فردای اقتصاد: در دنیای سرمایه گذاری، اطلاعات و زمان بندی همه چیز است. با ظهور فناوری، بسیاری از برنامههای کاربردی رسانههای اجتماعی مانند توییتر، تلگرام، یوتیوب، فیس بوک، لینکدین و... نقش کلیدی در تسهیل جریان اطلاعات، خوب یا بد، ایفا کردهاند.
در این محیط تجاری به اصطلاح دیجیتالی شده، سرمایهگذاران برای تصمیمگیری به منابع اطلاعاتی آنلاین مختلفی دسترسی دارند که از رسانههای خبری گرفته تا پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مستقل و کانالهای مرتبط با شرکتهای سرمایهگذاری و ... را شامل میشود. بسیاری از شرکتهای کارگزاری نیز ابزارهایی را ارائه میدهند که اطلاعات منابع رسانههای اجتماعی را تجزیه و تحلیل یا جمعآوری میکنند تا به سرمایهگذاران در تصمیمگیری کمک کنند.
چگونگی تاثیرگذاری شبکههای اجتماعی
در اینجا سعی میکنیم به این موضوع که رسانههای اجتماعی چگونه عمل میکنند بپردازیم. لینکدین رسانهای است که در آن، شبکههای مرتبط از افراد و مشاغل ساخته میشود، همچنین مکانی عالی برای انجام تحقیقات لازم در مورد سرمایهگذاری است، زیرا سرمایهگذاران میتوانند هم افراد و هم صنایع را ارزیابی کنند. از طرف دیگر در توییتر نیز ، برقراری ارتباط با کارشناسان در هر صنعتی برای بهدست آوردن بینش بیشتر در مورد بازارها آسان است.
محبوبیت فیس بوک در بین سرمایهگذاران نیز رو به افزایش بوده است و بسیاری سعی میکنند احساسات بازار را بر اساس پستهای فیس بوک بسنجند. یوتیوب بیشتر برای آموزش، کنفرانسها و انتشار ایدهها استفاده میشود.
به عبارت سادهتر، با ظهور رسانههای اجتماعی، اکنون یک راه سریعتر و کارآمدتر برای انتشار دادهها و اطلاعات برای تأثیرگذاری بر قضاوت و تصمیم سرمایهگذاران وجود دارد.
یک مطالعه نشان داد که تقریباً ۸۰ درصد از سرمایهگذاران نهادی امروزه از رسانههای اجتماعی به عنوان بخشی از جریان کار معمولی خود استفاده میکنند و تقریباً ۳۰ درصد اطلاعات مربوط به سرمایهگذاری را از طریق رسانههای اجتماعی بهدست میآورند. این به لطف دموکراتیک کردن دادههای بازار و راههای جدید برای جلب نظر سرمایهگذاران امکانپذیر شده است. واضح است که رسانههای اجتماعی به بخش بسیار مهمی از دنیای سرمایهگذاری تبدیل شدهاند و روندهای اخیر مانند Meme Investing، گروههای Reddit که در وال استریت بزرگاند و شیدایی ارزهای دیجیتال همگی بر نقشی که رسانههای اجتماعی در رفتار سرمایهگذاری ما ایفا میکنند تأکید میکنند.
از طرف دیگر، در حالی که رسانههای اجتماعی میتوانند فواید زیادی ارائه دهند، خطراتی را نیز شامل میشوند. چرا که این پلتفرمها کاربران متفاوت و متنوعی دارند و انگیزه کسب منفعت حتی با دستکاری این پلتفرمها در برخی از آنها وجود دارد.
به عنوان یک سرمایهگذار باهوش، این مسئولیت شماست که هر اطلاعاتی را که دریافت میکنی کورد بررسی قرار دهی. بهترین راه برای استفاده از جمع سپاری در معاملات این است که یک پایگاه با مسئولیت خود ایجاد کنید. توسعه یک استراتژی که ممکن است شامل ایدههای قرضی باشد، یک فرآیند در حال تکامل است که دائماً نیاز به آزمایش و اصلاح دارد.
اطلاعاتی که از طریق رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشود ممکن است ناقص یا گمراهکننده باشد و در برخی موارد ممکن است با قوانین مطابقت نداشته باشد. نکتهای که باید در نظر داشت این است که زمانی که رویدادهای مهم بازار رخ میدهد و همچنین زمانی که به طور مداوم رسانههای اجتماعی را دنبال میکنیم، فهمیدن اینکه واقعاً چه اتفاقی میافتد میتواند چالش برانگیز باشد.
تمایل سرمایهگذاران به دنبال کردن و کپی کردن آنچه که سرمایهگذاران دیگر انجام میدهند، رفتار دسته جمعی بوده که در تضاد با بهترین اصول سرمایهگذاری است. صرف نظر از کانالی که منبع اطلاعات از آن است، سرمایهگذاران باید قبل از تصمیم گیری برای دریافت جزییات کامل در مورد هر شرکت یا محصول سرمایهگذاری اقدام کنند. انتخاب اطلاعات از منبع معتبر و متوازن، یعنی منبعی که در انتقال اخبار یا اطلاعات مطلوب و نامطلوب در مورد یک شرکت یا یک محصول سرمایهگذاری بیطرفانه باشد، باید مهم باشد.
در دنیای واقعی بارها و بارها شاهد اثرات تبلیغات گسترده در فضای مجازی و رسانههای اجتماعی بودهایم. غیر از اینکه این شبکهها در شکل گیری رفتار جمعی و ایجاد موجهای فرهنگی موثر هستند، از طریق تبلیغات و تاثیری که بر اذهان دارند میتوانند رفتارهای مالی را نیز تحت تاثیر قرار دهند.
نمونههایی از شکستهایی که سوشال مدیا ایجاد کردند
نمونه این موضوع را میتوان در سرمایهگذاری در بورس و همچنین رمزارزها مشاهده کرد. در خلال سالهای ۹۸ و ۹۹ بسیاری از کانالهای تلگرامی به تبلیغ و به اصطلاح پروژه کردن سهمها پرداختند. داغ شدن بازار بورس در نهایت تنها به سود بردن گروههای خاصی منتهی شد.
این موضوع در مقیاس جهانی در مورد رمزارزها نیز به وقوع پیوست. ایلان ماسک با استفاده از قدرت معروفیت خود باعث رشد چند صد درصدی دوجکوین گردید. تبلیغات در حوزه رمزارز در توییتر به شکل گستردهای رخ داد. بسیاری از افراد برای تبلیغ بیت کوین عکس خود را به چشم لیزری تغییر دادند که از مهمترین آنها میتوان به رییس جمهور ال سالوادور و اکانت تویتتری معروف بیت کوین شاره کرد.
قسمت جالب توجه این است که این موج تبلیغات و شعار بیت کوین ۱۰۰ هزار دلاری، افراد زیادی را روانه بازار کرد و نهایتا با ریزش بیت کوین تنها چیزی که نصیب این افراد شد سرخوردگی و خروج از بازار با ضررهای سنگین بود.
بعد از ریزش سنگین بیت کوین بسیاری از این چشم لیزریها عکس خود را تغییر داده و حتی برخی از آنها احتمال سقوط بیت کوین تا ۱۳ هزار و بعضا ۱۰ هزار دلار را مطرح کردهاند.
در اینجاست که کاملا تاثیر رسانههای اجتماعی بر تصمیمات مالی دیده میشود. اطلاعات این شبکهها گرچه در برخی موارد مفید است اما نباید مبنایی برای تصمیمگیری شود، چرا که بسیاری از افراد نیز در این مکان به دنبال حداکثر کردن نفع شخصی هستند و این فضا پر از پروژههای کلاهبردای و به طور کلی سودجویی است.