علایم عجیب سندرم ایمپاستر

چهار روش مقابله با خودویرانگری
۲۷ مهر ۱۴۰۱ - ۱۸:۱۵

سندرم ایمپاستر یا خودویرانگری یک پدیده روانی است که در آن افراد نمی‌توانند موفقیت‌هایشان را بپذیرند. بر خلاف آنچه شواهد بیرونی نشان می‌دهد که فرد با رقابت و تلاش به موفقیت رسیده، خود فرد تصور می‌کند که لیاقت موفقیت را ندارد و فریب‌کار است. وی موفقیت خودش را در نتیجهٔ خوش‌شانسی، زمان‌بندی خوب یا فریب‌دادن دیگران می‌داند و این موضوع که فردی باهوش یا تلاش‌گر است، مورد پذیرش خودش نیست.

فردای اقتصاد:  دادن اعتماد به نفس،اطمینان خاطر و حمایت به کارمندان می‌تواند برای هر مدیری یک کار چالش‌برانگیز باشد، به خصوص زمانی که کارمندان ممکن است به اشتباه تصور کنند فاقد صلاحیت هستند، مهارت‌های لازم را ندارند، یا به سادگی موفق به دریافت یک تکلیف یا ترفیع شده‌اند. با توجه به شیوع احساسات احساساتی در بین افراد، احتمالاً شما هم به عنوان مدیر،افرادی را مدیریت می‌کنید که چنین احساسی دارند.

مدیران در موقعیت مهمی برای کمک به کارمندانی هستند که ممکن است با سندرم ایمپاستر دست و پنجه نرم کنند. نویسندگان نشریه هاروارد بیزنس ری‌ویو چهار مرحله را که مدیران می‌توانند در رابطه با این موضوع به اجرا گذارند، بیان کرده‌اند:

۱) به دنبال نشانه‌های هشدار باشید. این احتمال وجود دارد که کارمندان شما احساسات مبتنی بر سندروم ایمپاستر خود را با شما در میان نگذارند. این شما هستید که باید منفذهای آسیب‌پذیری را بشناسید و ببینید که این احساسات به احتمال زیاد در چه زمانی بروز می‌کنند و به دنبال عادت‌های کاری ناپایدار باشید که معمولاً منجر به فرسودگی شغلی می‌شود.

۲) عملکرد، رشد و توسعه افراد را به جای رتبه و وضعیت رقابتی با شرایط عینی‌تری چارچوب‌بندی کنید. بازخورد عملکرد، چه رسمی و چه غیررسمی، می‌تواند فرصت‌های بسیار خوبی برای رفع ابهامات در مورد انتظارات و تلقی‌های نادرست در مورد «جایگاه» کارکنان در سازمان باشد.

۳) عاقلانه مربیان را تعیین کنید. اگر یکی از کارمندان خود را با یک مربی جفت می‌کنید، بایدافراد خارج از تیم را هم که شرایط را درک می‌کنند اما هیچ رابطه ارزشی با کارمند ندارند در نظر بگیرید.

۴) ناامنی‌های حرفه‌ای خود را به اشتراک بگذارید. تحقیقات نشان می‌دهد رهبرانی که در این راه متواضع و باز هستند، احساس خودکارآمدی را در پیروان خود ایجاد می‌کنند.

شما می‌توانید با عادی‌سازی احساسات ناشی از این سندرم در تیم خود، با آن مبارزه کنید. برخی از ناامنی‌ها و شکست‌های حرفه‌ای خود را به اشتراک بگذارید، به‌ویژه آن شکست‌هایی که به روشی معنادار بر آن‌ها غلبه کرده‌اید. همانطور که گیا استورمز در مقاله خود در هاروارد بیزنس‌ری‌ویو می‌نویسد: «داستان‌های شکست به ما کمک می‌کند تا با هم ارتباط برقرار کنیم، شکست‌ها را عادی کنیم و در روابطمان صمیمیت ایجاد کنیم. وقتی داستان شکست‌ها با درس‌هایی مبنی بر صبوری و تاب‌آوری به پایان می‌رسند، مخاطبان تشویق می‌شوند که با قدرت به راه خود ادامه دهند."

منبع:HBR

نویسندگان:ریچارد گاردنر و جف بِدنار

مترجم: شادی آذری حمیدیان