۲۸ آبان ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۲

دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوری‌خواهان دست بالا را دارد. اما اگر او رییس‌جمهور شود چگونه رفتار خواهد کرد؟ سیاست خارجی وی چگونه خواهد بود؟ برخی بررسی‌ها درباره‌ی رفتار احتمالی وی با چین، اروپا و جنگ اوکراین نشان می‌دهد که در صورت روی کار آمدن وی احتمال ‌افزایش بی‌ثباتی بیشتر خواهد شد.

فردای اقتصاد: دونالد ترامپ در انتخابات مقدماتی جمهوری‌خواهان دست بالا را دارد. طبق چندین نظرسنجی او در ایالت‌های مردد از جو بایدن پیشی گرفته است. در نظرسنجی نیویورک تایمز، ۵۹ درصد از رای‌دهندگان به او در مورد اقتصاد اعتماد داشتند، در حالی که فقط ۳۷ درصد در اقتصاد به بایدن اعتماد دارند. حداقل در انتخابات مقدماتی، دعاوی مدنی و پیگردهای کیفری صرفا به تقویت ترامپ منجر شده است. موضوع مهم‌تر درباره‌ی اقلیت‌هاست. آنگونه که اکونومیست گزارش داده است، برای دهه‌ها دموکرات‌ها به حمایت رای‌دهندگان سیاه‌پوست و اسپانیایی‌تبار تکیه کرده‌ بودند، اما حالا نظرسنجی‌ها نشان می‌دهد که تعداد قابل‌ توجهی از آنان حزب را ترک کرده‌اند. به نظر می‌رسد که در ۱۲ ماه آینده، کوچکترین اشتباه توسط هر یک از نامزدها می‌تواند تعیین کننده  نتیجه رقابت باشد و در نتیجه جهان را متزلزل کند. این لحظه‌ای خطرناک است برای اینکه مردی مانند ترامپ بتواند دوباره در دفتر خاگ‌دیس/ بیضی‌ شکل ریاست‌جمهوری آمریکا حضور پیدا کند. اکنون دموکراسی در داخل کشور آمریکا دشوار است. باید بدانیم که ادعای ترامپ مبنی بر پیروزی در انتخابات ۲۰۲۰ بیش از یک دروغ بود: قماری که ترامپ به واسطه آن هم‌وطنانش را بدبین و آرای آنان را دستکاری کرده و ایشان را مرعوب ساخت. این ترامپ در این زمینه کارساز بوده است.

آنگونه که اکونومیست گزارش داده است، نکته این است که آمریکا همچنین با خصومت فزاینده‌ای در خارج از کشور مواجه است. چالش‌هایی که توسط روسیه در اوکراین، شبه‌نظامیان متحد در خاورمیانه و چین در سراسر تنگه تایوان و دریای چین جنوبی به وجود آمده است. این سه کشور تلاش‌های خود را به‌سختی هماهنگ می‌کنند و چشم‌اندازی از نظم بین‌المللی جدید به اشتراک می‌گذارند که در حق با زور است و خودکامگان امن هستند.

از آنجا که جمهوری‌خواهان مگا، ماه‌هاست که برای دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ برنامه‌ریزی کرده‌اند، ورژن دوم ترامپ از نمونه‌ی دور اول آن سازماندهی‌شده‌تر عمل خواهد کرد. مؤمنان واقعی وی، مهمترین مناصب را اشغال خواهند کرد. آقای ترامپ در پی‌گیری تلافی، حمایت‌گرایی اقتصادی و معاملات بسیار افراطی و بی‌مرز عمل خواهد کرد. بنابراین جای تعجب نیست اگر دور دوم ریاست جمهوری ترامپ، پارلمان‌ها و اتاق‌های هیئت مدیره جهان را لبریز از ناامیدی کند.

با این حال، پیروزی ترامپ در سال آینده نیز تأثیر عمیقی در خارج از کشور خواهد داشت. چین و دوستانش از شواهدی مبنی بر ناکارآمدی دموکراسی آمریکایی خوشحال خواهند شد. زمانی‌که آقای ترامپ رویه قضایی و حقوق مدنی را در ایالات متحده زیر پا می‌گذاشت، دیپلمات‌هایش نمی‌توانستند منادی آن‌ها در خارج از کشور باشند. جنوب جهانی این ظن را تأیید می‌کند که درخواست‌های آمریکا برای انجام آنچه درست است در واقع فقط یک تمرین ریاکاری است. آمریکا هم مانند سایر قدرت‌ها فقط یک ابرقدرت شده است.

از سوی دیگر در صورت بر سر کار آمدن ترامپ، غرایز حمایت‌گرایانه او نیز نامحدود خواهد بود. او و معاونانش در نظر دارند مالیات جهانی ۱۰ درصدی بر واردات اعمال کنند که بیش از سه برابر سطح امروز است. حتی اگر سنا او را مهار کند، حمایت‌گرایی که با دیدگاه گسترده امنیت ملی توجیه می‌شود، قیمت‌ها را برای آمریکایی‌ها افزایش می‌دهد. آقای ترامپ همچنین در اولین دوره ریاست‌جمهوری خود با کاهش مالیات‌ها و پرداخت‌های مربوط به کووید-۱۹ اقتصاد را به جریان انداخت. با این حال این بار آمریکا با کسری بودجه در مقیاسی مواجه است که فقط در جنگ دیده می‌شود و هزینه پرداخت بدهی‌ها هم بیشتر است. کاهش مالیات باعث تغذیه تورم می شود نه رشد اقتصادی.

در خارج از کشور هم، دوره اول آقای ترامپ بهتر از حد انتظار بود. دولت تحت مدیریت او به اوکراین تسلیحات داد، توافق صلح بین اسرائیل، امارات متحده عربی و بحرین را دنبال کرد و کشورهای اروپایی را از افزایش هزینه‌های دفاعی خود ترساند. سیاست آمریکا در قبال چین جنگ‌طلبانه‌تر شد. ممکن است این تصور ایجاد شود که یک دوره ریاست تجاری دیگر ترامپ می‌تواند مزایایی را به همراه داشته باشد. از سوی دیگر بی‌تفاوتی آقای ترامپ به مسائل حقوق بشری هم ممکن است پس از پایان جنگ غزه، دولت عربستان را قابل قبول‌تر کند و روابط با دولت نارندرا مودی در هند را هم تقویت کند.

اما با این حال باید بدانیم که همه چیز در دوره دوم متفاوت خواهد بود، زیرا جهان تغییر کرده است. اهل معامله بودن کشورها هیچ اشکالی ندارد: آنها موظفند منافع خود را در اولویت قرار دهند. با این حال، شهوت آقای ترامپ برای ایجاد یک توافق و احساس او نسبت به منافع آمریکا محدود به واقعیت و بدون اتکا به ارزش هاست.

آقای ترامپ اینطور قضاوت می‌کند که خرج کردن خون و گنج برای آمریکا در اروپا معامله بدی است. بنابراین، او تهدید کرده است که جنگ اوکراین را در یک روز پایان خواهد داد و ناتو را ویران خواهد کرد، شاید با نادیده گرفتن تعهد آمریکا مبنی بر تلقی «حمله به یک کشور» به عنوان «حمله به همه». در خاورمیانه، آقای ترامپ احتمالاً از اسرائیل حمایت می‌کند، هر چند که درگیری در منطقه را برانگیزد. در آسیا، او ممکن است آماده انجام یک معامله با رئیس‌جمهوری چین، شی جین پینگ، برای ترک تایوان باشد، زیرا او نمی‌تواند بفهمد که چرا آمریکا به جنگ با یک ابرقدرت مجهز به سلاح هسته‌ای می‌رود تا از یک جزیره کوچک بهره مند شود؟

اما باید بدانیم که با آمدن ترامپ آمریکا اروپا را رها خواهد کرد، آقای پوتین انگیزه‌ای برای مبارزه در اوکراین و حذف کشورهای شوروی سابق مانند مولداوی یا کشورهای بالتیک خواهد داشت. بدون فشار آمریکا، بعید است که اسرائیل به اجماع داخلی برای مذاکرات صلح با فلسطینی‌ها تن دهد. ژاپن و کره جنوبی با محاسبه اینکه آقای ترامپ در کنار متحدان خود نمی‌ایستد، می‌توانند به دنبال دسترسی به سلاح هسته‌ای باشند. آقای ترامپ همینطور با تاکید بر اینکه آمریکا هیچ مسئولیت جهانی برای کمک به مقابله با تغییرات اقلیمی ندارد، تلاش‌ها برای کند کردن آن روند را متوقف خواهد کرد. او توسط افرادی احاطه شده است که معتقدند تقابل با چین تنها راه حفظ سلطه آمریکاست. چین که در صورت روی کار آمدن ترامپ بین یک رئیس‌جمهور اهل معامل و مقامات جنگ‌افروز او گرفتار می‌شود، می‌تواند به راحتی در مورد تایوان اشتباه محاسباتی کند و عواقب فاجعه‌باری در پی داشته باشد.

دور دوم ریاست‌جمهوری ترامپ می‌تواند نقطه عطفی مهم باشد طورس که که در دوره‌ی اول چنین نبوده است. پیروزی در انتخابات پیش روی آمریکا مخرب‌ترین غرایز او در مورد قدرت را تایید می‌کند. برنامه‌های او با مقاومت کمتری مواجه خواهد شد. در حالی‌که اقتدار اخلاقی آمریکا هم کاهش می‌یابد چرا که در حالی که بدترین چیزها را درباره‌ی وی می‌دانسته به او رای داده است. انتخابات در نهایت توسط ده‌ها هزار رای دهنده در تعداد انگشت شماری از ایالت‌ها تصمیم گیری خواهد شد. در سال ۲۰۲۴ سرنوشت جهان به رای آنها بستگی خواهد داشت.