فردای اقتصاد: هر چه حجم سرمایه در یک اقتصاد بیشتر باشد، استهلاک سرمایه هم در آن به همان نسبت افزایش مییابد. اما سرمایهگذاری نمیتواند پا به پای آن زیاد شود و دچار بازده کاهنده است (در این باره ببینید: سرمایه فیزیکی و بازده کاهنده)، به ویژه وقتی بهرهوری تولید و کیفیت نهادها ثابت بمانند. طبق نمودار بالا، در اقتصاد ایران هم کاملاً مشهود است که از سال ۱۳۹۷ به بعد سرمایهگذاری سالانه صرفاً در حدود جبران استهلاک سرمایههای موجود بوده است. همانطور که خط سبزرنگ در نمودار نشان میدهد، سهم جبران استهلاک از سرمایهگذاری در این سالها به نزدیکی ۱۰۰ درصد رسیده است. به طور خاص حالا که آمار حسابهای ملی در تابستان ۱۴۰۲ منتشر شده، میتوان مشاهده کرد که این نسبت در ششماهه ۱۴۰۲ نسبت به سال ۱۴۰۱ افزایش داشته است که به معنی کاهش خالص سرمایهگذاری است. اما فراز و نشیب سرمایهگذاری اقتصاد ایران در پنج دهه گذشته عامل مهم دیگری هم داشته و آن ماهیت اقتصاد نفتی بوده است.
خاصیت سرمایهگذاری در یک اقتصاد نفتی
با این حال، نقش پررنگ درآمد نفتی در اقتصاد ایران باعث میشود رد پای آن را به وضوح در سرمایهگذاری هم ببینیم و به ویژه اثر دوره تحریمها در سالهای اخیر بر کاهش سرمایهگذاری انکارنشدنی است. نمودار زیر نشان میدهد که در دورههای وفور درآمد ناشی از صادرات نفت، سهم جبران استهلاک از کل سرمایهگذاری رخداده کم میشود و در سالهای کاهش «رانت نفت» در اقتصاد ایران، قامت سرمایهگذاری نسبت به استهلاک انباره سرمایه موجود کوتاه میشود.
در واقع نکته مهمی که وجود دارد این است که در دورههای وفور نفتی، سرمایهگذاری دولتی در بودجهای که پربارتر میشود و همچنین سرمایهگذاری خصوصی به خاطر سرکوب ارزی و در نتیجه ارزانشدن کالاهای سرمایهای وارداتی افزایش مییابد (دولتها معمولاً بخشی از درآمد نفتی را صرف تثبیت نرخ اسمی در بازار ارز میکردهاند. این اقدام در تورم مزمن کشور به این معنی است که ارز به صورت نسبی ارزانتر میشده و در نتیجه کالای وارداتی نسبتاً ارزان میشده است).
دورههای افزایش نسبت استهلاک به سرمایهگذاری
از طرفی ناپایداری ذاتی درآمد نفتی به خاطر قیمت جهانی پرنوسانش و از طرف دیگر، ناپایداریهای روابط خارجی، باعث شده پس از دورههای وفور نفتی، دورههایی از افت قابل توجه درآمد نفتی مشهود باشند. در نتیجه در دوره وفور نفت همزمان با افزایش موجودی سرمایه اقتصاد، استهلاک سرمایهها هم افزایش مییافته که در دوره کمبود درآمد نفتی به معنی این بوده که سرمایهگذاری به سختی بتواند جبران استهلاک سرمایهها را بکند.
این همان اتفاقی است که طی سالهای اخیر هم رخ داده است. افت شدید درآمدهای نفتی، البته در کنار سایر عوامل منجر به نااطمینانی و بیثباتی کلان، باعث شده سرمایهگذاری در اقتصاد ایران بسیار افت کند، در حالی که انباره سرمایهای که تحت اثر درآمدهای نفتی وجود دارد استهلاک بالایی دارد و در نتیجه بخش بزرگی از سرمایهگذاری فعلی را میبلعد.