که چنین اتفاقی افتاد. ما در این دوره توانستیم با نقاط ضعفمان آشنا شویم. همینطور انقلاب مشروطیت در ایران نقطه عطفی بود که ما به واسطهی آن وارد یک جامعهی نوین پیشرفته جهانی شویم.»
او در خصوص تعامل با جهان هم چنین اظهارنظر کرده است: «جایگاه ژئوپلیتیک ایران در وضعیتی دارد که به موجب آن چه بخواهیم و چه نخواهیم در معرض تعاملات بینالمللی قرار میگیریم. باید روابط خود را با واقعنگری تنظیم کنیم. باید واقعیتها را تشخیص دهیم و از واقعیتها استفاده بهینه و متقابل کنیم. ما باید بین قدرتهای بزرگ هستند، توان بالقوهی خود را بالندهتر کنیم.»