فردای اقتصاد: داستان بسیار غمانگیز منشی شرکت مشهور «انرن» (Enron) عبرت مهمی برای سرمایهگذاران دارد. شرکت انرن توسط دو نابغه به نامهای کنث لِی و جف اسکیلینگ در کانون توجه مطبوعات قرار گرفته بود و به شهرتی خاص در حوزه انرژی دست یافت. سهام این شرکت، سوگلی بازار والاستریت یا همان بورس آمریکا به نظر میرسید و به خاطر رشد مداوم قیمت سهامش گویی قانون جاذبه زمین را نقض کرده بود. انرن مشابه بسیاری از شرکتها برنامه بازنشستگی را برای کارکنانش در نظر گرفته بود که طی آن هر سال مبلغی از حقوق کارکنان را به خرید سهام شرکت انرن اختصاص میداد. کِنِث لِی به عنوان مدیر عامل، کارکنانش را به داشتن سهام انرن به عنوان یک گزینه سرمایهگذاری جذاب تشویق میکرد.
به این ترتیب، منشی انرن همه پسانداز بازنشستگیاش را در سهام انرن گذاشت و در دوران اوج بازار سهام آمریکا منتهی به حباب داتکام شاید خوشایندترین روزهای خود را سپری میکرد. یک منشی با درآمدی عادی، ارزش دارایی بازنشستگیاش به عدد باورنکردنی ۳ میلیونننن دلار رسیده بود و وقتی داشت برای اوقات فراغت و سفر به دور دنیا برنامهریزی میکرد، ناگهان ورق چرخید.
شرکت انرن بر مبنای حسابسازیها و طرحهای تجاری جعلی رشد کرده بود و اکنون به عنوان یکی از مشهورترین رسواییهای مالی دوران حباب داتکام شناخته میشود. جف اسکیلینگ به زندان رفت و کِنِث لِی در حالی که برای رفتن به دادگاه آماده میشد از دنیا رفت. قیمت سهام این شرکت که در اوج به ۹۰ دلار و ۷۵ سنت رسیده بود، در عرض چند هفته به فقط ۲۶ سنت کاهش یافت، سقوطی معادل ۹۹.۷ درصد. منشی نه تنها حالا بیکار شده بود که همه دارایی و رویاهاش نیز بر باد رفت.
منشی انرن فقط یک اشتباه کرده بود و آن «قرار دادن همه تخممرغها در یک سبد» بود. یعنی او اصل ساده «متنوعسازی داراییها» را رعایت نکرده بود. این یک قصه تکراری است که در زمان رونق یا به اصطلاح روزهای خوش، وسوسه خرید یک دارایی شما را رها نمیکند و حتی انجام این کار لذتی وصفناپذیر دارد؛ اما به ناگاه همه چیز عوض میشود و اصل متنوعسازی داراییها مانند یک قانون خدشهناپذیر نمایان میشود.
شما چه تجربیاتی از عدم رعایت این اصل سرمایهگذاری داشتهاید؟