فردای اقتصاد: بنگاهها مانند موجودات زنده متولد میشوند، زندگی میکنند و در صورتیکه شرایط برای ادامه فعالیت آنها مناسب نباشد، از گردونه رقابت خارج شده و میمیرند؛ به همین دلیل شناسایی عواملی که بر مرگ بنگاه تاثیر دارند، میتواند به سیاستگذاریهای حوزه اقتصاد صنعتی کمک کرده و اثرات نامطلوب ناشی از مرگ بنگاه (بیکاری و کاهش تولید) را تحت تاثیر قرار دهد.
ورود و خروج بنگاه به بازار یا آنچه که تحت عنوان پویاییهای بنگاه به بازار تلقی میشود از عوامل اساسی فرآیند انتخاب بازار بوده که منجر به بازسازی و تحول در صنعت میشود. از این رو، فرآیند ورود و خروج بنگاهها نقش اساسی در تحول و تغییر در صنعت بازی میکند. از جنبه دیگر، ورود و خروج دو وجه اجتنابناپذیر فرآیند رقابت پویای بازار است که منجر به رشد بنگاههای کارآمد و حذف بنگاههای ناکارآمد میشد.
بر اساس گزارشی که از سوی مجله اقتصادی وزارت اقتصاد منتشر شده، ورود و خروج بنگاهها از سه طریق بر عملکرد بازارهای صنعتی تاثیر میگذارد. اول اینکه؛ ورود و خروج بنگاهها از طریق افزایش رقابت در بازار موجب کاهش قیمتها و سودآوری بنگاههای موجود در صنعت میشود. دوم؛ طی فرآیند ورود و خروج، بنگاههای با بهرهوری پایین از صنعت خارج و بنگاههای با بهرهوری بالا جایگزین آنها میشود. سوم؛ ورود بنگاههای جدید به صنعت عمدتا موجب ورود تکنولوژی برتر به صنعت شده و بنگاههای فاقد نوآوری از صنعت را خارج میکنند. عوامل موثر بر خروج بنگاهها را در «متغیرهای سطح بنگاه»، «متغیرهای سطح صنعت»، «متغیرهای محیطی»، و «سایر عوامل» مطابق جدول پیوست میتوان طبقهبندی کرد.
بررسیها نشان میدهد از میان متغیرهای سطح بنگاه، بنگاههای بزرگ به دلیل در اختیار داشتن حجم عظیمی از منابع مالی، فیزیکی، انسانی و دیگر منابع که منجر به بهبودی مقیاس اقتصادی و مقابله با شوکهای بیرونی بوده، در برابر خروج از بازار در امان خواهند بود. در عین حال، هرچه سن بنگاه بیشتر باشد، احتمال خروج آن کاهش مییابد؛ چراکه با افزایش سن، تجربه بنگاه در انجام مخارج و تخصیص بهینه منابع افزایش مییابد. بنگاههای با بهرهوری بالاتر نیز به دلیل استفاده بهتر از منابع، کمتر از بازار رقابت خارج میشوند. ساختار مالکیت نیز یکی دیگر از عوامل ماندگاری یا عدم ماندگاری بنگاهها است. بنگاههای دولتی نسبت به بنگاههای خصوصی ماندگاری بیشتری دارد؛ چراکه صرفنظر از سودآوری یا عدم سودآوری، آنها مورد حمایت دولت قرار دارند. بررسیها نشان میدهد که یکی از فاکتورهای ماندگاری بنگاههای کوچک و افزایش بقای آنها بالا رفتن نرخ نوآوری در آنهاست.
در عین حال، انتظار میرود در صنایعی که سهم هزینههای حاشیهای از کل داراییهای ثابت بالا باشد، نرخهای خروج پایینتری داشته باشند؛ چراکه دوام و اختصاصی بودن این داراییها، خروج را پرهزینه میکند. در حوزه متغیرهای سطح صنعت، رشد صنعت یکی از فاکتورهای اساسی است. صنایع که دارای نرخ رشد بالا هستند، برای بنگاههای موجود در صنعت فرصتهای مناسبی را برای فعالیت فراهم میآورند، در حقیقت رشد صنعت، فضا را برای فعالیت بنگاهها فراهم میسازد. در کنار این عوامل، جمعیت نیز یکی از متغیرهای محیطی است که در مرگ یا ماندگاری بنگاهها اثر دارد. از آنجاییکه بنگاهها خدمات و کالاها را برای ساکنین مناطق فراهم میسازند، بنابراین اندازه و تغییرات جمعیت میتواند حائز اهمیت باشد. اگر بنگاه ترجیح دهد در یک ناحیه پرجمعیت مستقر شود، این ممکن است یک نیروی خود تقویتی ایجاد کند. بیکاری نیز یکی دیگر از عوامل محیطی است. نرخهای بالای بیکاری نشانگر وضع عمومی اقتصاد بوده و بنابراین بالا بودن و افزایش سطح بیکاری تقاضا را کاهش داده و سبب ورود کم و خروج بیشتر خواهد شد.
اگر بیان کنیم که بیکاری یک وضعیت نامطلوب اقتصادی است، انتظار میرود که افزایش بیکاری سطوح خروج را افزایش میدهد. در کنار این عوامل آموزش نیز در ماندگاری یا مرگ بنگاه موثر است. افرادی که سطح آموزشی مناسبی دارند و بنگاه جدیدی را راهاندازی کردهاند، بهتر میتوانند فرصت بقا داشته باشند؛ چراکه میتوانند ایدههای قابل انجام و موفقیتآمیزی داشته باشند. در مرگ بنگاهها عوامل دیگری نیز دخیل هستند؛ از جمله اهرم مالی، به گونهای که سطح بالای بدهیها نیازمند به پرداخت بهره بالاست، بنابراین ریسک شرکت را افزایش داده و احتمال بقا را کاهش میدهد. مداخلات دولت نیز میتواند نرخهای خروج را تحت تاثیر قرار دهد.