صنعت پتروشیمی ایران با رشدی چشمگیر از ۳ میلیون تن تولید قبل از انقلاب به بیش از ۹۰ میلیون تن در حال حاضر، به یکی از مهمترین دستاوردهای اقتصادی پس از انقلاب تبدیل شده است. با وجود ظرفیتهای فراوان برای توسعه این صنعت، چالشها و موانعی نیز پیش روی آن وجود دارد. یکی از مهمترین این چالشها، موانع تامین خوراک در حوزه زنجیره ارزش هستند. در اینجا بر لزوم توجه سیاستگذاران و پژوهشگران به این موضوعات برای رفع موانع و پیشرفت هرچه بیشتر صنعت پتروشیمی ایران تاکید میشود.
مواد اولیه: مهمترین عامل موفقیت پروژهها
در دسترس بودن و هزینه مواد اولیه برای تولید پتروشیمی احتمالاً مهمترین عامل در تعیین موفقیت پروژه است. هزینه مواد خام به شدت بر رقابتپذیری هزینه یک پروژه تأثیر میگذارد. بسیاری از کارخانههای پتروشیمی بلوکهای اساسی پتروشیمی را مستقیماً از تولیدکنندگان تأمین میکنند. در این موارد، پروژه پتروشیمی ریسک عملکرد بلندمدت پروژه زیربنایی که خوراک را تأمین میکند، میپذیرد. با توجه به اینکه بیشتر این منابع به صورت اختصاصی عرضه خواهند شد، تأمین مالی کنندگان پروژه، زمان قابل توجهی را صرف ارزیابی ریسکهای اساسی میکنند که پروژه آنها در معرض آن قرار دارد.
از طرفی، به دلیل ماهیت چرخهای صنعت و این واقعیت که عوامل متعددی میتوانند در کوتاهمدت بر قیمتها تأثیر گذارند، ریسکهای مرتبط با قیمتهای خوراک نیز بالا هستند. چرخهای بودن صنعت به این معنی است که اشخاص (نهادها) تأمین مالیکننده پروژه پتروشیمی میخواهند اطمینان حاصل کنند که این پروژه، حتی زمانی که درآمد محصول در سطوح پایین تاریخی باشد، میتواند دوام اقتصادی را نشان دهد یا خیر. این بدان معنی است که هزینه مواد اولیه باید به شدت رقابتی باشد.
عدم تطابق سیاستهای قیمتگذاری خوراک با توسعه زنجیره ارزش
سیاستهای قیمتگذاری خوراک در داخل کشور، متناسب با سیاستهای توسعه زنجیره ارزش نبوده است. دلیل این موضوع را میتوان در این مورد جستجو کرد که خوراک گاز تخفیفهای قابل توجهی داشته است؛ ولی خوراک مایع تخفیفهای خیلی اندکی داشته است و بنابراین سرمایهگذار به سمت توسعه طرحهای تکمیل زنجیره ارزش حرکت نکرده است. یکی از موارد مهم در جهتدهی سیاستها به پاییندست زنجیره ارزش، تخفیف دادن در خوراک مایع است که در کشور وجود نداشته است و خوراک مایع به قیمت فوب به پتروشیمیها ارائه میشود. از طرفی در حوزه مربوط به خوراک گازی نیز دسته تخفیفهای پلکانی از جمله ۱۰ درصد، ۲۰ درصد و بالاتر اجرایی نشده است.
در کل موانع حوزه تأمین خوراک در کشور را میتوان به عوامل قیمتگذاری سلیقهای در نرخهای خوراک، عدم وجود قراردادهای پایدار در تأمین خوراک، عدم توجه به مکان جغرافیایی طرحها در تأمین خوراک، اجرا نشدن الزامات بین بخش خصوصی و دولتی و ناترازی گاز در آینده صنعت پتروشیمی تفکیک کرد.
ابرچالش ناترازی گاز کشور در آینده
یکی از موانع در حوزه تأمین خوراک، ناترازی گازی کشور در سالهای پیشرو است که توجه قابل توجهی در طرحهای پتروشیمی به آن نشده است؛ به نحویکه سند شورای عالی انرژی به صراحت اشاره میکند که منابع گازی کشور در سناریوهای مختلف در سالهای آتی، تراز انرژی کشور منفی خواهد بود و ۶۷ درصد از منابع وابسته به گاز و ۳۳ درصد هم وابسته به نفت است. بنابراین گاز بسیار مهم است و این سند نشان میدهد که تراز گازی کشور منفی است و صنعت پتروشیمی به عنوان یکی از مهمترین صنایع که خوراک مصرف میکند، متاثر از این تراز منفی در سالهای آتی خواهد بود. ۵۳ درصد از منابع گازی کشور در بخش خانگی، تجاری و صنایع غیر عمده سوزانده میشود و ۲۸ درصد در نیروگاهها سوزانده میشود و صنایع عمده که شامل پتروشیمی، فولاد، سیمان و یکسری ایستگاههای پمپاژ و خطوط انتقال فرآوردهها و نفت محسوب میشود، مجموعاً ۱۱۵ میلیون مترمکعب در روز است که معادل ۲۰ درصد است. همچنان مشاهده میشود که بخش عمدهای از گاز کشور با قیمتهای بسیار نازل در بخش نیروگاهی و بخش خانگی میسوزد و گرانترین گاز هم که به صنایع از جمله پتروشیمی، اختصاص پیدا میکند، با اختلاف صددرصدی با گاز صادراتی تخصیص پیدا میکند. با توجه به این واقعیت، اگر در سالهای آینده صنعت پتروشیمی را به عنوان یک صنعت پیشران متصور باشیم؛ باید این موضوع را در سیاستهای کلان حوزه انرژی که در دست تدوین است و سیاستهای برنامه هفتم توسعه و حتی قوانین سالانه جستجو کنیم که خوراک صنایع مادر حتماً باید به صورت پایدار تضمین شود تا بتوانند بنگاه عمومی غیردولتی، خصوصی و حتی دولتی، این صنعت برای آنها جذاب باشد و به فعالیت در این صنعت ادامه دهند.
دلیل توقف زنجیره ارزش: ارزان بودن قیمت خوراک گازی تحویلی
چنانچه گفته شد، یکی از چالشهای اساسی صنعت پتروشیمی کشور، همواره تأمین خوراک بوده است. براساس نظرات کارشناسان نیز این موانع، هم دارای اهمیت و هم دارای عملکرد بالایی تشخیص داده شد. با نگاه به قیمتگذاری تأمین خوراک صنایع پتروشیمی، مشاهده میشود که سیاستهای قیمتگذاری خوراک در داخل کشور، متناسب با سیاستهای توسعه زنجیره ارزش نبوده است. دلیل این موضوع را میتوان در این مورد جستجو کرد که خوراک گاز تخفیفهای قابل توجهی داشته است؛ ولی خوراک مایع تخفیفهای خیلی اندکی داشته است و بنابراین سرمایهگذار به سمت توسعه طرحهای تکمیل زنجیره ارزش حرکت نکرده است.
یکی از موارد مهم در جهتدهی سیاستها به پاییندست زنجیره ارزش، تخفیف دادن در خوراک مایع است که در کشور وجود نداشته است و خوراک مایع به قیمت فوب به پتروشیمیها ارائه میشود. از طرفی در حوزه مربوط به خوراک گازی نیز دسته تخفیفهای پلکانی از جمله ۱۰ درصد، ۲۰ درصد و بالاتر اجرایی نشده است. خوراک مایع نقش بسیار مهمی در تکمیل زنجیره ارزش افزوده و توسعه مجتمعهای پتروشیمی دارد که از خوراک مایع استفاده میکنند و محصولات این مجتمعها نسبت به مجتمعهای خوراک گاز بیشتر در داخل کشور به فروش میرسند. ارزان بودن قیمت خوراک گازی تحویلی به واحدهای پتروشیمی یکی از اصلیترین دلایل توقف توسعه زنجیرههای ارزش در صنعت پتروشیمی کشور است. علاوه بر قیمتگذاری نرخ خوراک و تأمین پایدار خوراک صنایع پتروشیمی، موارد مکان جغرافیایی طرحها در تأمین خوراک و ناترازی گاز در آینده صنعت پتروشیمی نیز از نقاط قابل توجه در موانع حوزه تأمین خوراک است که باید توجه کافی به آنها صورت گیرد.