هم میهن: «خطر خودکشی و مرگ خودخواسته در پزشکان حدود ۲/۷۳درصد بالاتر از سایر مشاغل است.» این نتیجه تحقیقی است که در نشستی به مناسب روز جهانی پیشگیری از خودکشی عنوان شده است. البته این همه ماجرا نیست. شهریورماه امسال نیز علی سلحشور، نماینده پزشکان متخصص در طرحی گفته بود: «از ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۱، یعنی فقط طی یک سال، سیزده رزیدنت خودکشی کردهاند». او تاکید کرده بود: «رزیدنتها با حقوق ناچیز و بدون بیمه و سنوات مجبورند کار سنگین انجام بدهند و با این وضعیت، امیدِ چندانی به آینده ندارند». باور عمومی این است که پزشکان هم از رفاه و وضعیت درآمدی مناسب در کنار پرستیژ اجتماعی برخوردارند و هم راهشان برای مهاجرت از کشور و رسیدن به شرایط بهتر برای زندگی هموارتر است. از طرف دیگر ممکن است بسیاری از ما گمان کنیم که پزشکان در طول دوره تحصیلی خود با مباحث روانشناسی آشنا شده و مهارتهای لازم برای کنترل شرایط روحی خود و افزایش تابآوری را دارند به همین روی، باور اینکه پزشکان بیش از سایر گروههای شغلی دست به خودکشی زده و نقطه پایانی بر خط زندگی خود بزنند، به شدت سخت است. اما حقیقتی که مانند پتک بر سر جامعه فرو میآید زمانی است که آمار خودکشی پزشکان منتشر میشود؛ آماری بالاتر از سایر مشاغل. باطل بودن هه تصورات جامعه از وضعیت مناسب نسلهای جوانتر فارغالتحصیلان پزشکی زمانی خود را متجلی میکند که بنا بر اذعان نماینده پزشکان متخصص طرحی نارضایتی از وضعیت شغلی در سالهای اخیر افزایش داشته است. او گفته بود: «درگذشته درآمد نسبت به تورم و قیمتها فاصلهی نجومی نداشت و وقتی یک پزشک بعد از سالها تحصیل و گذراندنِ طرح شروع به کار میکرد، مطمئن بود که بالاخره بعد از یک دورهی چندساله میتواند لوازم اولیه زندگیِ خود را تأمین کند؛ ماشین و خانه بخرد و یک زندگیِ متوسط برای خود فراهم کند. الان اما متخصصی که بعد از ۱۵ سال تحصیل، تخصص میگیرد، مطمئن است که با چند سال کار در سیستمِ دولتی ماشین هم نمیتواند بخرد، چه برسد به خانه که عملاً تبدیل به رویا شده است! » ۷ سالونیم برای پزشکی عمومی، ۲ سال برای طرح، ۴ سال برای تخصص و باز ۲ سال دیگر برای طرح. یعنی یک پزشک متخصص در یک بازهی زمانی ۱۶-۱۵ساله در دانشگاه و بیمارستانهای مناطق محروم مشغول تحصیل است. با این حال نسلهای جوانتر فارغالتحصیلان پزشکی با وجود طی کردن سالهای سخت تحصیل و پاس کردن دروس بسیار سخت پزشکی وقتی که در میانه دهه چهارم عمر (۳۴ تا ۳۵ سالگی) میخواهند میوه تلاش خود را بچینند با زمین برهوت زندگی مواجه میشوند. شاید به همین دلیل است که این گروه شغلی زودتر از سایر مشاغل به نقطه پایان میرسند. فشار دوران تحصیل، شرایط سخت روزگار رزیدنتی و در نهایت عدم تامین درآمد شاید ناگهان یکجا جمع شده و در سایه عدم برخورداری ایرانیان از مهارت تابآوری، خود را به شکل خودکشی نشان میدهد. به هر روی وضعیت خودکشی پزشکان در کشور چنان خطرناک شده است که طی ۴ ماه گذشته انجمن علمی روانپزشکان ایران برای چارهجویی و یافتن راهکاری در این حوزه دو نامه به وزیر بهداشت درمان و آموزش پزشکی نوشته است.
در دومین نامه هیاتمدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران به وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که در ارتباط با چارهجویی در مسئلهی خودکشی کادر درمان نوشته شده و به امضای سیدوحید شریعت، رئیس این انجمن رسیده، آمده است: «احتراماً چنانکه به استحضار شما رسیده است در دو هفته گذشته متاسفانه دو همکار پزشک دیگر در شهرهای مختلف جان خود را در پی اقدام به خودکشی از دست دادند. در فاصله نگارش نامه پیشین در تاریخ ۱۴۰۲/۰۶/۲۷ تا این مرقومه هرازچندی اخباری مبنی بر اقدام دستیاران و یا پزشکان به خودکشی منتشر میشود که خود نشانهای از وضعیت نگرانکننده اجتماعی و روانی در بخشی از جامعه تخصصی ایران است. آثار منفی این پدیده فقط دامنگیر جامعهی پزشکی نیست بلکه این اتفاقات بهخصوص هنگامی که در شهرهای کوچک رخ میدهد، بر نوجوانان و جوانان تاثیرات عمیق و ماندگاری بر جای میگذارد. انجمن علمی روانپزشکان ایران در نامهی پیشین خود بهطور مشترک با جمعیت علمی پیشگیری از خودکشی ایران خطاب به جنابعالی، جدیدترین یافتههای پژوهشی در مورد درگیری ذهنی با خودکشی را در بین دستیاران گزارش کرده است. اعلام نمودیم که آمادهایم در کنار شما و وزارتخانه متبوع توان خود را برای یافتن راههای حل این مشکل به کار گیریم. با چنین رویکردی معتقدیم که در فضایی آرام و برکنار از تنشهای متعارف روزمره و با رویکردی علمی بهتر و مؤثرتر میتوان به چارهجویی مشکل پرداخت.»
در ادامه نامه از وزیر بهداشت تقاضا شده است که «وقت ملاقاتی آنی را تعیین بفرمایید تا هیات مدیره انجمن علمی روانپزشکان ایران و گروهی از خبرگان ملی پیشگیری از خودکشی، گزارشی از وضعیت موجود ارائه کنند و درباره راههای همکاری جهت حل مشکل گفتوگو کنیم. با توجه به وثوق و اعتبار علمی انجمن روانپزشکان ایران، میتوانیم از دیگر انجمنها و متخصصان علوم انسانی و اجتماعی دعوت کنیم تا در طراحی اقدام برای حل مشکل ما را یاری کنند. امیدواریم با همراهی و حمایت جنابعالی و وزارتخانه متبوع بتوانیم گامی در راستای ارتقای سلامت روان جامعه و در این مورد مشخص بهبود وضعیت روانشناختی کادر درمان که هنوز از زخمهای دوران سخت و پرمشقت کار در دوران کووید-۱۹ رها نشده، قدمی برداریم. بیتردید چنین اقدامی آثاری خیر برای جامعه پزشکی و مردم ایران خواهد داشت و باقیاتالصالحاتی خواهد شد که همواره به نیکی و بهعنوان اقدام ماندگار این دوره در خاطره مردم ثبت خواهد شد.»