رئیسی با کوله باری از وعده و وعید در حوزه های اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی پا در میدان سیاست گذاشته بود، از رفع مشکلات اقتصادی مردم ایران تا گشت ارشاد برای مسئولان.
لیست وعده های آقای رئیس جمهور از همان زمان تا به امروز سنگین تر هم شده، دستور پشت دستور صادر می شود ولی در عمل اتفاق خاصی رقم نمیخورد؛
وعده ساخت ۴ میلیون مسکن در ۴ سال
مجموع تمام واحد هایی که کلنگ احداث خورده اند به کمتر از نیم میلیون میرسد، یعنی در خوش بینانهترین حالت دولت برای تحقق این وعده سه سال دیگر فرصت دارد، سالی بیش از ۱ میلیون ۱۰۰ هزار واحد برای تحویل.
کنترل گرانی
داده ها چیز دیگری می گویند؛ تورم اعلامی مرکز آمار کماکان در قله ۴۰ درصدی است، اگر ارزش حقیقی تراکنشهای شاپرک را معیاری برای سنجیدن قدرت خرید دست کم در سطح خرد در یک سال اخیر در نظر بگیریم تا اینجا کارنامه رشد منفی ۲۵.۶ درصد در تا پایان تابستان امسال اخبار خوبی از وضعیت مردم مخابره نمی کند.
سرنوشت دلار
دلار روز رئیس جمهور شدن رئیسی حدود ۲۴ هزار تومان بود، امروز در کانال ۳۲ هزار تومانی؛ افزایش ۳۳ درصدی در عرض یک سال.
مسئله مهم دیگر شعار های بسیار درباره هدایت نقدینگی به سمت تولید بود، اگر از خیر هدایت و تولید بگذریم خود نقدینگی رشد بالایی را تجربه کرد، در پایان مرداد ماه ۱۴۰۰ نقدینگی در مرز ۴ هزار هزار میلیارد تومان بود اما الان، بیش از ۵ هزار و ۴۰۰ هزار میلیارد تومان رسیده، نقدینگی که نه از نهضت ملی مسکن سردرآورد نه از تولید و اشتغال.
لیست وعده ها بسیارند، پشتیبانی مالی از بورس، پایان فقر مطلق، اینترنت رایگان، هماهنگی تیم اقتصادی و موارد متعدد دیگر، درباره مورد آخر ناگفته نماند وزارت کار ابراهیم رئیسی هنوز متولی قطعی ندارد، قبلی که قرار بود هزاران برنامه پیاده کند، نیامده، رفت.
با تمام تفاسیر هنوز زمان برای تحقق وعده ها هست، مردان اقتصادی کابینه با هدایت رئیسی چه می خواهند انجام بدهند؟، سوالی که کماکان منتظر پاسخ گویی است.