۲ آبان ۱۴۰۱ - ۲۲:۲۵

بررسی فردای اقتصاد نشان می‌دهد گروه کشورهایی که نرخ مشارکت زنان کمتری دارند، میانگین رشد اقتصادی کمتری نیز دارند.‏

فردای اقتصاد: نرخ مشارکت زنان درصد زنان شاغل یا جویای کار بالای ۱۵ سال را در هر جامعه نشان می‏‌دهد. میانگین نرخ مشارکت زنان در جهان در سال ۲۰۲۱ معادل ۵۰ درصد است (منبع: بانک جهانی). در میان ۱۹۳ کشور مورد بررسی، نرخ مشارکت ۱۷ کشور بالای ۷۰ درصد است، این گروه کشورها بالاترین میانگین نرخ رشد اقتصادی در بین کشورهای جهان را دارند. میانگین نرخ رشد اقتصادی این گروه از سال ۲۰۱۱ تا پیش از کرونا یعنی سال ۲۰۱۹ معادل ۴.۵ درصد است.

گروه بعدی کشورهایی هستند که نرخ مشارکت زنان در آنها بین ۶۰ تا ۷۰ درصد است، ۳۰ کشور در این گروه قرار دارند، که میانگین رشد اقتصادی آن‌ها ۳.۶ درصد است و در رتبه دوم از لحاظ میانگین رشد اقتصادی قرار دارند. گروه بعدی، ۲۴ کشوری هستند که نرخ مشارکت در آنها بین ۵۵ تا ۶۰ درصد و میانگین رشد اقتصادی در آن‌ها ۳.۲ درصد است و در رتبه سوم بین ۷ گروه کشوری که در نمودار بالا نشان داده شده، قرار دارند. گروه چهارم مشتمل بر ۳۰ کشور با نرخ مشارکت زنان بین ۵۰ تا ۵۵ درصد و رشد اقتصادی میانگین ۲.۷ درصدی است. در گروه پنجم ۴۹ کشور با نرخ مشارکت زنان بین ۴۰ تا ۵۰ درصد و میانگین رشد اقتصادی کمتر از گروه قبلی و معادل ۲.۶ درصد قرار دارند. گروه کشورهای با نرخ مشارکت بین ۳۰ تا ۴۰ درصد که شامل ۱۷ کشور می‌‏شود، تنها گروهی است که از قاعده نزولی بودن میانگین رشد اقتصادی همزمان با افت نرخ مشارکت پیروی نکرده است. کشورهایی که در این دسته نرخ رشد اقتصادی بالایی دارند، ترکیه، سریلانکا و مولداوی هستند. باقی کشورها نرخ رشد پایینی دارند. گروه آخر که کمترین میزان نرخ مشارکت (کمتر از ۳۰ درصد) و کمترین رشد اقتصادی (۲.۴ درصد) را دارد، شامل ۱۹ کشور است که ایران نیز در این گروه قرار دارد. نرخ مشارکت زنان در ایران ۱۴.۳ درصد است که رتبه چهارم از آخر در بین ۱۹۳ کشور مورد بررسی را دارد. اردن، عراق و یمن پس از ایران پایین‌ترین سطح مشارکت زنان را دارند.

این که گروه کشورهایی که نرخ مشارکت کمتری دارند، میانگین رشد اقتصادی کمتری نیز دارند، را می‌‏توان این‌طور تحلیل کرد که اساسا کشورهایی که به قدری پویا هستند که با نرخ‌های بالایی رشد می‏‌کنند، شرایطی را نیز دارا هستند که آنها را قادر می‌‏سازد نرخ مشارکت زنان بالاتری داشته باشند. زنان اصولا علاقه‌‏مند به اشتغال در بخش آموزش و خدمات هستند. کشورهایی که پویایی اقتصاد در آنها به گونه‌ای است که بخش خدمات فعال و بزرگی دارند، بخش آموزش در آن‌ها تقاضای زیادی دارد و فضای بسیار بهتری برای جذب زنان در بازار کار دارند، همین ویژگی رشد آن‌ها را نیز تقویت می‌کند. از آنجا که به ویژه در دهه اخیر خدمات موتور رشد اقتصادها بوده است، هر اقتصادی که بخش خدمات بزرگ و متنوعی داشته، توانسته در گروه کشورهای با رشد بالا و با مشارکت زنان بالا قرار بگیرد.

حتی در زمینه صنعت کشورهایی که تولید متنوع، کسب‌وکارهای کوچک و متوسط قدرتمند و پویا دارند، از یک طرف فضای مناسبی برای جذب زنان فراهم کرده‏‌اند، از طرف دیگر زمینه‌‏ساز رشدهای بالاتر شده‏‌اند. نهایتا اقتصادهایی که به دلیل پویایی و تنوع تولید و بخش بزرگ خدمات و آموزش بخش بزرگی از نیروی کار جامعه که زنان هستند را فعال کرده‏‌اند، نهایتا در سایه عوامل تولید بیشتر به رشد بالاتری نیز دست یافته‌اند. در این میان اقتصادهایی قادر به ایجاد ارزش افزوده مناسب بوده‌اند که به زنان برای حضور در بازار کار انگیزه بیشتری تزریق کرده‌اند و هزینه فرصت آن‌ها برای بیرون‌ماندن از بازار کار را افزایش داده‌اند.

در کشور ایران ولی تولید غیر متنوع که عمدتا بر پایه صنایع بزرگ غیراشتغال‌زاست و ضعف اقتصاد در ایجاد کسب و کارهای کوچک و متوسط، نهایتا باعث شده است که زنان به دلیل ناامیدی از یافتن شغل مناسب خارج از بازار کار باقی بمانند و نهایتا هر آنچه رشد اقتصادی را کاهش داده است، ضربه بزرگ‌تری بر پیکر زنان در ایران نیز وارد کرده است.