سیستم سیاسی تکحزبی و کنترلگر، اما اقتصادی با رشد بالا و پایدار، در جهان امروز، این حکمرانی تنها از یک کشور برمی اید
چین.رویای چینی محقق شده، تبدیل به آرزوی سیاستمداران گردیده، آرزویی که با یک سیستم سیاسی اقتصادی باز را تجربه کنند.اما نباید فراموش کرد هیچ محدودیتی در پایان ماندگار نیست. از این روست که عجماوغلو و اقتصاددانان دیگر درباره کاهش افق رشد اقتصادی چین هشدار داده اند، افقی که حالا با و پس از سهدورهای شدن دبیر کل حزب حاکم چین بیشتر تیره و تار شده.این ماجرا شاهد هم دارد، شوروی نشان داد یک اقتصاد دولتی هم میتواند سالهای پیاپی رشد مناسبی را تجربه کند.اما به تدریج با جلورفتن در مراحل رشد، اهمیت نوآوری بیشتر میشود.اقتصاد چین در بازه ۱۹۹۰ تا ۲۰۱۹ به طور متوسط سالانه ۸ درصد رشد کرد. نقش فناوریهای غربی در گسترش رشد فراگیر در چین بسیار حائز اهمیت بود.
به نظر میرسد برداشتن بسیاری از موانع بر سر راه فعالیت اقتصادی رقابتی فضای رشد بالایی را برای چینی که درآمد سرانه بسیاری پایینی داشت، هموار کرد. چین به تدریج به سمت سرمایهگذاری در فناوریهای خودش رفت، ایجاد حق ثبت اختراع، انتشارات آکادمیک و پایهریزی شرکتهای نوآوری مثل علیبابا و هوآوی.
اینها باعث شد چین به اولین کشور غیردموکراتیک تبدیل شود که به نظر بسیاری از کارشناسان رشدی پایدار و فناوری محور را تجربه میکند.
عجماوغلو اقتصاددان از جمله کسانی است که چندان به ادامه رشد بالای چین در صورت حفظ ساختار سیاسی بسته بدبین است.
او میگوید مدل رشد چینی که به سرمایهداری دولتی معروف شده بود، دچار تناقضهایی درونی بوده است.
مقالهای آکادمیک از او نشان میدهد کنترل بالا به پایین چینی حتی روند تحقیقات دانشگاهی را هم منحرف میکند؛ به طوری که اولویتهای پژوهشی به سمت کسب رضایت بالادستیها حرکت کرده و در نتیجه به خلاقیت و نوآوری علمی آسیب زده است
نوآوری هدایتشده توسط دولت دارد به انتهای خود میرسد. علاوه بر ناکاراییهای بروزیافته در این حوزهها، مشکلات ناشی از توزیع اعتبار بر اساس اولویات سیاسی هم انباشته شده است.
دیوار چینی دچار لرزه شده است، مداخله بیشتر حکومت چینی در اقتصاد شاید روزی نهایتا منجر به فرو ریختن سازه شود
سازه ای که برای حفظ آن باید به حکمرانان از دخالت بیشتر هشدار داد.