فردای اقتصاد: این روزها هیچ منبع انرژی به اندازه گاز محور اصلی اخبرهای این حوزه و حتی سیاسی نیست. به دنبال اوجگیری تنشها بین روسیه و غرب، مسکو عرضه گاز به اروپا را به شدت کاهش داده و قیمت این سوخت چندین برابر شده است. پیشبینی میشود زمستان با کاهش دمای هوا و افزایش تقاضا زمستانی سخت در انتظار قاره سبز باشد. هرچند بالاخره روزی جنگ پایان مییابد، اما کارشناسان بر این باورند که بعید است بار دیگر اروپا برای تامین انرژی خود به روسیه تکیه کند. از این رو است که غرب این روزها به دنبال منابع دیگری است که بتواند جایگزین گاز روسیه شوند.
از این رو توجهها به کشورهای چون ایران و قطر معطوف شده است که بعد از روسیه دارای بزرگترین ذخایر گازی جهان هستند. قطر با استفاده از این فرصت پروژه افزایش تولید را که مدتها بود در سر داشت کلید زده اما ایران که به سه دلیل ظرفیت عرضه بیشتری برای گاز دارد، به دلیل تحریمها فعلا از این فرصت جا مانده و از میلیاردها دلار درآمد گازی بینصیب مانده است.
ظرفیت افزایش تقاضا برای گاز
چشمانداز مصرف سوختهای فسیلی چندان روشن نیست چراکه به دلیل مسائل زیست محیطی و گرمایش زمین جهان به سمت کاهش تقاضا برای سوختهای فسیلی در حرکت است. از این رو پیشبینی میشود نهایت ظرف چند سال آینده تقاضا برای سوختی چون نفت به اوج خود رسیده و سپس در مسیر کاهشی قرار گیرد.
با این حال شرایط برای گاز کمی متفاوت است. این سوخت پاکترین سوخت فسیلی به شمار میرود و میزان تولید کربن آن نسبت به نفت و ذغال سنگ کم است. برخی پژوهشها میزان کربن تولیدی از سوختن گاز را حدود ۵۰ درصد نفت و ذغالسنگ اعلام کردهاند. از سوی دیگر هرچند برآوردها نشان از آینده درخشان انرژیهای تجدیدپذیر دارد اما به دلیل ماهیت انرژیهای تجدیدپذیر همواره نیاز به منبع دیگری برای تولید برق در کنار آنها وجود دارد که اطمینان همیشگی بودن تولید برق را داشته باشد و مانند انرژی بادی و خورشیدی به وضعیت آب و هوایی بستگی نداشته باشد. از این رو انتظار میرود که تقاضای جهان برای گاز آینده روشنی داشته باشد.
در این میان حمله روسیه به اوکراین و تلاش غرب برای کاهش وابستگی به مسکو، اروپا را بر آن داشته که به دنبال منابع جایگزین برای گاز روسیه باشد و این یعنی نیاز بیشتر به گاز کشورهایی چون ایران.
کدام کشورها میتوانند پاسخگوی تقاضا باشند؟
روسیه، ایران و قطر به ترتیب با داشتن سهم ۲۳.۲ درصد، ۱۶.۵ درصد و ۱۱.۵ درصد دارای بزرگترین ذخایر گازی جهان هستند. از آنجایی که خیلی بعید است که حتی در صورت توقف جنگ غرب درهای خود را به روی گاز روسیه بگشاید و بار دیگر خود را به مسکو وابسته کند، انتظار میرود که ایران و قطر به عنوان دو کشوری که بعد از روسیه بزرگترین ذخایر گازی جهان را دارند، برای افزایش عرضه گاز با اقبال زیادی مواجه شوند.
از این رو است که همین چند ماه پیش قطر توانست قرارداد عظیمی برای افزایش تولید گاز خود با بزرگترین شرکتهای نفتی و گازی جهان به امضا برساند که بر اساس آن برآورد میشود که ۲۸ میلیارد دلار در صنعت گاز این کشور سرمایهگذاری شود و تولید الانجی قطر ظرف ۵ سال ۶۰ درصد افزایش یابد. آلمان که بزرگترین واردکننده گاز روسیه است از همین حالا با امضای توافقنامهای با امیر قطر در سر صف تقاضا برای افزایش تولید گاز قطر ایستاده است.
اما ایران نسبت به قطر ظرفیت بیشتری برای عرضه گاز دارد.
ظرفیت خالی تولید
هرچند ایران از لحاظ تولید هم رتبه بالایی دارد و بیشتر از قطر گاز تولید میکند اما میزان تولید کشور با ذخایر آن تناسبی ندارد و مقایسه نسبت تولید به حجم ذخایر نشان میدهد که کشور همچنان ظرفیت بالایی برای سرمایهگذاری در صنعت گاز در راستای افزایش تولید دارد.
ایران با تولید سالانه ۲۵۷.۱ میلیارد مترمکعب گاز بعد از روسیه و آمریکا در جایگاه سوم بزرگترین تولیدکننده جهان ایستاده و سالانه حدود ۶ درصد عرضه جهانی گاز را بر عهده دارد. قطر بعد از ایران در رتبه چهارم قرار گرفته است. با این حال نسبت تولید به حجم ذخایر نشان میدهد ایران سالانه تنها حدود ۰.۷۵ درصد از ذخایر گازی خود را استخراج و عرضه میکند. این در حالی است که مقدار تولید گاز جهان نسبت به مجموع ذخایر اثبات شده بیش از ۲ درصد است.
این نسبت برای روسیه حدود ۲ برابر ایران و برابر با ۱.۵ درصد است. اگر نسبت تولید به ذخایر ایران به اندازه روسیه بود، تولید گاز کشور دو برابر بود. یعنی ایران به اندازه مصرف همه کشورهای توسعه یافته آسیاپسفیک یعنی ژاپن، سنگاپور، کره جنوبی، استرالیا و نیوزلند گاز بیشتری تولید میکرد.
نسبت تولید به ذخایر قطر هم از ایران بیشتر و حدود ۰.۸۶ درصد است و اگر ایران نسبت قطر از ذخایرش گاز تولید میکرد تقریبا به اندازه کل مصرف گاز کشور ۶۷ میلیون نفری فرانسه حالا گاز بیشتری داشت.
اما افزایش تولید گاز مستلزم سرمایهگذاریهای هنگفت و آمدن تکنولوژی روز به ایران است که تنها در سایه رفع تحریمها و برنامهریزی مدون برای جذب سرمایه خارجی قابل تحقق است.
جای خالی ایران در بازار صادرات
هرچند به نظر از لحاظ تولید گاز ایران شرایط چندان مطلوبی ندارد، اما از لحاظ صادرات کشور در موقعیت بسیار بدتری قرار دارد.
ایران در سال ۲۰۲۱ (با وجود رشد چشمگیری نسبت به سال قبل از آن) روزانه ۵۰ میلیون مترمکعب گاز صادر کرده است. این مقدار تنها حدود یک درصد از تجارت جهانی گاز را شامل میشود. از این رو در حالی که ایران دارای دومین ذخایر گازی جهان است و در رتبه سوم بزرگترین تولیدکنندگان این سوخت قرار دارد، اما در باشگاه صادرکنندگان گاز بین ۱۰ کشور اول هیچ جایی ندارد. بزرگترین صادرکنندگان گاز جهان به ترتیب روسیه، آمریکا و قطر است.
مدال آوری ایران در مصرف گاز
اما ریشه عقب ماندگی ایران در بازار جهانی گاز، مصرف شدید این سوخت است. حدود ۹۵ درصد گاز تولیدی کشور در داخل مصرف میشود و ایران با مصرف ۲۴۳ میلیارد مترمکعب گاز بعد از آمریکا، روسیه و چین چهارمین مصرفکننده بزرگ جهان است.
گاز مصرفی ایران معادل گاز مصرفی ۷ کشور توسعه یافته اروپایی (ایتالیا، فرانسه، هلند، اسپانیا، بلژیک، لهستان و اتریش) با جمعیتی بالغ بر ۲۵۰ میلیون نفر یعنی تقریبا سه برابر ایران است. مصرف گاز کشور به ازای هر نفر ظرف یک سال حدود ۲۹۰۰ مترمکعب است که حدود ۵.۵ برابر سرانه جهانی است.
هرچند قیمت پایین گاز عامل مهمی برای مصرف بیرویه گاز بوده اما مهمترین عامل سیاستگذاری غلط در حوزه انرژی است به طوریکه بخش اعظم سبد انرژی مصرفی کشور را گاز تشکیل میدهد و در تولید انرژی بر اساس دیگر منابع سرمایهگذاری چندانی در کشور نشده است.
آنطور که در ترازنامه انرژی کشور آمده است، تأمین ۲/۵۶ درصد از انرژی مصرفی بخشهای مصرفکننده توسط گازطبیعی، ۳۲.۲ درصد توسط فرآوردههای نفتی، ۱۰.۶ درصد توسط برق، ۰.۶ درصد توسط منابع تجدیدپذیر و ۰.۴ درصد توسط زغالسنگ تامین میشود که البته بخش اعظم(۸۶ درصد) تولید برق کشور هم باز بر پایه سوخت گاز تولید میشود.
این در حالی است که در دنیا بخش اعظم انرژی جهان از برق تامین و برای تولید برق هم از منابع متنوعی استفاده میشود. به طور مثال در کشوری مثل آلمان نزدیک به نیمی از تولید برق بر اساس منابع تجدیدپذیر است در حالی که سهم این منابع از برق تولیدی در ایران به یک درصد هم نمیرسد. از همین رو است آلمان در حالی که جمعیتی نزدیک به ایران دارد و میزان تولید ناخالص داخلی آن حدود ۴ برابر ایران است، مصرف گازش کمتر از یک سوم کشور است.
درآمدهایی که بر باد رفت
قیمت گاز در قراردادهای بلندمدت صادرات به ژاپن در سال گذشته حدود ۱۰ دلار به ازای هر میلیون بیتییو و در قرارداد صادرات گاز به آلمان حدود ۹ دلار به ازای هر میلیون بیتییو بوده است. هر ۲۶.۸ متر مکعب گاز برابر یک میلیون بیتییو است. قیمت گاز در یک سال اخیر رشد زیادی داشته و بر اساس برخی برآوردها حدود ۴.۷ برابر شده است. اما از آنجایی که تغییرات دقیق قیمت قراردادهای گازی در حال حاضر معلوم نیست برای محاسبه درآمد فرضی ایران از صادرات گاز از همان قیمتهای پارسال که از گزارش بیپی استخراج شده استفاده میکنیم.
اگر ایران میتوانست به اندازه روسیه از ذخایرش گاز استخراج کند(۱.۵ درصد) در حال حاضر میتوانست به اندازه مصرف داخلی خود گاز صادر کند و به شکل مطلوبی جای روسیه را در بازار گاز اروپا بگیرد. این یعنی ایران میتوانست ظرف یک سال ۲۵۷ میلیارد مترمکعب گاز صادر کند که بر اساس قیمتهای سال گذشته حدود ۹۰ ملیارد دلار درآمد نصیب کشور میکرد.
اگر ایران به اندازه قطر از ذخایرش استفاده میکرد حالا به اندازه کشور فرانسه گاز برای صادرات داشت و حدود ۱۵ میلیارد دلار از این محل درآمد کسب میکرد.
اگر ایران میتوانست از منابع دیگر انرژی استفاده کند و مصرف داخلی خود را کاهش دهد و به طور مثال نهایتا اندازه کشوری چون آلمان گاز مصرف میکرد، حالا دو برابر مصرف این کشور یعنی حدود ۱۶۰ میلیارد مترمکعب در سال گاز برای صادرات به اروپا داشت و بر اساس قیمتهای پارسال حدود ۶۰ میلیارد دلار درآمد کسب میکرد.