از سال ۱۳۸۴ تاکنون همه ساله مرکز آمار ایران گزارشهای فصلی و سالانه از وضعیت اشتغال و بیکاری در ایران منتشر میکند که مهمترین منبع برای بررسی تحولات بازار کار کشور است. این آمار که براساس نمونهگیری نسبتا گسترده از مناطق شهری و روستایی تمامی استانهای کشور تهیه میشود، اطلاعات ارزشمندی در مورد بازار کار استانها نیز بهدست میدهد؛ هرچند به دلیل محدودیت اندازه نمونه در تک تک استانها، نتایج ارائه شده را باید با احتیاط تفسیر کرد و به کل استان تعمیم داد.
آمار اشتغال و بیکاری سال ۱۴۰۰ به تازگی در شهریورماه انتشار یافته که نشانگر وضعیت نامطلوب اشتغال زنان در استانهای محروم و کمتر برخوردار کشور است. در سال ۱۴۰۰ نرخ مشارکت زنان در کل کشور ۱۳.۳ درصد بوده که از پایینترین نرخهای مشارکت زنان در جهان و حتی در منطقه خاورمیانه است. از مهمترین علل مشارکت پایین زنان در بازار کار، نگرش سنتی به نقش زن در جامعه از یکسو و شرایط اقتصادی نامطلوب از سوی دیگر است. تجربه نشان میدهد که با شتاب گرفتن رشد سرمایهگذاری و تولید، سهم زنان در بازار کار افزایش مییابد. یکی از نمونههای برجسته، کشور بنگلادش است که با رونق تولید پوشاک، صدها هزار فرصت شغلی بهویژه برای زنان، در این کشور ایجاد شده است. عموما در مناطق پردازش صادرات در بخشهای الکترونیک و نساجی، حضور زنان بسیار پررنگ است.
جدول زیر نرخ مشارکت و نرخ بیکاری زنان در برخی از استانهای ایران را در سال ۱۴۰۰ نشان میدهد. در میان این استانها، کهکیلویه و بویراحمد دارای پایینترین نرخ مشارکت زنان (۹.۳ درصد) است. این نرخ نشان میدهد که بهطور سنتی زنان فعالیت چندانی در بازار کار ندارند و احتمالا تولید صنایع دستی و مشاغل خانگی زنان نیز در این استان پایین است، چون سهم اشتغال صنعتی در استان کهکیلویه و بویراحمد فقط ۴ درصد است. از سوی دیگر نرخ بیکاری در میان زنان جوان (۱۸ تا ۳۵ ساله) ۳۵.۵ درصد گزارش شده است. این نرخ بالای بیکاری نشانگر تمایل زنان تحصیلکرده برای ورود به بازار کار و تلاش آنها برای یافتن شغل است.
در تمامی استانهای محروم و کمبرخوردار کشور (به جز استان سیستانوبلوچستان) نرخ بیکاری زنان جوان بسیار بالاتر از میانگین کشوری است. هر چند باید نتایج طرح نمونهگیری اشتغال و بیکاری را با احتیاط تفسیر کرد، ولی براساس این آمار در سال ۱۴۰۰ بالاترین نرخ بیکاری زنان جوان (۵۷.۴ درصد) به استان کرمان تعلق داشته است. به سخنی دیگر از هر دو نفر زن جوان در جستوجوی کار در استان کرمان بیش از یک نفر از یافتن کار ناموفق بوده و بیکار باقی مانده است. نرخ بالای بیکاری زنان جوان در استان کرمان بیتردید نشانگر سطح نسبتا بالای تحصیلات در میان زنان این استان است، زیرا زنان دارای تحصیلات دانشگاهی گرایش بسیار قوی برای حضور در بازار کار دارند و مدتی طولانی به جستوجوی شغل ادامه میدهند؛ ولی فرصتهای شغلی برای آنان بسیار محدود است.
در استان ایلام نرخ مشارکت زنان نسبتا پایین است (۱۲ درصد) و سهم بزرگی از زنان شاغل در بخش کشاورزی مشغول به کار هستند (۴۱.۳ درصد) ولی سهم اشتغال صنعتی زنان در این استان (۶.۳ درصد) بسیار پایین است و نشان میدهد که حتی فرصت اشتغال در صنایعدستی و تولیدات خانگی نیز در ایلام برای زنان بهشدت محدود است. نرخ بیکاری زنان در این استان ۱۸ درصد و برای زنان ۱۸ تا ۳۵ ساله ۴۴.۸ درصد است. نرخ بالای بیکاری به زنان جوان علامت میدهد که تا حد امکان ورود به بازار کار را به تعویق بیاندازند و به تحصیل ادامه دهند یا برای یافتن شغل به دیگر استانها مهاجرت کنند چون شانس چندانی برای یافتن شغل در این استان ندارند.
در دو استان کمتر برخوردار سیستانوبلوچستان و چهارمحال بختیاری حضور زنان در بخش کشاورزی بسیار کم است (به ترتیب ۶.۳ و ۳.۳ درصد) و بخش بزرگی از اشتغال زنان در فعالیتهای صنعتی ایجاد شده که عمدتا در صنایع دستی و تولیدات خانگی متمرکز است. نرخ بیکاری زنان جوان در استان کهکیلویه و بویراحمد (۴۷ درصد) بسیار بالا است؛ ولی در سیستانوبلوچستان ۲۲.۸ درصد است، که از متوسط کشور (۲۸.۳ درصد) کمتر است. پایین بودن نرخ بیکاری زنان جوان همراه با نرخ بالای اشتغال صنعتی زنان (۶۰.۸ درصد) نشانگر ساختار سنتی بازار کار این استان و تمرکز فعالیت زنان در صنایع دستی و تولیدات خانگی است. احتمالا این استان توان چندانی جهت ایجاد فرصتهای شغلی برای زنان تحصیلکرده در اختیار ندارد و بخش بزرگی از زنان تحصیلکرده یا پس از مدتی جستوجوی شغل از بازار کار خارج میشوند یا برای یافتن شغل باید به دیگر استانها مهاجرت کنند.
نرخ بیکاری زنان جوان ۱۸ تا ۳۵ ساله در دیگر استانهای کمتر برخوردار مانند خراسان جنوبی (۳۴.۴ درصد)، کردستان (۳۸.۴ درصد)، کرمانشاه (۴۲.۵ درصد) و هرمزگان (۳۸.۶ درصد) بسیار بالاتر از میانگین کشوری است و شرایط دشوارتر زنان جوان در بازار کار این استانها را نشان میدهد.
نرخ بیکاری زنان جوان در استان تهران (۲۹.۵ درصد) اندکی از میانگین کشور (۲۸.۳ درصد) بیشتر است؛ ولی زنان در فعالیتهای صنعتی و خدماتی متنوعی مشغول به کار هستند. فعالیتهای کشاورزی صرفا ۰.۴ درصد از زنان شاغل در استان تهران را جذب کرده است. ۲۲.۷ درصد از زنان در بخش صنعت مشغول به کار هستند که مشاغل متفاوتی را در کارخانههای بزرگ و صنایع کوچک و متوسط را در بر میگیرد. ۷۶.۸ درصد از زنان شاغل استان تهران در فعالیتهای خدماتی متمرکز هستند. طی سه دهه اخیر سهم زنان در مشاغل تخصصی افزایش قابل توجهی داشته که بخش اعظم این گروه در استانهای برخوردار کار میکنند.
وضعیت نامطلوب زنان، بهویژه زنان جوان تحصیلکرده در استانهای محروم و کمتر برخوردار علاوه بر آنکه به نارضایتی فزاینده در میان زنان منجر میشود، میتواند به مهاجرتهای برنامهریزی نشده و حضور فزاینده زنان جویای کار در شهرهای بزرگ استانهای برخوردار بیانجامد و آسیبهای اجتماعی جدی به دنبال داشته باشد.
شرط لازم برای بهبود وضعیت اشتغال زنان در استانهای مختلف کشور، کاهش ریسک سرمایهگذاری و افزایش تولید و شکلگیری فرصتهای شغلی مولد و پایدار است. شرط کافی تغییر دیدگاه سنتی نسبت به حضور زنان در عرصههای اقتصادی است که در برخی از استانهای کشور هنوز مانعی جدی بر سر راه اشتغال زنان است.
عضو هیات علمی دانشگاه مازندران