۲۲ اسفند ۱۴۰۲ - ۱۹:۱۳

ترس جاماندن یا فومو، اضطراب از دست دادن چیزی است که هرگز نداشتیم و از این رو مثل یک ایراد ذهنی جنون‌آمیز به نظر می‌آید. اما کدام ترس قوی‌تر است؟ ترس از دست دادن آنچه مال ماست یا ترس از جا ماندن و به دست نیاوردن چیزی که مال ما نبوده است؟

فردای اقتصاد: ترس جاماندن یا فومو، اضطراب از دست دادن چیزی است که هرگز نداشتیم و از این رو مثل یک ایراد ذهنی جنون‌آمیز به نظر می‌آید. اما، متاسفانه کاملا رایج و واقعی است و می تواند ما را برای چیزی که واقعاً اتفاق نیفتاده است به شدت پشیمان کند. فومو موجودی است که از غریبه‌ها و جمع‌های بزرگ فرار می کند، اما دوست دارد خود را در روابط اجتماعی صمیمی پنهان کند.

او می‌تواند به اعتماد به نفس و شخصیت شما حمله کند، وقتی که یک دوست صمیمی در حال پیشرفته. او باعث اشک ریختن شما میشود، وقتی دیگران در حال خوش‌گذرانی هستند و شما را دعوت نکردند. او در دهن شما مشت می‌کوبد، وقتی رقیب شما چیزی را به دست بیارورد که باید الان مال شما می‌شد! و اگر از درد عشق بی‌خواب شدید، این فومو است که کابوس شما میشود. 

بیاید با یک مثال قدرت تخریب فومو را روی تام و جف ببینیم. دو دوست که در سال ۲۰۱۲ تصمیم گرفتند پس انداز خود را در بیت کوین سرمایه گذاری کنند. طی چند سال بعد قیمت بیت کوین بسیار افزایش یافت و این دو به این باور رسیدند که سرمایه گذاران درخشانی بودند و تصمیم آنها هوشمندانه ترین حرکت در زندگیشان بوده است.

اما آنها هم‌زمان شدیدا نگران شدند که ممکن است برای آن دارایی گرانبهایشان و هویتی که برای خود ساخته‌اند اتفاقی بیفتد. تام دچار ترس جاماندن یا فومو می‌شود.

قیمت بیت کوین ناگهان شروع به کاهش کرد و این ریزش سنگین و سنگین‌تر شد.  ترس جاماندن در وجود تام بیش از حد قوی شد و او تصمیم گرفت نیمی از بیت‌کوین‌های خود را بفروشد.

اما جف، یک معتقد تعصبی این کار را نکرد و بیت‌کوین‌هایش را نگه داشت. پس از نقد کردن پول‌ها، تام احساس آرامش کرد، با وجود اینکه آن بخش از بیت‌کوین‌هایش که نگه داشته بود همچنان در حال ریزش بود.

اما چرا تام با وجود افت ارزش دارایی‌اش احساس خوشحالی می‌کند. آنچه در وجود تام رخ می‌دهد به این دلیل است که او می‌خواهد از چیزی ارزشمندتر محافظت کند و آن هویتش به عنوان یک سرمایه‌گذار موفق است. اما پس از مدتی، داستان ما دچار یک پیچ تاریخی می‌شود. قیمت بیت‌کوین در زمان کوتاهی باثبات و مجدد شروع به رشد کرد؛ این بار با سرعتی بالاتر از قبل.

با این حال، تام که هنوز بیت‌کوین‌های زیادی داشت، خوشحال نبود!! اصلا خوشحال نبود. در حالی که او شب در رختخواب دراز کشیده بود، فومو ناگهان از مخفیگاه بیرون آمد و آینده وحشتناکی را برایش ترسیم کرد. تام باور کرده بود که اشتباه بزرگی مرتکب شده که او را رها نمیکند؛ او تبدیل به یک فرد احمق فقیر شده، در حالی که دوستش میلیونر خواهد بود.

بنابراین، حتی با وجود آنکه او هنوز مقدار قابل توجهی بیت کوین داشت، آرزو می‌کرد بیت‌کوین سقوط کند و شاهد شکست تمام رمزارزها باشد. 

خب، اینجا چه قصه‌ای داره رخ می‌دهد؟

فومو به تام حمله می کند، زیرا جف دوست اوست. هم سن. همان قبیله. فردی دقیقا مثل خود او. تنها تفاوت این است که در حالی که جف یک سرمایه گذار برجسته است، تام یک احمقه.

چون تام می داند که می توانست به موفقیت جف برسد و نمی خواهد با این افکار تا ابد زندگی کند، آرزو می‌کند که ای کاش هر دو به طرز وحشتناکی شکست بخورند.

تحقیقات در مورد فومو نشان می دهد: هیچ تفاوت جنسیتی وجود ندارد. درجه بالاتر فومو با سنِ‌کمتر ارتباط دارد و هرچه کم‌سن‌تر، بیشتر درگیر فومو هستند. همچنین ارتباط مستقیمی دارد با افرادی که عصبی هستند و افرادی که در زندگی تنها هستند.

اما کدام ترس قوی تر است؟ ترس از دست دادن آنچه مال ماست یا ترس از جا ماندن و به دست نیاوردن چیزی که مال ما نبوده است؟ یا فرقی نمی‌کند؟ لطفا نظرتان را با ما به اشتراک بگذارید.