مذاکرات هسته‌ای بخشی از ماراتن دیپلماسی ایران، ایالات متحده و کشورهای اتحادیه اروپا محسوب می‌شود. از سال ۲۰۰۳ به بعد همواره تروئیکای اروپایی نقش موثری در شکل‌بندی کنش سیاسی و دیپلماسی هسته‌ای با ایران ایفا کرده‌اند. در آن مقطع تاریخی، کشورهای روسیه و چین نقش محدودی در فرآیند دیپلماسی هسته‌ای و متقاعدسازی ایران به همکاری‌های چندجانبه جهانی ایفا می‌کردند. در حالی که نقش‌یابی بازیگران در اکتبر ۲۰۲۲ کاملا متفاوت از سپتامبر ۲۰۰۳ به نظر می‌رسد.

واقعیت‌های کنش دیپلماتیک ایران بیانگر آن است که نشانه‌هایی از انعطاف‌پذیری سازنده در روابط ایران مشاهده می‌شود. اگر چه عرصه دیپلماسی عمومی و فضای رسانه‌ساز شبکه‌های بین‌المللی مرتبط با نهادهای وزارت امور خارجه آمریکا و اتحادیه اروپا به این موضوع اشاره و توجه دارند که ایران تمایل چندانی به انعطاف‌پذیری و همکاری چندجانبه با بازیگران قدرتمند نظام جهانی ندارد، اما واقعیت آن است که جمهوری اسلامی تمامی تلاش خود را برای نیل به شکل خاصی از مصالحه به کار گرفته است.

فضای ابهام در دیپلماسی هسته‌ای ایران و گروه ۱+۴

واقعیت دیپلماسی هسته‌ای ایران و کشورهای گروه ۱+۴ بیانگر آن است که از مارس ۲۰۲۲ نشانه‌هایی از وقفه‌های تکرار شونده در روند همکاری‌های ایران با اتحادیه اروپا وجود داشته است. طولانی بودن فرآیند مذاکرات و ابهام در روند آینده بیانگر آن است که اولا ایران و قدرت‌های بزرگ نظام جهانی تمایلی به نادیده گرفتن منافع اصلی خود در روند مذاکرات ندارند. الگوی موجود در دیپلماسی هسته‌ای به گونه‌ای است که هر یک از بازیگران ترجیح می‌دهند که به توافق خوب دست یابند.

گروه‌های مختلف مذاکره‌کننده در فضای دیپلماسی هسته‌ای نسبت به گذشته دیگری و برنامه‌های آینده آنان احساس نگرانی و ابهام دارند. از سوی دیگر فضای موجود نشان می‌دهد که روند فعالیت هسته‌ای ایران به گونه‌ای نیست که منجر به «گریز هسته‌ای»  شود. از سوی دیگر نشانه‌هایی از موازنه ضعف در روابط ایران، اتحادیه اروپا و ایالات متحده وجود دارد. هر یک از بازیگران تلاش دارند تا به حداکثر منابع ممکن در فضای دیپلماسی هسته‌ای نایل شوند، در حالی که بازیگران طرف مقابل از سازوکارهای محدودکننده برای ناکارآمدسازی قابلیت و اهداف بازیگر رقیب بهره می‌گیرند.

مراحل واپسین از مذاکرات وین در اواسط مارس ۲۰۲۲ شکل گرفت و در تاریخ ۴ آگوست ۲۰۲۲ ترمیم، اصلاح و بازتولید شد. از آن مقطع زمانی به بعد زمینه برای «مذاکرات جانبی» در فضای دیپلماسی هسته‌ای به وجود آمد. نشانه‌های مربوط به مذاکرات جانبی در میانجیگری قطر و مذاکرات دوحه انعکاس یافت. بعد از آن جوزف بورل، کمیساریای سیاست خارجی اتحادیه اروپا طرح پیشنهادی خود را مطرح کرد که ایران کلیات آن را با اصلاحاتی محدود مورد پذیرش قرار داد.

اگر چه بعد از طرح بورل فرآیند دیپلماسی اعلامی ایران، اتحادیه اروپا و ایالات متحده آمریکا ادامه پیدا کرده است اما هنوز چنین فرآیندی به نتیجه قطعی منجر نشده است. به همین دلیل است که انگاره‌های متفاوتی در ارتباط با آینده مذاکرات و میزان امکان‌پذیری آن در اکتبر و نوامبر ۲۰۲۲ وجود دارد. هر یک از این انگاره‌ها بر نشانه‌های خاصی از کنش تاکتیکی ایران و سایر بازیگران تاکید دارد. سناریوهای موجود طیفی از احتمالات را منعکس می‌سازد که از تعلیق دیپلماسی تا اعاده برجام را در بر می‌گیرد.

انگاره‌ها و سناریوهای مذاکرات هسته‌ای

مبانی دیپلماسی هسته‌ای و چانه‌زنی در شرایط کنش بازیگران موثر در سیاست بین‌الملل به این موضوع اشاره دارد که توافق در زمانی محدود امکان‌پذیر نبوده و حل هر موضوع راهبردی نیازمند بررسی‌های چندجانبه و مذاکرات فشرده خواهد بود. تعلیق نسبی در مذاکرات موجود نشان می‌دهد که انگاره همکاری در بین مذاکره‌کنندگان به گونه‌ای است که امکان نیل به شرایط تعادلی و کنش همکاری‌جویانه برای شکل‌گیری توافق سازنده وجود نداشته یا اینکه از امکان‌پذیری محدودی برخوردار است.

الگوی کنش بازیگران در سیاست بین‌الملل همواره مبتنی بر نشانه‌هایی از ابهام و عدم اطمینان است. تاریخ روابط بین‌الملل بیانگر این واقعیت است که در بسیاری از مواقع مذاکرات سازنده و همکاری جویانه کشورها در نهایت با وقفه روبرو شده است. به همان گونه‌ای که برخی از مواقع شاهد دیپلماسی سخت‌گیرانه کشورها بوده و در نهایت زمینه برای همکاری متقابل در جهت نیل به اهداف مشترک فراهم می‌شود. چنین واقعیت‌هایی بخشی از مفروضه سناریوهای رفتاری محسوب می‌شود.

۱. سناریوی بدبینانه و انگاره تعلیق مذاکرات

انگاره اول مبتنی بر سناریوی بدبینانه است. سناریوی بدبینانه بیانگر آن است که سیاست‌های اسراییل و قابلیت تاکتیکی برای بهره‌گیری از سازوکارهای تهاجمی علیه تاسیسات ایران بر الگوی رفتاری آمریکا و اتحادیه اروپا تاثیر به جای گذاشته است. در چنین شرایطی طبیعی به نظر می‌رسد که آمریکا تمایلی به همکاری‌های فراگیر با ایران نشان نخواهد داشت. بر اساس چنین انگاره‌ای، اتحادیه اروپا نیز انرژی مورد نیاز خود را از منابع دیگر تامین خواهد کرد.

انگاره تعلیق به موازات وقفه طولانی‌مدت در روند دیپلماسی وین می‌تواند پیامدهای پرمخاطره و محدودکننده‌ای را به وجود آورد. مذاکرات در شرایطی از اهمیت برخوردار است که زمینه برای نیل به توافق سازنده به وجود آید. توافق سازنده دارای ویژگی است که هر یک از کشورها تلاش کند تا خود را با انگاره عمومی بازیگران سیاست بین‌الملل هماهنگ سازد، در حالی که تعلیق در روند مذاکرات نشانه‌ای از فقدان اراده همکاری جویانه را منعکس می‌سازد.

سومین ویژگی انگاره تعلیق مربوط به شرایطی است که بازیگران اصلی سیاست بین‌الملل، ایران را در فضای بی‌ثباتی، فقدان اراده و آسیب‌پذیری راهبردی تحلیل کنند. در چنین شرایطی طبیعی به نظر می‌رسد که روند مذاکرات با نشانه‌هایی از ابهام و فقدان اراده سازنده بازیگران اصلی نظام بین‌الملل همانند آمریکا، اتحادیه اروپا، روسیه و چین روبرو شود. در چنین شرایطی آمریکا و اتحادیه اروپا تلاش خواهد داشت تا ایران را مقصر توقف مذاکرات معرفی کرده و از این طریق فضای رسانه‌ای و ارتباطی بین‌المللی را علیه ایران به عنوان بازیگری که از سازوکارهای استنکاف بهره می‌گیرد، تهییج کند.

۲. سناریوی سوسیس برشته و فرآیندهای مرحله‌ای

دومین سناریو مربوط به شرایطی است که بازیگران از سازوکارهای «کژ دار و مریز» بهره می‌گیرند. این سناریو بر اساس سازوکارهای کنش محافظه‌کارانه استوار است. سناریوی دوم مبتنی بر این واقعیت است که بخشی از گروه مذاکره‌کننده دارای انگاره مثبت و سازنده نسبت به مذاکرات بوده و درصدد هستند تا تفسیر سازنده‌ای از روند مذاکرات ارائه دهند، در حالی گروه بعدی از سازوکارهای مقابله جویانه بهره گرفته و نیل به توافق را با چالش روبرو می‌سازد.

روند موجود دیپلماسی وین و مذاکرات هسته‌ای بیانگر این واقعیت است که هر یک از بازیگران تلاش دارد تا الگوی محافظه‌کارانه را در دستور کار قرار دهد. الگوی محافظه‌کارانه به معنای آن است که تلاش برای تداوم دیپلماسی انجام می‌گیرد اما روند مذاکرات به نتیجه مطلوب نمی‌رسد. برخی از چرخش‌های شکل گرفته در روند مذاکرات نشان می‌دهد که هر یک از بازیگران اصلی دیپلماسی وین دارای «اراده مبهم و تردیدآمیز» برای نیل به توافق هستند. روند سناریوی سوسیس برشته به این موضوع اشاره دارد که هر یک از بازیگران در صدد بهره‌گیری از فرصتی هستند که اهداف خود را در لابه‌لای مذاکرات و توافق احتمالی منعکس سازند.

ویژگی اصلی این سناریو استناد به اطلاعات یا گزارش‌های جانبی است. در چنین شرایطی می‌توان به گزارش آژانس اشاره داشت. آژانس همواره یکی از بازیگران محدودکننده اراده ایران برای نیل به توافق خواهد بود. لازم به توضیح است که در چنین شرایط و فضایی، هر یک از بازیگران اصلی سیاست بین‌الملل وقفه در تصمیم‌گیری را ناشی از کسب اطلاعات مبهم می‌نمایند. ویژگی اصلی سناریوی دوم آن است که مطالبات بازیگر با قدرت بیشتر به گونه‌ای مرحله‌ای افزایش می‌یابد.

شاید بتوان به این موضوع اشاره داشت که روند فعلی مذاکرات هسته‌ای بر اساس نشانه‌هایی از سناریوی محافظه‌کارانه در حال تداوم است. مذاکرات وین ۱۳ مردادماه ۱۴۰۱ در حالی شکل گرفت که اسراییل، ایران را به انجام اقدامات فراپادمانی متهم ساخت. در چنین شرایطی هر یک از بازیگران، تلاش دارند فضای سیاسی و بین‌المللی را به گونه‌ای تنظیم کنند که از آمادگی لازم برای همکاری چندجانبه برخوردار بوده در حالی که بازیگر طرف مقابل تمایلی به کنش سازنده ندارد.

۳. سناریوی توافق قطعی و همکاری‌های سازنده

جامعه ایرانی و بسیاری از شهروندان اروپایی تمایل دارند که مذاکرات در زمان محدودی به نتیجه سازنده منجر شود. در شرایط موجود نشانه‌هایی از همکاری سازنده در روابط ایران، آژانس، اتحادیه اروپا و سایر کشورهای شورای امنیت سازمان ملل مشاهده می‌شود. اولیانوف، نماینده روسیه در آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در ۱۳ سپتامبر ۲۰۲۲ به این موضوع اشاره داشت که ایران از آمادگی لازم برای راستی‌آزمایی و نظارت آژانس بر فعالیت هسته‌ای خود برخوردار است. اولیانوف چنین رویکردی را ناشی از تعهد ایران به قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت می‌داند.

بخش قابل توجهی از کارگزاران دیپلماتیک و تحلیلگران موضوعات راهبردی ایران نیز امیدوار هستند که سناریوی توافق سریع بر اساس همکاری سازنده تمامی کشورها و گروه‌ها به انجام رسد. این گروه از تحلیلگران اعتقاد دارند که وقفه طولانی در روند دیپلماسی هسته‌ای، چالش‌های بیشتری را برای بازیگران به وجود می‌آورد. در فضای موجود گروه مذاکره‌کننده ایرانی نشانه‌هایی از کنش همکاری جویانه در روند دیپلماسی وین و مذاکرات هسته‌ای را منعکس می‌سازند.

نتیجه

ابهام در فضای موجود دیپلماسی هسته‌ای بیانگر آن است که مذاکرات بر اساس سناریوی دوم در حال تداوم است. رسانه‌ای را به گونه‌ای علیه ایران سازماندهی کنند که جو روانی علیه ایران افزایش پیدا کند. هرگاه دیپلماسی هسته‌ای از امکان موفقیت بیشتری برخوردار بوده، واکنش دیپلماتیک و سیاست‌های تهاجمی این گونه از بازیگران منطقه‌ای علیه ایران افزایش قابل توجهی پیدا کرده است. واقعیت آن است که هنوز اختلاف‌های ادراکی ایران و سایر کشورهای غربی درباره سازوکارهای رسیدن به توافق و حل چالش‌های باقیمانده زیاد است.

اگر چه اسراییل و عربستان در فضای ناآرامی‌های اجتماعی ایران امیدوارند که زمینه برای شکل‌گیری بی‌ثباتی و تزلزل ساختاری در جمهوری اسلامی فراهم گردد، اما واقعیت آن است که تمامی جامعه ایران نسبت به ضرورت‌های اقتدار ملی و انسجام سرزمینی دارای انگاره‌های یکسانی هستند. برخی از ابهام‌های تراژیک در مدیریت چالش‌های اجتماعی ترمیم خواهد شد. قابلیت ایران برای بازتولید قدرت بازدارنده جهت نیل به توافق همکاری جویانه وجود خواهد داشت.

اگر چه آمریکا تلاش دارد تا ایران را در وضعیت فشار مضاعف قرار دهد و از این طریق به نتایج یک سویه در روند مذاکرات نایل گردد، اما واقعیت آن است که ایران نیز از ابزارهای لازم برای مقاومت مرحله‌ای و چانه‌زنی دیپلماتیک برخوردار است. واقعیت آن است که مذاکره‌کنندگان آمریکایی بر موضوعات پادمانی مربوط به آژانس تاکید داشته اما هیچ گونه تضمینی در ارتباط با سازوکارها و فرآیند پایان یافتن تحریم‌ها ارائه نداده‌اند. شاید بتوان به این موضوع اشاره داشت که چالش اصلی عدم توافق و ابهام ناشی از عدم اعطای تضمین آمریکا درباره تعهدات اقتصادی به ویژه سوئیفت مالی است.